فرهنگ واژه

آ ا ب پ ت ث ج چ ح خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی A-Z

• دادخواست
• دادستان انتظامی مالیاتی، نظارت بر حسن اجرای قانون
• دادیاران، پیگیری لازم نسبت به تأخیر مراحل رسیدگی
• دارایی تولید شده (تعریف)
• دارایی قابل استهلاک، مبنای محاسبه از تاریخی که دارایی قابل استهلاک آماده برای بهره‌برداری در اختیار مؤسسه قرار می‌گیرد
• دارایی نامریی: (مدنی) آن قسمت از دارایی شخص که خارج از ردیف محسوسات باشد مانند حق خیار و حق شفعه و حق سرقفلی و امتیازات و جز اینها.
• دارنده گذرنامه‌های سیاسی و خدمت، مستثنی از عوارج خروج مسافر
• دائن: (مدنی - فقه) کسی که تعهدی به نفع او بر ذمه غیر وجود دارد. در حال حاضر اصطلاح بستانکار به جای آن بیشتر استعمال می‌شود و متعهدله هم در همین معنی بکار می‌رود ولی ممکن است کسی متعهدله باشد اما دائن و بستانکار نباشد چنانکه کسی که به نفع او تعهد ساختن خانه‌ای شده است متعهدله است ولی دائن یا بستانکار نیست یا کسی که به موجب سندی استحقاق گرفتن وجه التزامی را پیدا کرده عنوان دائن و بستانکار را ندارد ولی عنوان متعهدله را دارد. دائن و بستانکار هم در بعضی موارد نمی‌توانند به جای هم بکار روند چنانکه ثالث در بیمه عم ‌شود ولی عنوان دائن به او داده نمی‌شود. به جای بستانکار در اصطلاح دیگر در فقه و حقوق تجارت، کلمه غریم و غرماء را به کار می‌برند و امروزه کمتر استعمال می‌شود.
• درآمد املاک سازمان ملّی زمین و مسکن، رسیدگی به دفاتر
• دفاتر اسناد رسمی، تکلیف مطالبه یا عدم مطالبه گواهی انجام معامله
• دلال: (تجارت) کسی که با دریافت حق معینی واسطه بین خریدار و فروشنده می‌شود. به عبارت دیگر: دلال کسی است که در مقابل اجرت، واسطه انجام معاملاتی شده یا برای کسی که می‌خواهد معاملاتی نماید طرف معامله پیدا می‌کند. علی‌القاعده مقررات وکالت در دلالی اجراء می‌شود. (قانون تجارت)

صفحه 1 از 1 1

صفحه اصلی