توجه متن فرامین، قوانین، بخشنامهها، دستورالعملها، آییننامهها، تصویبنامهها، آرای شورای عالی مالیاتی، آرای دیوان عدالت اداری، و مقررات قانون موسوم به تجمیع عوارض و مالیات بر ارزش افزوده، خلاء موضوعات مدون و در دسترس و مجموعهای كامل و بی نیاز از جستجوهای گاه نافرجام را پر كرده است. نیز در كنار آنها، گزیده سایر قوانین كه حاوی مطلب مالیاتی هستند، علاوه بر سهولت دسترسی، نگرش یكپارچه و كلی قانونگذار به امر مالیات را به خوبی نمایان میسازد. بیشتر بخوانید >>
743
54
26 خرداد 1375
دیوان عدالت اداری
رسیدگی به فقدان، کسر یا اشکال در امضای اعتراضات مؤدیان توسط هیأت حل اختلاف مالیاتی
238، 239، 247
کلاسه پرونده: 75/15
مرجع رسیدگی: هیأت عمومی دیوان عدالت اداری
شاکی: سازمان بازرسی کل کشور
موضوع شکایت و خواسته: ابطال بخشنامه شماره 33552/6162/4/30-18/06/74 معاون درآمدهای مالیاتی وزارت امور اقتصادی و دارایی
مقدمه:
شاکی طی شکایت نامه تقدیمی اعلام داشتهاند: بخشنامه شماره 33552/6162/4/30 مورخ 18/06/74 معاون درآمدهای مالیاتی مغایر منطوق مادتین 238 و 239 قانون مالیاتهای مستقیم مصوب سال 1366 و مقررّات تصریحی بند (د) ماده 103 قانون مذکور میباشد. معاون درآمدهای مالیاتی وزارت امور اقتصادی و دارایی در پاسخ به شکایت مذکور طی نامه شماره 637/4/4/30/م مورخ 10/03/75 اعلام داشتهاند:
هدف از صدور بخشنامه مورد بحث این بوده که چون مشاهده میشد هیأتهای حل اختلاف مالیاتی بعضاً بدون احراز واقعیات پروندههای مالیاتی مورد اختلاف را صرفاً به بهانه نقص یا عدم امضاء از دستور کار رسیدگی خارج و خود را فارغ از رسیدگی میدانستند، در این صورت لازم بوده تأکید گردد که چنانچه مسجل شود تسلیم لایحه اعتراضیه واقعاً از جانب فرد مؤدی و یا بنا به درخواست او بوده است بایستی نسبت به اعتراض وی رسیدگی و برابر مقررّات رفع اختلاف نماید.
هیأت عمومی دیوان عدالت اداری در تاریخ فوق به ریاست حجتالسلاموالمسلمین اسماعیل فردوسیپور و با حضور رؤسای شعب دیوان تشکیل و پس از بحث و بررسی و انجام مشاوره به اتفاق آراء به شرح آتی مبادرت به صدور رأی مینماید.
رأی هیأت
نظر به اینکه بخشنامه مورد شکایت متضمن پذیرش اعتراض علیالاطلاق[1] نبوده بلکه منوط و مقید به احراز از انتساب آن به مؤدی و یا نماینده قانونی وی و یا تنفیذ اشخاص مذکور گردیده، لذا بخشنامه مورد نظر خلاف قانون تشخیص داده نمیشود.
اسماعیل فردوسیپور ـ رییس هیأت عمومی دیوان عدالت اداری
[1]- علیالاطلاق
عموماً: عامه مردم پندارند که شعر متکلف علیالاطلاق آن باشد ...
بدون قید بیشرط. یا حکیم علیالاطلاق. خدای تعالی. یا سلطان علیالاطلاق. خدای تعالی. یا قادر علی الاطلاق. توانا بر هرکار خدای تعالی.
عموماً بهنحوی که شامل همه گردد بیقید بیشرط.
