توجه متن فرامین، قوانین، بخشنامهها، دستورالعملها، آییننامهها، تصویبنامهها، آرای شورای عالی مالیاتی، آرای دیوان عدالت اداری، و مقررات قانون موسوم به تجمیع عوارض و مالیات بر ارزش افزوده، خلاء موضوعات مدون و در دسترس و مجموعهای كامل و بی نیاز از جستجوهای گاه نافرجام را پر كرده است. نیز در كنار آنها، گزیده سایر قوانین كه حاوی مطلب مالیاتی هستند، علاوه بر سهولت دسترسی، نگرش یكپارچه و كلی قانونگذار به امر مالیات را به خوبی نمایان میسازد. بیشتر بخوانید >>
2040
منسوخ
44102/ت 29659 ک
26 آبان 1382
تصویبنامه
استمهال بدهی و وام تعدادی از شرکتها
210، 211
2039
201/6457
26 آبان 1382
شعبه شورای عالی مالیاتی
تسلیم اظهارنامه و صورتهای مالی مجدد با رعایت تبصره 3 ماده 226 قانون
شماره و تاریخ رأی مورد واخواهی: 5/606 مورخ 23/10/81
مربوط به مالیات: بر درآمد اشخاص حقوقی
سال عملکرد: 1378
اداره امور مالیاتی شهرستان: اهواز
خلاصه واخواهی: بنا به دلایل مشروحه ذیل به رأی هیأت حل اختلاف مالیاتی تجدیدنظر درخصوص عملکرد سال 1378 معترض بوده و تقاضای رسیدگی دارد.
1- چنانچه شرکت «...» را دولتی محسوب نمائیم (البته حوزه مالیاتی شرکت را دولتی نمیداند) با این فرض سازمان حسابرسی طی بند 5 گزارش حسابرسی عملکرد سال 1378 دقیقاً اعلام نموده که به دلیل موارد مطروحه در بند 5 همان گزارش امکان محاسبه و تعیین درآمد مشمول مالیات برای سال مورد رسیدگی وجود ندارد لذا در این راستا با فرض قبول دولتی بودن مسؤولیت رسیدگی به عهده حوزه مالیاتی مربوطه محول گردید.
2- شرکت مذکور بابت عملکرد سال 1378 دو اظهارنامه مالیاتی متفاوت تسلیم نموده است اظهارنامه اولیه مبلغ 36.072.816.705 ریال سود خالص که این اظهارنامه با صورتهای مالی و گزارش حسابرسی نیز مطابقت دارد و اظهارنامه و دوم با مبلغ 11.427.183.295 ریال زیان خالص تسلیم شده است که اظهارنامه مالیاتی عملکرد سال 78 توسط حسابرسان وزارت امور اقتصادی و دارایی مورد رسیدگی قرار گرفته و اظهارنامه دوم شرکت را مشمول تبصره 3 ماده 226 قانون مالیاتهای مستقیم ندانسته، به عبارت دیگر در صورتی شرکتها مجاز به تسلیم اظهارنامه یا ترازنامه یا حساب سود و زیان اصلاحی میباشند که از نظر محاسبه اشتباه شده باشد درحالیکه اظهارنامه دوم به هیچ وجه اشتباه محاسبه نمیگردد. لذا اظهارنامه اولیه با مبلغ 36.072.812.705 ریال سود ابرازی ملاک عمل بود و مبنای رسیدگی قرار گرفته است. ضمناً رأی نماینده محترم هیأت حل اختلاف مالیاتی بدوی به صورت کامل و دقیق اظهارنامه اولیه شرکت را پذیرفته است و برگ تشخیص را مورد تأیید قرار داده است در صورتی که نماینده محترم هیأت حل اختلاف مالیاتی تجدیدنظر به هیچ کدام از موارد توجه ننموده است و مبلغ 36.072.816.705 ریال سود را به مبلغ 17.588.000.000 ریال زیان در رأی تجدیدنظر تعدیل نموده است.
رأی: شعبه اول شورای عالی مالیاتی با ملاحظه و بررسی شکوائیه واصله و محتویات پرونده مالیاتی مربوط به شرح آتی انشاء رأی مینماید:
اولاً به طور کلی تسلیم اظهارنامه و ترازنامه و حساب سود و زیان مجدد جز با شرایط تبصره 3 ماده 226 قانون مالیاتهای مستقیم (وقوع اشتباه در محاسبه) مجاز نمیباشد، و اظهارنامه و صورتهای مالی ثانوی مغایر با شرایط مزبور به عنوان جایگزین اظهارنامه صورتهای مالی تسلیمی نخست نبایستی برای تشخیص درآمد مشمول مالیات ملاک عمل قرار گیرد ثانیاً سازمان حسابرسی علیرغم بند 5 گزارش حسابرسی خود اعلامهای دایر بر تعیین مبلغ 17.588 ریال زیان را صادر نموده که حتی از زیان ابرازی مؤدی نیز بیشتر میباشد و از این لحاظ هم موضوع (با عنایت به بند 1 نامه شماره 12212/279-5/30 مورخ 16/4/79 معاون وقت درآمدهای مالیاتی عنوان اداره کل مالیات بر شرکتها) جای اشکال است.
بنا به مراتب، چون هیأت حل اختلاف مالیاتی تجدیدنظر بدون رسیدگی به اشکالات فوق مبادرت به صدور رأی دایر بر تأیید زیان بر مبنای اعلامیه سازمان حسابرسی نموده است شکایت ممیزکلی شاکی را وارد دانسته با نقض رأی مورد واخواهی پرونده را به هیأت حل اختلاف مالیاتی موضوع ماده 257 قانون مالیاتهای مستقیم احاله مینماید. ضمناً متذکر میگردد که چون مؤدی در اظهارنامه نخست با وجود تعیین 36.072.816.705 ریال سود در حساب عملکرد و سود و زیان، در صفحه اول اظهارنامه و در محل سود ویژه قطعی شده بابت عملکرد سال 1378 مبلغ 11.427.183.295 ریال زیان ابراز نموده است، چنانچه دریافت غرامت که سبب ابراز سود بوده است، منتفی شده باشد، قبول آن بر مبنای واقعیات طبق قسمت اخیر ماده 229 قانون مالیاتهای مستقیم بلامانع خواهد بود.
اسماعیل ملکان- محمد رزاقی- علیاصغر زندیفائز
2038
201/6455
26 آبان 1382
شعبه شورای عالی مالیاتی
ماده 143 قانون و هزینههای قابل قبول
شماره و تاریخ رأی مورد واخواهی: 545-23/1/1382
مربوط به مالیات: اشخاص حقوقی
سال عملکرد: 1377
اداره کل: مؤدیان بزرگ مالیاتی
خلاصه واخواهی: 1- لازم بوده است ده درصد معافیت مالیات شرکت، موضوع صدر ماده 143 قانون مالیاتهای مستقیم از درآمد مشمول مالیات کسر و 90% بقیه به نسبت سهام، بین سهامداران تقسیم و مالیات سهم هر یک از سهامداران جداگانه با نرخ ماده 131 قانون فوقالذکر محاسبه شود ولی به این نحو عمل نشده. استناد دستورالعمل شماره 1454/104/5/30 مورخ 22/9/1371 معاونت درآمدهای مالیاتی بوده، درحالیکه دستورالعمل مزبور به موجب دادنامه شماره 251 مورخ 12/8/1380 هیأت عمومی دیوان عدالت اداری ابطال گردیده.