(منبع: http://farsilookup.com)
742
12130
26 خرداد 1375
بخشنامه
تسلیم نکردن لیست فروش، ارجاع به هیأت ماده 97 قانون
در جهت نیل به اهداف عالیه وزارت متبوع درخصوص تحقق عدالت مالیاتی از طریق جمعآوری اطلاعات مربوط به فعالیتهای اقتصادی اشخاص حقیقی و حقوقی و به منظور دستیابی به اطلاعات هرچه بیشتر و دقیقتر در امر تشخیص و وصول مالیات عملکرد سالهای 73 به بعد مؤدیان مقرر میدارد:
1- حوزههای مالیاتی مکلفاند در اجرای بند 2 ماده 97 قانون مالیاتهای مستقیم رسید لیستهای فروش تسلیمی به اداره کل اطلاعات و خدمات مالیاتی و یا اداره امور اقتصادی و دارایی محل را از مؤدی درخواست و در صورتمجلس مربوط قید نمایند.
در صورت عدم تسلیم لیست فروش مورد نظر نسبت به راهنمایی مؤدیان مالیاتی جهت انجام تکلیف موضوع اطلاعیه مورخ 30/10/72 منتشره در جراید کثیرالانتشار اقدام نمایند.
2- حوزههای مالیاتی مکلفاند هنگام رسیدگی به اظهارنامه، ترازنامه و حساب سود و زیان مؤدیان مالیاتی چنانچه مؤدیان موصوف از ارائه لیستهای فروش به ادارات مذکور خودداری نمودهاند مراتب را جهت اظهارنظر به هیأت موضوع بند 3 ماده 97 قانون مالیاتهای مستقیم احاله نمایند.
3- در صورت عدم تسلیم لیست فروش مورد نظر از اعطای هر گونه تسهیلات به مؤدیان مالیاتی تا اطلاع ثانوی خودداری شود.
داریوش ایرانبدی- معاون درآمدهای مالیاتی
741
30/4/1525/11866
23 خرداد 1375
بخشنامه
معافیت عیدی
91
جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی ایران
به پیوست ضمن ارسال تصویر نامه شماره 22371/5 مورخ 27/10/74 اداره کل امور مالی آن جمعیت یادآور میگردد که به موجب مقررّات بند 10 ماده 91 قانون مالیاتهای مستقیم مصوب 03/12/1366 مجلس شورای اسلامی، عیدی سالانه یا پاداش آخر سال حقوق بگیران شاغل جمعا تا یکصد هزار ریال از پرداخت مالیات بر درآمد حقوق معاف بوده و چنانچه وجوه فوق از طرف وزاتخانهها، مؤسسه دولتی یا وابسته به دولت، شرکتهای دولتی و یا از محل اعتبارات دولتی پرداخت گردد به موجب مقررّات بند 12 ماده فوقالذکر مازاد آن مشمول مالیات مقطوعی به نرخ ده درصد خواهد بود. لیکن مازاد بر یکصد هزار ریال عیدی یا پاداش آخر سال پرداختی در مؤسسات غیردولتی به جمع حقوق و مزایای مستمر و غیرمستمر مشمول مالیات سالانه حقوقبگیر شاغل اضافه و مالیات آن طبق مقررّات فصل سوم از باب سوم قانون فوقالذکر و اصلاحیه آن مصوب 03/12/1371 محاسبه میگردد. بنابراین خواهشمند است دستور فرمایید نسبت به محاسبه و واریز مالیات متعلقه حسب مورد به شرح فوق اقدام لازم و قانونی معمول دارند.
داریوش ایرانبدی- معاون درآمدهای مالیاتی
740
30/4/3144/11864
23 خرداد 1375
بخشنامه
حق عضویت اتحادیهها و مجامع امور صنفی
105
نظر به اینکه درخصوص اجرای مقررّات بند (ب) ماده 105 قانون مالیاتهای مستقیم مصوب 03/12/1366 مجلس شورای اسلامی و انطباق آن با وضعیت اتحادیهها و مجامع امور صنفی سؤالاتی مطرح و روشهای مختلفی توسط مأمورین تشخیص مالیات اعمال میگردد. لذا به لحاظ رفع ابهامات موجود و ایجاد رویۀ واحد مقرر میدارد:
دریافتی اشخاص مذکور به عنوان حق عضویت، درآمد حاصل از فعالیت انتفاعی نبوده و مشمول مالیات نخواهد بود.
بدیهی است چنانچه اشخاص مذکور در بند (ب) ماده مذکور دارای فعالیت انتفاعی بوده و در جمع فعالیتهای خود سود داشته باشد درآمد حاصل از این فعالیتها با رعایت مقررّات فوقالذکر و سایر مقررّات قانونی مشمول مالیات خواهد بود.