2- برابر بند (ج)تبصره 8 قانون بودجه سال 1377 و دستورالعمل شماره 3372 مورخ 18/3/1377 معاونت درآمدهای مالیاتی، وجوهی که جهت کمک به احداث مدارس آموزش و پرورش و علوم دینی و مساجد و بیمارستانها پرداخت شده جزء هزینههای قابل قبول است که به این امر توجه نشده.
3- فقط 20% از هزینه تعمیرات جزئی و لوازم یدکی مصرفی به عنوان هزینه قابل قبول پذیرفته شده و از پذیرش 80% باقی مانده به عنوان هزینه قابل قبول خودداری گردیده که این عمل محمل قانونی ندارد.
4- هزینه حقالمشاوره به دلیل عدم ارائه قرارداد مورد قبول واقع نشده، درحالیکه عدم وجود قرارداد مانع پذیرش هزینه نمیباشد.
بنا به مراتب فوق به رأی شماره 545 مورخ 23/1/1382 هیأت حل اختلاف مالیاتی تجدیدنظر اعتراض داشته، درخواست نقض آن را دارد.
رأی: شعبه هفتم شورای عالی مالیاتی پس از مطالعه شکایت شاکی و ملاحظه و بررسی اوراق پرونده به شرح آتی انشاء رأی مینماید:
درخصوص معافیت از 10% مالیات شرکت، چون رأی هیأت حل اختلاف مالیاتی تجدیدنظر نتیجتاً با رأی شماره 12855/4/30 مورخ 26/12/71 هیأت عمومی شورای عالی مالیاتی (قسمت مربوط به حل مسئله اول) انطباق دارد، اعتراض مؤدی وارد نمیباشد، اما راجع به موارد مذکور در بندهای 3،2 و 4 برگ واخواهی، به لحاظ اینکه رأی معترض عنه مفاداً حاکی از رسیدگی لازم و کافی به جزء جزء موارد مزبور نبوده و فاقد اظهارنظر کافی و مدلل نسبت به آنها میباشد، لذا به رأی مورد واخواهی از این حیث ایراد وارد است و شعبه ضمن نقض آن پرونده را به هیأت حل اختلاف مالیاتی دیگری احاله مینماید تا فقط از جهت موارد مذکور در بندهای 3،2 و 4 برگ واخواهی مورد رسیدگی لازم و کافی قرار گیرد.
حسن عباسیپناه- علیاصغر زندیفائز- غلامحسین مختاری
2037
211/4909/5909
26 آبان 1382
بخشنامه
احتساب 1.5% خسارت صرفنظر از سال عملکرد از ابتدای سال 1381 اجرا شود.
242، 273
(بر اساس دادنامه شماره 618 تاریخ 10/09/1387هیأت عمومی دیوان عدالت اداری، که به پیوست بخشنامه شماره 509/210 تاریخ 15/01/1388 ابلاغ شده است، منسوخ شده است)
نظر به اینکه به موجب ماده 242 اصلاحی قانون مالیاتهای مستقیم مصوب 27/11/1380، اداره امور مالیاتی مؤظف گردیده، در مواردی که مالیات اضافی دریافت شده و یا مالیاتی طبق مقررّات مذکور قابل استرداد میباشد، وجه قابل استرداد را ظرف مدت یک ماه به مؤدی ذینفع پرداخت نماید و همچنین طبق تبصره الحاقی به ماده مذکور نیز مقررّاتی در ارتباط با پرداخت خسارت بابت اضافه دریافتی مالیات به مؤدیان پیشبینی گردیده است، لذا به لحاظ اجرای صحیح مقررّات مزبور و اتخاذ رویۀ واحد یادآور مینماید:
1- چون حسب مقررّات ماده 273 الحاقی به اصلاحیه قانون مالیاتهای مستقیم مصوب 27/11/1380، تاریخ اصلاحیه قانون مزبور از جمله ماده 242 و تبصره الحاقی آن از اول سال 1381 میباشد لذا مبدأ احتساب خسارت (1.5%) برای مبالغ اضافی دریافتی مالیات نیز صرفنظر از سال عملکرد تعلق مالیات، از ابتدای سال 1381 به بعد خواهد بود و به عبارت دیگر خسارت موصوف قابل تسری به مبالغ اضافه دریافتی که تاریخ وقوع آن قبل از شروع سال 1381 بوده است نمیباشد.
2- مبالغ اضافی دریافتی از مؤدیان بابت مالیاتهای موضوع قانون مالیاتهای مستقیم به هر عنوان مشمول پرداخت خسارتی به نرخ (1.5%) در ماه از تاریخ دریافت مالیات طبق بند (1) تا زمان استرداد آن خواهد بود که میبایست این اضافه دریافتی مالیات و خسارت متعلقه ظرف مدت یک ماه از تاریخ احراز موضوع از محل وصولیهای جاری به مؤدی ذینفع پرداخت شود.
3- مالیاتهای تکلیفی و علیالحسابهای پرداختی به حساب مالیاتی مؤدی در هر سال در صورتی که اضافه بر مالیات متعلق باشد و ظرف مدت 3 ماه از تاریخ درخواست مؤدی مسترد نشود نیز از تاریخ انقضاء مدت مزبور مشمول پرداخت خسارت موضوع بند (2) فوق خواهد شد.
4- در صورت درخواست کتبی مؤدی، منظور نمودن مالیات اضافی دریافت شده و خسارت متعلقه به حساب مالیاتی عملکرد سنوات قبل و بعد و همچنین به عنوان مالیات علیالحساب وی، با رعایت تشریفات قانونی مربوط به استرداد و وصول مالیات بلامانع میباشد.
5- مسؤولین مالیاتی ذیربط مکلف به اجرای مقررّات یاد شده در اسرع وقت و به حداقل ممکن رساندن خسارت متعلقه بوده و کوتاهی و سهلانگاری در این مورد موجب پیگرد قانونی توسط دادستانی انتظامی مالیاتی خواهد بود.
عیسی شهسوارخجسته- رییس کل سازمان امور مالیاتی کشور
2036
201/6391
21 آبان 1382
شعبه شورای عالی مالیاتی
ماده 59 قانون
شماره و تاریخ رأی مورد واخواهی: 449 مورخ 26/8/81
مربوط به مالیات حق واگذاری محل
سال عملکرد: 79
اداره امور مالیاتی شهرستان شیراز
خلاصه واخواهی: اینجانب برابر قولنامهای مستند که دارایی مزبور هم آن را قبول نموده یک باب حجره در طبقه سوم را به مبلغ پنج میلیون تومان طبق قولنامه که ضمیمه پرونده است از آقای «...» خریداری کرده و آن را به همان مبلغ پنج میلیون تومان طی چکهائی که در پرونده موجود است به آقای «...» واگذار نمودم. در تاریخ 19/12/81 هیأت تجدیدنظر بدون اینکه توجهی به اعتراض اینجانب داشته باشد رأی بدوی را تأیید نمودند. اینجانب کاسب هستم و حقوقدان نیستم و درس حقوق نخواندهام ولی اگر فرم مالیات گرفتن بدین نحو باشد که هر مبلغی را که در مرحله اول آقای ممیز تعیین نماید همان مبلغ مورد تأیید هیأت بدوی و مرحله تجدیدنظر و نهایتاً شورای عالی مالیاتی قرار گیرد، دیگر احتیاجی به این همه وقت گرفتن کمیسیونها نمیباشد. قولنامه پنج میلیون است و فروش هم همان پنج میلیون است. شش میلیون را آقای ممیز از کجا آورده. بنابراین تقاضای رسیدگی را دارد.
رأی: شعبه اول شورای عالی مالیاتی با ملاحظه و بررسی شکوائیه واصله و محتویات پرونده مالیاتی امر به شرح آتی انشاء رأی مینماید:
نظر به اینکه ممیز مالیاتی ذیربط طی گزارش تنظیمی شماره 3571 مورخ 24/1/81 درخصوص میزان حق واگذاری محل تعیین شده که بیش از مبلغ مندرج در مبایعهنامه عادی بین طرفین بوده مستنداتی ارائه ننموده و از طرفی ارزش تعیین شده مورد اعتراض مؤدی مالیاتی بوده، ضرورت نیل به واقعیت ایجاب مینمود که هیأت حل اختلاف مالیاتی تجدیدنظر رأساً و یا باصدور قرار اعتراض مؤدی راجع به میزان دریافتی را مورد بررسی قرار داده و نسبت به آن نفیاً یا اثباتاً اظهارنظر موجه و مدلل به عمل میآورد.
بنا به مراتب به دلیل عدم کفایت رسیدگی رأی مورد واخواهی نقض و پرونده به هیأت حل اختلاف مالیاتی موضوع ماده 257 قانون مالیاتهای مستقیم احاله میگردد.
اسماعیل ملکان- محمد رزاقی- علیاصغر زندیفائز
2035
201/6381
21 آبان 1382
شعبه شورای عالی مالیاتی
تعیین مالیات برای زمین واگذاری
شماره و تاریخ رأی مورد واخواهی: 1469 الی 1474 و 1474 مکرر- 1/11/81
مربوط به مالیات حق واگذاری محل
سال عملکرد: 80
اداره امور مالیاتی شهرستان مشهد
خلاصه واخواهی: نسبت به رأی هیأت حل اختلاف مالیاتی تجدیدنظر به دلایل زیر معترض بوده و تقاضای نقض رأی و رفع تعرض و استرداد مالیات را داریم:
به علت اجرای طرح تعریض خیابان طبرسی ملک پدری ما تخریب و به صورت زمین کامل درآمده است و شهرداری مشهد در ازای قرار گرفتن قسمتی از ملک و مغازهها در خیابان و انتقال آن به شهرداری مشهد با صدور مجوز ساخت و ساز تجاری موافقت نموده است. ولی ورثه به دلیل نداشتن سرمایه کافی برای احداث ساختمان، زمین مزبور را به عنوان زمین به بانک رفاه کارگران واگذار نمودهاند. حوزه مالیاتی مربوطه در زمان انتقال زمین مزبور به بانک اقدام به مطالبه مالیات سرقفلی و یا تفاوت تجاری بودن زمین به مبلغ 18.782.280 ریال نموده است که جهت انتقال ناگزیر مبلغ فوق به حساب سپرده پرداخت گردیده است. با توجه به اینکه مورد واگذاری فقط زمین بوده و هیچگونه اعیان و تأسیسات نداشته با توجه به دستورالعمل 49928/6606-4/30- 9/10/71 معاون درآمدهای مالیاتی معامله فوق فقط مشمول مالیات انتقال زمین بوده و بابت سرقفلی مشمول مالیات نمیباشد. هیأتهای حل اختلاف مالیاتی بدوی و تجدیدنظر به این امر توجهی ننموده و بدون توجه به دستورالعملهای صادره انشاء رأی نمودهاند.
رأی: شعبه دوم شورای عالی مالیاتی با ملاحظه شکوائیه واصله و با مطالعه و بررسی اوراق مضبوط در پرونده مالیاتی مربوطه به شرح آتی انشاء رأی مینماید:
با اینکه طبق بند 2 بخشنامه شماره 49928/6606-4/30 مورخ 9/10/71 معاون درآمدهای مالیاتی که به تأیید هیأت عمومی شورای عالی مالیاتی نیز رسیده است، انتقالات قطعی اراضی بدون لزوم بررسی در مورد اینکه از اراضی انتقالی بعداً چه استفادهای خواهد شد با عنایت به بند (الف) ماده 64 قانون مالیاتهای مستقیم که هر نوع موقعیت ملک در تعیین ارزش معاملاتی اراضی ملحوظ نظر واقع شود مطلقاً مشمول مالیات حق واگذاری نخواهد بود و ملک مورد واگذاری مؤدی به بانک نیز به حکایت پرونده امر به صورت زمین واگذار گردیده و مشمول مفاد بند 2 بخشنامه مذکور میباشد، معالوصف هیأتهای حل اختلاف مالیاتی بدوی و تجدیدنظر با نادیده گرفتن حکم قانونی مذکور و تمسک به بخشنامههای غیرمرتبط با موضوع، اعتراض مؤدیان را نسبت به تعیین مالیات حق واگذاری محل بابت انتقال زمین مذکور وارد ندانسته و مبادرت به صدور رأی نمودهاند. علیهذا این شعبه رأی مورد واخواهی را به علت عدم رعایت مقررّات قانون نقض و پرونده امر را به هیأت حل اختلاف مالیاتی موضوع ماده 257 قانون مالیاتهای مستقیم احاله مینماید تا با توجه به مراتب یاد شده و رعایت مفاد بند 2 بخشنامه مذکور مبادرت به صدور رأی نماید.