داریوش ایرانبدی - معاون درآمدهای مالیاتی
739
30/4/1726/11862
23 خرداد 1375
بخشنامه
مالیات اجاره پرداختی شرکتهای دولتی
52، 53
چون درخصوص کسر مالیات علیالحساب از مالالاجارههای پرداختی به شرکتهایی که تمام سرمایه آنها به طور مستقیم یا با واسطه متعلق به دولت است ابهاماتی مطرح گردیده لذا به منظور اتخاذ رویۀ واحد یادآور میگردد:
با عنایت به مقررّات تبصره 9 ماده 53 اصلاحی قانون مالیاتهای مستقیم مصوب 07/02/1371 که به موجب آن کلیه اشخاص حقوقی مکلفاند مالیات موضوع فصل اول از باب سوم قانون مذکور را از مالالاجارههایی که پرداخت میکنند کسر و ظرف ده روز به اداره امور اقتصادی و دارایی محل وقوع ملک پرداخت و رسید آن را به موجر تسلیم نمایند، لذا مالالاجارههای پرداختی به شرکتهای موضوع تبصره ذیل ماده 52 قانون مذکور از این قاعده مستثنی نبوده و وجوه کسر شده از مالالاجاره آنها به عنوان پیش پرداخت مالیات سال عملکرد مربوط در حساب مالیاتی آنها منظور میگردد.
داریوش ایرانبدی- معاون درآمدهای مالیاتی
738
9926
10 خرداد 1375
دستورالعمل
دستورالعمل سیستم اجرایی سجل مالیاتی
241
به پیوست «دستورالعمل اجرایی سجل مالیاتی موضوع ماده 241 قانون مالیاتهای مستقیم» در اجرای بخشنامه شماره 47753/14309/4/30 مورخ 22/12/74 مقام عالی وزارت جهت اجرا ابلاغ میگردد.
داریوش ایرانبدی- معاون درآمدهای مالیاتی
دستورالعمل سیستم اجرایی سجل مالیاتی موضوع ماده 241 قانون مالیاتهای مستقیم
نظر به اینکه وظایف مربوط به مرکز سجل مالیاتی موضوع ماده 241 قانون مالیاتهای مستقیم مصوب اسفندماه 1366 و اصلاحیه بعدی آن به اداره کل اطلاعات و خدمات مالیاتی محول گردیده است، به منظور دستیابی به اطلاعات دقیق و تسهیل در امر ارسال اطلاعات مقرر میدارد:
الف- ادارات کل امور اقتصادی و دارایی مرکز استانها اوراق مالیات قطعی پروندههای مالیاتی مربوط به منابع مالیات بر درآمد مشاغل، مستغلات (اجاره املاک) و شرکتهای دارای حداکثر 50 نفر سهام دار (بانام) و یا سهمالشرکه برای دوره عملکرد سنوات 1371 و بعد از آن را به مراکز تعیین شده در بخشنامه شماره 47753/14309/4/30 مورخ 22/12/74 مقام عالی وزارت ارسال نمایند.
تکمیل و ارسال اوراق مالیات قطعی و یا اطلاعیههای موضوع سایر منابع مالیاتی به سال شمسی آینده موکول میگردد.
ب- اقلام اطلاعاتی زیر میبایست به طور کاملاً خوانا و دقیق در نسخ سوم اوراق قطعی مشروحه فوقالذکر جهت ورود به سیستم کامپیوتری درج گردد:
1- شماره فعلی حوزه مالیاتی (شماره شش رقمی)
2- کلاسه فعلی پرونده مالیاتی
3- نام و نامخانوادگی
4- شماره اقتصادی
5- تاریخ تولید (شامل روز، ماه، سال)
6- محل صدور
7- شماره شناسنامه
8- نشانی محل سکونت
9- نشانی محل فعالیت
10- درآمد مشمول مالیات (موضوع ماده 241 قانون مالیاتهای مستقیم)
11- سال عملکرد
12- مالیات متعلق
لازم به توضیح میباشد که اطلاعات مربوط به بندهای 1 و 2 در فضای خالی سربرگ اوراق قطعی (بالای کادر) درج گردد.