رضا سعیدیامجد- علیاکبرنوربخش- صدیقه کاتوزیان
2034
211/4495/44603
18 آبان 1382
بخشنامه
سود و تخفیفات اعطایی تولیدکنندگان (پیش فروش) موتورسیکلت، هزینه قابل قبول مالیاتی
147، 148
با توجه به ابهام اکثر ادارات کل مالیاتی نسبت به مقررّات مندرج در تصویبنامه شماره 38282 / ت 25538 ه مورخ 22/08/1380 هیأت محترم وزیران به منظور اتخاذ رویه ثابت و اجرای صحیح مقررّات به موجب این بخشنامه مقرر میگردد:
نظر به اینکه تولیدکنندگان موتورسیکلتاعم از طراحی و مونتاژ نیز از جمله تولیدکنندگان خودرو موضوع تصویبنامه فوقالذکر محسوب میگردد لذا مشمول برخورداری از مقررّات قانونی مذکور خواهند بود.
عیسی شهسوارخجسته ـ رییس کل سازمان امور مالیاتی کشور
2033
منسوخ
41151/ت 29628 هـ
18 آبان 1382
تصویبنامه
الحاق یک تبصره به بودجه 1382 در مورد سقف بودجه 1381 استانها
2032
201/6309
17 آبان 1382
شعبه شورای عالی مالیاتی
کسر تخفیفات از مبلغ فروش و ثبت فروش خالص در دفاتر قانونی
شماره و تاریخ رأی مورد واخواهی: 1167-10/12/81
مربوط به مالیات: اشخاص حقوقی
سال عملکرد: 78
اداره کل: امور مالیاتی استان فارس
خلاصه واخواهی: این شرکت در سال 76 تخفیفات تجاری را از مبلغ فروش کسر و فروش خالصی را در دفاتر ثبت مینمود که مورد از طریق حوزه مالیاتی به هیأت سه نفره اعلام و موجب رد دفاتر گردید شرکت ناچاراً برخلاف استانداردهای حسابداری فروش ناخالص را در دفاتر ثبت نموده (فروش خالص + تخفیفات تجاری) همانطوری که اطلاع دارید هر دو روش تأثیری به سود و زیان ندارد. لذا به شرح زیر به رأی هیأت حل اختلاف مالیاتی تجدیدنظر اعتراض داشته و تقاضای نقض آن را دارد.
1- عدم رعایت مفاد ماده 231 قانون مالیاتها توسط کارشناس مجری قرار. 2- عدم توجه کارشناس به مفاد بند 8 ماده 148 اصلاحی مورخ 7/2/71 درخصوص قابل قبول بودن هزینههای بازاریابی و تحقیقات تجاری. 3- عدم اظهارنظر صریح و روشن کارشناس درخصوص تخفیفات تجاری. 4- طبق مقررّات ماده 248 قانون مالیاتهای مستقیم رأی هیأت باید متضمن اظهارنظر موجه و مدلل نسبت به اعتراض مؤدی باشد اما درصدور رأی مقررّات مذکور رعایت نشده است. 5- هیأتهای یاد شده باید مأخذ محاسبه مالیات را در متن رأی قید نمایند در صورتی که مقررّات قانون مالیاتها رعایت نشده است. 6- عدم اجابت تقاضای شرکت در رعایت مفاد ماده 246 قانون مالیاتهای مستقیم. 7- هیأت حل اختلاف مالیاتی تجدیدنظر به دفاعیات شرکت و اسناد و مدارک ارائه شده توجهی نکرده است. 8- رأی هیأت مذکور زمانی صادر شده که قرار کارشناسی به درستی اجرا نگردیده است. 9- عدم رعایت مفاد ماده 244، در جلسه هیأت حل اختلاف مالیاتی فقط نماینده دارایی حضور داشته است. 10- در رأی صادره رعایت مفاد ماده 248 قانون مالیاتهای مستقیم نشده است.
رأی: شعبه سوم شورای عالی مالیاتی با ملاحظه شکوائیه واصله و بررسی اوراق پرونده به شرح زیر اعلام رأی میشود:
حسب محتویات پرونده کارشناس مجری قرار در انتهای گزارش خود (برگ شماره 232 پرونده) اعلام نموده است که با بررسی که از فاکتور خرید خریداران به عمل آمد تخفیفات داده شده در فاکتورها صحیح میباشد، هیأت حل اختلاف مالیاتی تجدیدنظر بدون توجه به این قسمت از گزارش کارشناس مجری قرار درآمد مشمول مالیات مندرج در رأی هیأت بدوی را عیناً تأیید نموده است درحالیکه هیأت مذکور میبایستی ابتدا با استدلال موجه و مستند نسبت به عدم قبول نظر کارشناس مجری قرار اظهارنظر نموده و سپس مبادرت به صدور رأی مینمود بنا به مراتب رأی مورد واخواهی به دلیل عدم کفایت رسیدگی از این جهت نقض و پرونده برای رسیدگی مجدد به هیأت حل اختلاف مالیاتی دیگری احاله میگردد.
محمدعلی بیگپور- علی عزیزی- اسماعیل ملکان
2031
201/6271
13 آبان 1382
شعبه شورای عالی مالیاتی
بهرهبرداری واقعی و معافیت موضوع مواد 132 و 138 قانون
شماره و تاریخ رأی مورد واخواهی: 427 مورخ 5/10/81
مربوط به مالیات بر درآمد اشخاص حقوقی
سال عملکرد: 1379
اداره امور مالیاتی شهرستان تاکستان
خلاصه واخواهی: اهم دلائل و اعتراض به چگونگی تشخیص مالیات و عدم رعایت قوانین و مقررّات جاری و به خصوص در ارتباط با تاریخ بهرهبرداری واقعی و پس از گذشت دوره آزمایشی که به حساب بهرهبرداری واقعی گذاشته شده است و درخصوص معافیت موضوع ماده 132 قانون مالیاتهای مستقیم ضمن لایحه وارده به شماره 63/18179/127 مورخ 5/10/81 عنوان گردیده که نظر اعضاء را جهت عدم تکرار و سهولت به مطالب مندرج در آن جلب مینماید.
1- اعطای معافیت مالیاتی مربوط به یک سال رسیدگی نبوده و در قانون دورۀ معافیت لحاظ گردیده است لذا هنگامیکه مأمورین تشخیص مالیات درخصوص دورۀ معافیت یک تولید در پروندههای مالیاتی و به خصوص عملکرد یک سال قبل از دوره مورد بحث یعنی عملکرد 78 اظهارنظر نموده باشند بیطرفی ایشان در هیأتهای حل اختلاف مالیاتی جای شبهه خواهد بود و اصولاً سرممیزی که چندین سال پرونده مالیاتی شرکت مورد بحث را رسیدگی نموده است ولو اینکه مؤدی را محق بداند برخلاف نظریه قبلی خود نمیتواند نسبت به اظهارنظر و صدور رأی واقعی مبادرت نماید. لذا مطالب مندرج در رأی صادره تجدیدنظر را از این لحاظ موجه نمیدانم.
2- نماینده فرمانداری در هر دو جلسه بدوی و تجدیدنظر یک نفر بوده است هر چند در قانون به صراحت قید نشده که نماینده فرمانداری برای شرکت در جلسات هیأتهای حل اختلاف مالیاتی بایستی متفاوت بوده و دارای چه خصوصیتی باشد ولی فقط از لحاظ تسهیلات مرتبط با موضوع و رسمیت بعضی از پروندههای مطروحه که کلاً جنبه تخصصی و حتی ملی دارد باید فردی صاحب نظر حضور پیدا کند.
3- در رابطه با معافیت موضوع ماده 138 قانون مالیاتهای مستقیم در رأی تجدیدنظر قید شده است که هیچگونه مجوزی در این مورد دریافت نکرده است. اولاً علیرغم ادعای هیأت تجدیدنظر و علیرغم نیاز به مجوز درخصوص ذخیره بازسازی شرکت مجوز لازم را دریافت نموده است و در پرونده موجود میباشد. ثانیاً اشاره به نظریه هیأت عمومی شورای عالی مالیاتی به شماره 8821/4/30 مورخ 7/7/69 به دلائل مندرج در همان بند لایحه (بند 2 صفحه 7 لایحه) وجهه قانونی نداشته است لذا رأی هیأت تجدیدنظر از این نظر مخدوش است.
4- درخصوص کد مناسب برای تولیدات شرکت (ICGS) در رأی صادره نفیاً یا اثباتاً کوچکترین اشارهای به عمل نیامده است و موارد اساسی و پایه اعتراض به چگونگی تشخیص مالیات و اعطای معافیت کاملاً مغفول و فراموش شده است و صرفاً به نامه اداره کل صنایع استان زنجان اشاره شده است ولی با توجه به اعتراض نسبت به این مورد از طرف هیأتهای حل اختلاف مالیاتی دلیلی بر صحت موارد مندرج در آن نامه ارائه نگردیده است. لذا جا داشت بنا به تقاضای انجام شده و بر طرف شدن ابهام مطالب از اداره کل صنایع استان قزوین مجدداً استعلام میشد، درخصوص تاریخ صحیح بهرهبرداری واقعی و عملی از تولیدات شرکت که بنا به اسناد و مدارک موجود در پرونده مالیاتی در پایان سال 72 بوده است و حوزه مالیاتی در تعیین آن نیز دچار اشتباه شده است، متأسفانه هیأتهای حل اختلاف مالیاتی و به خصوص هیأت محترم حل اختلاف مالیاتی تجدیدنظر کوچکترین اشاره و اظهارنظری به عمل نیاورده است و رأی صادره از این لحاظ نیز کاملاً ناقض میباشد.
با عنایت به موارد مذکور و مطالب مندرج در لایحه مورخه 4/10/80 تقاضای رسیدگی دارد.
رأی: شعبه اول شورای عالی مالیاتی با ملاحظه و بررسی شکوائیه واصله و محتویات پرونده مالیاتی مربوط به شرح آتی انشاء رأی مینماید:
اولاً ادعای اینکه چون شیشههای تولیدی برای امور داروئی (توزیع دارو) به کار میرود، پس جزء محصولات داروئی است و در نتیجه در اولویت اول از حیث تعلق معافیت موضوع ماده 132 قانون مالیاتهای مستقیم قرار میگیرد، مردود است و شیشه را نمیتوان دارو و یا محصول داروئی قلمداد نمود، همچنین راجع به این مدعی که تاریخ شروع دوره بهرهبرداری آزمایشی نبایستی به عنوان مبدأ دورۀ معافیت منظور شود، یادآور میگردد که این موضوع به عملکرد سنوات قبل مربوط میشده و چنانچه در شروع دورۀ معافیت اختلافی در میان بوده، مؤدی میبایستی آن را در زمان خود مطرح مینمود، مضافاً به آنکه مدرک متقنی نیز در رد اقدام حوزه مالیاتی و در این خصوص ارائه نگردیده است.
ثانیاً موضوع ایراد مربوط به عضویت مأمور تشخیص سابق در هیأت حل اختلاف مالیاتی بدوی منتفی است، زیرا در این خصوص علاوه بر آنکه هیأت حل اختلاف مالیاتی تجدیدنظر دلیل رد این ادعا را در متن رأی قید نموده، اصولاً وقتی هیأت حل اختلاف مالیاتی تجدیدنظر بار دیگر به تمامی موارد اعتراض درباره تعیین میزان درآمد مشمول مالیات و مالیات رسیدگی مینماید، خود به خود آثار سوء احتمالی ناشی از این قضیه (به زعم وکیل مؤدی) نیز که به رأی بدوی مربوط میشده مرتفع میگردد. ضمناً عضویت نماینده موضوع بند 3 ماده 244 قانون مالیاتهای مستقیم در هیأتهای حل اختلاف بدوی و تجدیدنظر (هر چند یک نفر در هر دو مرحله عضویت داشته باشد) فاقد منع قانونی است.
ثالثاً ذخیره موضوع ماده 138 قانون مالیاتهای مستقیم در مورد بازسازی حسب مفاد رأی شماره 8821-4/30 مورخ 7/7/1369 هیأت عمومی شورای عالی مالیاتی و قانون استفساریه موضوع بند (الف) آن ماده مصوب 10/6/1372 مشمول معافیت نبوده و شرایط و موجبات قانونی توسعه و تکمیل و ایجاد واحد صنعتی جدید در پرونده امر مشاهده نمیشود.
بنا به مراتب چون از حیث شکوائیه وکیل مؤدی مواردی از نقض مقررّات و یا نقص در رسیدگی هیأت حل اختلاف مالیاتی تجدیدنظر مشهود نیست، لذا رد شکایت شاکی اعلام میگردد.
محمد رزاقی- اسماعیل ملکان- علیاصغر زندیفائز
2030
4020-211
11 آبان 1382
بخشنامه
قطعیت مالیات مانع از اجرای مقررات ماده 55 قانون نمیباشد.
اداره کل امور مالیاتی استان آذربایجانشرقی
احتراماً، در پاسخ به نامه شماره 4755/300/105 مورخ 03/07/1382 درخصوص اجرای مقررّات ماده 55 قانون مالیاتهای مستقیم مصوب 1366 و اصلاحیه بعدی آن اعلام میدارد:
صرف قطعیت مالیات، مانع از اجرای مقررّات ماده 55 قانون یاد شده نبوده و سالب حقوق مؤدی نمیباشد لذا موضوع در مراجع ذیصلاح مالیاتی قابل طرح و بررسی میباشد.
امیرحسن علیحکیم ـ مدیرکل فنی مالیاتی
2029
منسوخ
211/4611/5148
10 آبان 1382
بخشنامه
قانون تنظیم بخشی از مقررات تسهیل نوسازی صنایع کشور و اصلاح ماده 112 قانون برنامه سوم توسعه (به توضیحات ذیل تبصره 3 ماده 132 و تبصره 3 ماده 138 قانون مراجعه شود.)