ج- اوراق قطعی پس از کنترلهای لازم از نظر درج اطلاعات بند (ب) این دستورالعمل در دستههای 100 برگی جمعآوری و پس از دستهبندی توسط ادارات نظارت و پیگیریهای ادارات کل و یا حسب مورد ادارات یا واحدهای اطلاعات و خدمات مالیاتی به مراکز کامپیوتر ارسال میگردد.
د- اوراق قطعی براساس دستورالعمل استانداردی که توسط شرکت سهامی خدمات ماشینهای محاسب الکترونیکی تعیین میگردد در مراکز تعیین شده کامپیوتری استانها، کدگذاری، پانچ، ادیت و تصحیح میگردد.
ه- ادارات کل تعیین شده در بخشنامه شماره 47753/14309/4/30 مورخ 22/12/74 مقام عالی وزارت (دریافتکنندگان اوراق و اطلاعات) مکلفاند با استفاده از تجهیزات کامپیوتری فهرست اقلام درآمدی قابل احتساب در جمع درآمد هر یک از مؤدیان ابوابجمعی حوزههای مالیاتی تابعه خود و سایر ادارات کل مذکور (فرستنده اوراق و اطلاعات) را تهیه و روی ابزار مغناطیسی برای پردازش نهایی به اداره کل اطلاعات و خدمات مالیاتی ارسال نمایند.
و- اداره کل اطلاعات و خدمات مالیاتی با همکاری شرکت سهامی خدمات ماشینهای محاسب الکترونیکی دیسکتها، فهرستها و اطلاعیههای واصله را مورد بررسی قرار داده و اقلام درآمد مشمول مالیات بر مجموع درآمد هر شخص را تهیه و برحسب موضوع، ان را به حوزه مالیاتی ذیربط (محل سکونت) جهت مطالبه مالیات مجموع درآمد ارسال خواهد داشت.
بدیهی است مقررّات این دستورالعمل مانع از انجام وظایف ذیحسابیها که در بند 2 بخشنامه شماره 47753/14309/4/30 مورخ 11/12/74 مقام عالی وزارت قید گردیده است نخواهد بود.
737
منسوخ
٨٤٩٠/ت 16392هـ
6 خرداد 1375
آییننامه
2% فروش کالاهای تبصره 8 بودجه سال 1375 کل کشور
736
8820
2 خرداد 1375
بخشنامه
اعتراض مأمورین تشخیص به آراء هیأتهای حل اختلاف مالیاتی
247، 250، 256، 260 223، 229، 246،
به طوری که ملاحظه میشود اکثر قریب به اتفاق مأمورین تشخیص (ممیز و سرممیز مالیاتی) همین که به موجب رأی هیأت حل اختلاف بدوی مبنای مالیات (درآمد یا ارزش دارایی) موضوع برگ تشخیص بیش از 20 درصد تعدیل میشود، به استناد بند 2 ماده 247 قانون مالیاتهای مستقیم مصوب اسفند 1366 و اصلاحیه بعدی آن مبادرت به اعتراض و ارجاع پرونده به هیأت حل اختلاف مالیاتی تجدیدنظر مینمایند، در صورتی که:
اولاً از صدر ماده 247 و بند 2 آن لزوم قانونی مبنی بر اعتراض مأمورین تشخیص به رأی هیأت حل اختلاف بدوی مستفاد نمیشود.
ثانیاً آرای هیأت حل اختلاف مالیاتی بدوی، به ویژه آرایی که دلالت بر تعدیل مبنای مالیات بیش از 20 درصد دارد علیالاصول پس از رسیدگی دقیق به مفاد اعتراضات و عنداللزوم تحقیقات کافی درخصوص آنها و با توجه به ماهیت موضوعات مورد اختلاف و به نحو مستدل و منطقی و توجیهات کافی و رعایت قسمت اخیر ماده 229 از حیث تعیین درآمد واقعی صادر میگردد.