132، 138
2028
منسوخ
211/4523/5100
7 آبان 1382
بخشنامه
خرید تضمینی محصولات کشاورزی (زراعی) و جدول قیمتهای تضمینی
127
2027
43235/ت 29172هـ
4 آبان 1382
تصویبنامه
افزودن ماده 5 به آییننامه اجرایی ماده 62 قانون برنامه سوم
(کدهای 1304 و 2234 را ملاحظه فرمایید)
هیأت وزیران در جلسه مورخ 30/6/1382 بنا به پیشنهاد شماره 1323- 2/12 مورخ 8/5/1382 وزارت نفت و به استناد اصل یکصدو سی و هشتم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران تصویب نمود:
متن زیر به عنوان ماده (5) به تصویبنامه شماره 14833/ت 23963 ه مورخ 6/4/1380، موضوع آییننامه اجرایی ماده (62) قانون برنامه سوم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران اضافه میشود:
ماده 5- شرکتهای دولتی که شمول قوانین و مقررّات عمومی برآنها مستلزم ذکر یا تصریح نام است از جمله شرکت ملی نفت ایران و کلیه شرکتهای فرعی آن و سازمان صنایع ملی ایران و شرکتهای تابع و مرکز تهیه و توزیع کالا مشمول این آییننامه میباشند.
محمدرضا عارف- معاون اول رییسجمهور
2026
211/3961/41565
3 آبان 1382
بخشنامه
لزوم اخذ گواهی موضوع ماده 35 توسط بانکها (به هنگام پرداخت وجوه به وراث)
24، 35، 36، 43، 235
بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران
پیرو نامه شماره 3786/649-201 مورخ 02/02/1382 به استحضار میرساند وفق گزارشات واصله از دوایر تابعه، برخی شعب بانکها منجمله بانک ملی ایران شعبه جوانان میرداماد بدون توجه به مفادنامه صدرالذکر و قبل از اخذ گواهی مالیاتی موضوع ماده 35 قانون مالیاتهای مستقیم اقدام به استرداد تمامی وجوه نقد حسابهای بانکی متوفی به وراث را مینمایند و یا از اعلام مراتب به مبادی ذیربط خودداری میکنند که این وضعیت موجب اختلال در جریان وصول مالیاتهای متعلقه میشود. بنابراین به منظور جلوگیری از هر گونه مانعی بر سر راه مؤدیان و دوایر مالیاتی و پرهیز از مشکلات احتمالی برای خود آنها، خواهشمند است ضمن یادآوری مجدد مفاد مواد 24، 35، 36 و 43 قانون مالیاتهای مستقیم به کلیه بانکها، بر اجرای دقیق مندرجات نامه فوقالاشاره تأکید نمایید.
عیسی شهسوارخجسته ـ رییس کل سازمان امور مالیاتی کشور- از طرف حیدری کرد زنگنه
بخشنامه شماره: 3786/649-201 تاریخ: 02/02/1382
بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران
با عنایت به اهداف سازمان امور مالیاتی کشور برای اصلاحات قانون مالیاتهای مستقیم مصوب 27/11/80 و به منظور تکریم و مساعدت به وراث طبقه اول متوفی (پدر، مادر، همسر، اولاد و اولادِ اولاد) که با توجه به افزایش سطح عمومی قیمتها تمکن مالی جهت انجام هزینههای ضروری از قبیل کفن و دفن و یا برگزاری مراسم ترحیم را ندارند. مقرر میدارد:
پس از احراز هویت کامل وراث یاد شده تا مبلغ ده میلیون ریال از موجودی حساب بانکی متوفی را بدون اخذ گواهی موضوع ماده 35 قانون فوقالاشاره به آنها پرداخت نموده و مراتب را در تهران به سازمان امور مالیاتی کشور و در شهرستانها به ادارات امور مالیاتی محل اطلاع دهند. خواهشمند است مفاد این بخشنامه را جهت هماهنگیهای لازم به کلیه بانکها طبق مقررّات مربوط ابلاغ فرمایند.
عیسی شهسوارخجسته ـ رییس کل سازمان امور مالیاتی کشور
2025
منسوخ
مرتبط با ارزش افزوده
38213/4459-211
3 آبان 1382
بخشنامه
تهیه لیست محصولات صنایع آلوده کننده توسط سازمان محیط زیست
تجميع عوارض
2024
201/6016
30 مهر 1382
شعبه شورای عالی مالیاتی
معافیتهای مالیاتی مناطق آزاد نسبت به سهام دولتی
شماره و تاریخ رأی مورد واخواهی: 388 مورخ 28/11/81
مربوط به مالیات: بر درآمد اشخاص حقوقی
سال عملکرد: 1379
اداره کل: مؤدیان بزرگ مالیاتی
خلاصه واخواهی: هفت صفحهای مؤدی به شرح زیر میباشد: این شرکت در سال مالی 1379 از معافیت موضوع ماده 13 قانون نحوه اداره مناطق آزاد کشور مصوب 7/6/1372 به مبلغ 1.990 میلیون ریال استفاده نموده است که مورد تأیید حوزه محترم مالیاتی قرار نگرفته است از این رو این شرکت نسبت به درآمد تشخیص شده، اعتراض نموده است.
1- مفاد ماده مذکور اشعار میدارد بر اینکه اشخاص حقیقی و حقوقی شاغل در منطقه آزاد از تاریخ بهرهبرداری مندرج در مجوز به مدت 15 سال از پرداخت مالیات معاف خواهند بود، جهت حفظ حقوق حقه مؤدی درخصوص هر نوع فعالیت اقتصادی در منطقه آزاد و بخشنامه شماره 37756/9246-4/30 مورخ 2/9/76 و بند 3 رأی شماره 2090/4/30 مورخ 24/3/74 هیأت عمومی شورای عالی مالیاتی و جزء 2 بند 3 رأی شماره 5586-4/30 مورخ 22/5/76 هیأت عمومی شورای عالی مالیاتی معافیت مالیاتی آن مناطق کراراً بیان شده است بنابراین استفاده از معافیت مذکور برای این شرکت کاملاً محرز میباشد. این شرکت فعالیت اقتصادی خود را براساس مجوز شماره 17204/130 مورخ 8/8/79 صادره از منطقه آزاد کیش انجام میدهد که بدین ترتیب هدف قانونگذار در متن ماده 13 قانون نحوه اداره مناطق آزاد کشور مصوب 7/6/72 را تأمین نموده است.
2- هیأتهای حل اختلاف مالیاتی به استناد ماده 58 قانون برنامه سوم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران و بند (ع) تبصره 2 قانون بودجه سال 79 با توجه به ماده 94 قانون مالیاتهای مستقیم عمل حوزه مالیاتی را صحیح دانستهاند.
3- وفق ماده 58 قانون برنامه سوم توسعه که بعداً یعنی در تاریخ 17/1/79 تصویب گردیده از سال 79 کلیه تخفیفها، ترجیحات و معافیتهای مالیاتی کلیه دستگاههای دولتی لغو شده است. (قانون عام)
4- برخلاف نظر حوزه محترم مالیاتی که به منظور جلوگیری از شمول ذیل تبصره 1 ماده 110 قانون مالیاتهای مستقیم نسبت به این شرکت اتخاذ شده است بسیاری از علمای حقوق معتقدند ماده 58 اخیرالذکر ماده 13 سابقالذکر را در قسمت مربوطه به دستگاههای دولتی نسخ ننموده است. به عبارت دیگر ماده مقدمالتصویب (خاص) توسط ماده 58 مؤخرالتصویب (عام) فسخ نشده است و در مورد اشخاص دولتی و غیردولتی همچنان به قوت خود باقی است. با عنایت به همین امر بوده که قانونگذار در ماده 273 اصلاحی قانون مالیاتهای مستقیم مصوب 27/11/80 بر اعتبار آن تأکید نموده است.
بنا به مراتب تقاضای نقض رأی هیأت محترم تجدیدنظر را دارد.
رأی: شعبه اول شورای عالی مالیاتی با ملاحظه و بررسی شکوائیه واصله و محتویات پرونده مالیاتی مربوط به شرح آتی انشاء رأی مینماید:
بنا به نص صریح بند (ع) تبصره 2 قانون بودجه سال 79 کل کشور لغو معافیتهای مالیاتی دستگاههای دولتی به منظور ایجاد امکانات رقابتی برای بخش خصوصی بوده و از مفاد ماده 58 قانون برنامه سوم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران نیز همین مستفاد میگردد که حکم این ماده ناظر به آن دسته از معافیتهایی است که مخصوص تمام یا بعضی از شرکتهای دولتی یا سایر نهادهای مندرج در آن بوده و بخش خصوصی از آن معافیتها برخوردار نبودهاند و به تعبیری شامل معافیتهایی که شرکتهای دولتی و خصوصی به طور یکسان میتوانند از آن برخوردار شوند. از جمله معافیت درآمد حاصل از فعالیت در مناطق آزاد تجاری نمیگردد. یادآور میشود که این موضوع به شرح بند (ب) بخشنامه شماره 8530 مورخ 27/2/1382 سازمان امور مالیاتی کشور هم تذکر داده شده است.
بنا به مراتب چون ادعای شرکت درخصوص برخورداری از معافیت مالیاتی موضوع ماده 13 قانون نحوه اداره مناطق آزاد کشور مصوب 7/6/72، نسبت به سهام دولتی موجه و قانونی بوده اما هیأت حل اختلاف مالیاتی تجدیدنظر ضمن رأی صادره خواسته مؤدی را در این باره مردود دانسته است. لذا ضمن نقض رأی مزبور پرونده جهت رسیدگی به هیأت حل اختلاف مالیاتی موضوع ماده 257 قانون مالیاتهای مستقیم احاله میگردد.
اسماعیل ملکان- محمد رزاقی- علیاصغر زندیفائز
2023
201/5972
30 مهر 1382
شعبه شورای عالی مالیاتی
عدم اجرای ماده 248 قانون
شماره و رأی مورد واخواهی: 2325-8/11/81
مربوط به مالیات حق واگذاری محل
سال عملکرد: 1378
اداره امور مالیاتی شهرستان رشت
خلاصه واخواهی: به رأی هیأت حل اختلاف مالیاتی تجدیدنظر که در تاریخ 20/11/81 ابلاغ گردیده به دلایل زیر معترض بوده و تقاضای نقض رأی و احقاق حق دارم. 1- هیأت حل اختلاف مالیاتی تجدیدنظر بدون رعایت تبصره یک ماده 244 اصلاحی قانون مالیاتهای مستقیم بدون حضور عضو بند 3 ماده 244 تشکیل گردیده و اقدام به انشاء رأی نموده است بنابراین از اعتبار قانونی برخوردار نیست. 2- هیأت غیررسمی فوقالذکر بر خلاف ماده 248 قانون مالیاتهای مستقیم بدون اظهارنظر موجه و مدلل نسبت به اعتراضات هفت گانه مندرج در لایحه تسلیمی مبادرت به اتخاذ تصمیم نموده است درحالیکه کلیه اسناد و مدارک مربوط به هیأت بدوی و تجدیدنظر تقدیم گردیده و خواستار رسیدگی به گزارش غیرموجه کارشناس مجری قرار رسیدگی گردیدهایم.
3- مرحوم «...» در تاریخ 7/3/77 طی مبایعهنامه عادی سرقفلی مذکور را به صورت قسطی به خریداران واگذار نموده به شرطی که پس از وصول ده فقره چک نسبت به انجام تشریفات ثبتی اقدام نماید و هیچگونه قید دیگری که حاکی از فسخ یا ابطال یا اقاله و یا انصراف از معامله باشد در مبایعهنامه ذکر نگردیده است.
4- مرحوم «...» در تاریخ 27/2/77 طی اقرارنامۀ عادی سرقفلی یک باب دکان پلاک 18 خود را با قید مشخصات ثبتی و شروطی که در آن آمده به آقایان «...» و «...» با اخذ بیعانه واگذار نموده است.
5- مرحوم «...»40 روز پس از تنظیم مبایعهنامه عادی مغازه را پس از وصول چکهای مأخوذه از خریداران به آنان تحویل داده ولی به علت بیماری قادر به حضور در دفترخانه نشده است.
6- حوزه مالیاتی بر خلاف ماده 237 قانون مالیاتهای مستقیم بدون رعایت ماده 157 قانون یاد شده با تمسک به اینکه اقساط معامله در 7/1/78 به اتمام رسیده انجام معامله را از تاریخ 7/3/77 به تاریخ 7/1/78 تغییر داده تا بتواند مطالبه مالیات نماید و برای خود مالک مالیات شغلی محاسبه نموده در صورتی که در آن مغازه تا زمان حیات مالک فعالیت شغلی وجود نداشته است و به عنوان انبار سوپرمارکت از آن استفاده میشده است.
7- کلیه اسناد مربوطه به مبایعهنامه مغازه به هیأت حل اختلاف مالیاتی تقدیم شده ولی هیچ یک از مأموران و مراجع ذیربط توجهی به آنها نکردهاند.
8- استشهادیه معتمدین و بازاریان محترم پاساژ درخصوص انجام معامله مغازه در سال 77 به هیأت حل اختلاف بدوی ارائه گردیده که توسط کارشناس مجری قرار از پرونده خارج و به احد از وراث مرحوم «...» عودت داده شده است.
9- حوزه مالیاتی و مجری قرار و اعضای هیأتهای حل اختلاف مالیاتی معلوم نیست به چه استنادی تاریخ معامله را عوض نمودهاند.
رأی: شعبه دوم شورای عالی مالیاتی با ملاحظه شکوائیه واصله و با مطالعه و بررسی اوراق مضبوط در پرونده مالیاتی مربوطه به شرح آتی انشاء رأی مینماید:
علاوه بر اینکه طبق رأی شماره 2089/4/30 مورخ 24/3/74 هیأت عمومی شورای عالی مالیاتی در مواردی که معامله حق واگذاری محل به موجب اسناد عادی صورت میگیرد تاریخ تحویل یا تصرف مغازه یا تنظیم سند رسمی اجاره، هر کدام که مقدم باشد تاریخ انتقال سرقفلی مذکور خواهد بود، چون طبق قرارداد عادی مورخ 7/3/77 شش دانگ سرقفلی و حق کسب و پیشه مغازه مورد نظر توسط مرحوم «...» با دریافت تمام بهای آن به صورت نقد و اقساط به آقایان «...» و «...» واگذار گردیده و انجام معامله مذکور در تاریخ یاد شده به موجب دادنامه شماره 1432- 18/1/79 شعبه شانزدهم دادگاه عمومی رشت مورد تنفیذ و تأیید قرار گرفته است و هیأتهای حل اختلاف مالیاتی و مجریان قرار صادره از طرف آنها بدون توجه به مراتب یاد شده و اقامه دلیل موجه نظر حوزه مالیاتی را در مورد تاریخ انتقال تأیید و مبادرت به صدور رأی نمودهاند. علیهذا این شعبه رأی مورد واخواهی را به علت نقص رسیدگی نقض و پرونده امر را جهت رسیدگی مجدد به اعتراض مؤدی به هیأت حل اختلاف مالیاتی موضوع ماده 257 قانون مالیاتهای مستقیم احاله مینماید.
رضا سعیدیامجد- علیاکبر نوربخش- صدیقه کاتوزیان
2022
201/5957
30 مهر 1382
شعبه شورای عالی مالیاتی
مردود بودن دفاتر قانونی
شماره و تاریخ رأی مورد واخواهی: 9561-5/12/1381
مربوط به مالیات: اشخاص حقوقی
سال عملکرد: 1379
اداره کل: مالیات بر شرکتها
خلاصه واخواهی: شرکت کلیه اسناد و مدارک سال 1379 را به موقع در دفاتر ثبت و کلیه آمار صورتهای مالی مربوط به خرید و فروشهای فصلی و گردش مواد اولیه و کالا و موجودیهای پایان سال را به وزارت دارایی ارائه کرده است. ممیز مالیاتی در رابطه با قیمت تمام شده واحد کالای ساخته شده و نیز به دلیل اینکه فاکتورهای فروش فاقد درج وزن است و با نظر هیأت بند 3 ماده 97، دفاتر شرکت را مردود و بدون عنایت به مواد 97 و 98 و تبصره ذیل ماده 98، همچنین ماده 237 قانون مالیاتهای مستقیم، اقدام به صدور برگ تشخیص مالیات از طریق علیالرأس نموده است. حوزه مالیاتی در تشخیص خود به عدم تقاضای کافی برای تولیدات شرکت و فرسوده بودن ماشینآلات و میزان خرید مواد اولیه توجه نکرده و 60% حداکثر توان ظرفیت تولید را مبنای محاسبه قرار داده و هیأت حل اختلاف مالیاتی نیز بدون رسیدگی به پرونده مالیاتی و اسناد و مدارک ارائه شده، نظر ممیز مالیاتی و هیأت سه نفری موضوع بند 3 ماده 97 را عیناً و بدون رعایت ماده 248 قانون مالیاتهای مستقیم تأیید نموده است. با توجه به مراتب فوق، دستورالعمل شماره 10085 وزارتی و سایر آراء و بخشنامههای مؤکد وزارتی و لایحه ارائه شده به هیأتهای حل اختلاف مالیاتی بدوی و تجدیدنظر به رأی شماره 9561 مورخ 5/12/1381 اعتراض داشته درخواست نقض آن را دارد.
رأی: شعبه هفتم شورای عالی مالیاتی پس از مطالعه شکایت شاکی و ملاحظه و بررسی اوراق پرونده به شرح آتی انشاء رأی مینماید:
اوراق پرونده مشعر بر این است که، به موجب نظریه شماره 64/ هـ مورخ 26/1/1381 هیأت سه نفری موضوع بند 3 ماده 97 قانون مالیاتهای مستقیم مصوب اسفند 1366 (برگ 122 پرونده)، دفتر، اسناد و مدارک ابرازی شرکت مؤدی برای محاسبه درآمد مشمول مالیات، وفق مقررّات، غیرقابل رسیدگی اعلام و ممیز مالیاتی درآمد مشمول مالیات را با امعان نظر به مدارک موجود در پرونده و با استفاده از ضریب مالیاتی از طریق علیالرأس تعیین نموده است. بنا به مراتب فوق و از آنجا که علاوه بر تعدیل درآمد مشمول مالیات در مرحلۀ رسیدگی بدوی، هیأت حل اختلاف مالیاتی تجدیدنظر که صلاحیت رسیدگی ماهوی در امور مالیاتی را دارد، پس از رسیدگی به اعتراض مطروحه و حصول اطمینان از صحت عمل هیأت سه نفری موضوع بند 3 ماده 97 قانون مالیاتهای مستقیم مصوب اسفند 1366 و تعدیل مجدد درآمد مشمول مالیات (به میزانی که مدافعات شرکت مؤدی مؤثر واقع گردیده) اقدام به صدور رأی نموده، لذا از حیث مندرجات شکوائیه واصله نقض رأی مورد واخواهی موجبی ندارد، شعبه استواری آن و رد شکایت شاکی را اعلام میدارد.
حسن عباسیپناه- علیاصغر زندیفائز- غلامحسین مختاری
2021
منسوخ
24812
29 مهر 1382
بخشنامه
دریافت و ثبت اطلاعیههای مالیاتی
مالیات
پایدارترین و مطمئن ترین منابع درآمدی دولتها برای نیل به اهداف اقتصادی و اجتماعی ...
هر ایرانی در این مشارکت ملی سهمی دارد...
اخبار
- مالیات بر سوداگری، نقطه پایان گریزهای مالیاتی
- ۸۰ هزار میلیارد تومان فرار مالیاتی در طول سه سال گذشته!
- مالیات بر سوداگری گام بعدی در اصلاح نظام مالیاتی
- اپلیکیشن «مالیات من»
- جزییات مالیات بر خودروهای لوکس/ این خودروها مشمول مالیات میشوند
- زمان اجرای قانون دائمی مالیات بر ارزش افزوده اعلام شد
- جزئیات مالیات مواد معدنی و پتروشیمی صادراتی
- حدود ۵۰ درصد مالیاتی که وصول میکنیم فرار مالیاتی داریم
- ۶۵ درصد مشاغل پولساز مالیات نمیدهند
- جزئیات اجرایی مالیات بر خانههای خالی مشخص شد