بنابر این قانونی و صحیح و موجه نیست که مورد اعتراض واقع شوند، زیرا به طور مسلم هیأتهای حل اختلاف مالیاتی تجدیدنظر آرای هیأتهای حل اختلاف بدوی که با اوصاف فوق صادر شدهاند تأیید خواهند نمود و چنین اعتراضات خلاف قانون و غیرموجهی ثمری جز اتلاف وقت، بطی جریان امور، کاهش سرعت مختومه شدن پروندهها و قطعیت مالیات و تأخیر وصول مالیات نخواهند داشت. علیهذا به منظور ممانعت ازدیاد شکایات غیرموجه و اجتناب از بروز مشکلات یاد شده و برقراری و حفظ انتظام امور و اتخاذ رویۀ واحد مقرر میدارد:
1- مأمورین تشخیص مالیات (ممیز و سرممیز مالیاتی برحسب مورد) وفق ماده 246 در هیأت حل اختلاف مالیاتی شرکت و دفاع از برگهای تشخیص صادره را که به منزله دفاع از شئون و حیثیت شغلی خودشان نیز میباشد به خصوص در مواردی که مبلغ مالیات حائز اهمیت است عهدهدار شوند و متعاقباً از اعتراض به صرف تعدیل بیش از 20 درصد بدون دلایل موجه و قانونی اکیداً خودداری نمایند.
2- هرگاه به نظر مأمورین تشخیص اعتراض به آرای هیأت حل اختلاف مالیاتی بدوی به لحاظ عدم رعایت قوانین موضوعه (قانون مالیاتهای مستقیم و سایر قوانین و مقررّات برحسب مورد و نوع پرونده) و عدم توجه به ماهیت موضوع اختلاف و عدم احراز واقعیت امر از طرف هیأت حل اختلاف مالیاتی بدوی ضروری و قانوناً اجتنابناپذیر باشد، الزاماً اعتراض باید کاملاً به نحو مستدل و موجه و مستند به قوانین موضوعه و دلایل و مدارک کافی و اطلاعات متقن و غیرقابل تردید و انکار تهیه و ممیزکل مالیاتی ذیربط نیز که حسب قسمت اخیر ماده 223 مسؤولین حسن اجرای قانون را به عهده دارد باید مفاد آن را با دلایل موجه و قانونی تأیید نماید.
بدیهی است هیأتهای حل اختلاف مالیاتی تجدیدنظر اعتراضاتی را که واجد اوصاف فوق نباشند به ویژه اگر مأمورین تشخیص در هیأت حل اختلاف بدوی حاضر نشده و از تشخیص خود دفاع نکرده و توضیحات لازم را به طور مکتوب نداده باشند مورد توجه قرار نخواهند داد و در نتیجه آرای صادره از هیأت حل اختلاف مالیاتی بدوی را تأیید خواهند نمود.
در این صورت همانطور که میدیان مالیاتی به موجب تبصره 1 ماده 247 به لحاظ اعتراض غیرموجه مشمول پرداخت جریمه میشوند، دادستانی انتظامی مالیاتی نیز مأمورین تشخیص را به علت اعتراض غیرموجه تحت پیگرد قانونی قرار خواهد داد و ممیزکل مالیاتی هم که مفاد اعتراض را تأیید کرده است مؤاخذه خواهد شد.
3- ممیزین کل مالیاتی نیز نباید برحسب عادت و رویه مرسوم بدون دلایل موجه و قانونی و با کاربرد الفاظ و عبارات کلی و مبهم از آرای هیأتهای حل اختلاف مالیاتی تجدیدنظر به شورای عالی مالیاتی شکایت نمایند، بلکه به لحاظ تجربیات و آگاهی کاملی که از قوانین موضوعه دارند و با ملاحظه اینکه هیأتهای حل اختلاف مالیاتی به حکم قانون مکلف به ورود با ماهیت و احراز واقعیت و صدور رأی براساس آن هستند، شکایات واصله از طرف آنها به شورای عالی مالیاتی الزاماً باید از کلیه شرایط و اوصاف مقرر در مواد 251 و 256 برخوردار و به نقض قوانین و مقررّات موضوعه با قید عنوان قوانین و مواد و تبصرههای مربوط و یا نقض رسیدگی با مشخص کردن اینکه رأی در چه قسمتی و ازچه جهاتی نقض رسیدگی دارد ضمن شکایات تصریح شده باشد.
مسلماً هرگاه شکایات واصله از طرف ممیزین کل به شورای عالی مالیاتی واجد اوصاف فوق نباشد شعب شورای عالی مالیاتی رد شکایات و استواری آرای هیأت حل اختلاف مالیاتی را اعلام خواهند نمود. البته در این گونه موارد همانطور که مؤدیان مالیاتی به حکم ماده 260 به علت رد شکایت مشمول پرداخت هزینه رسیدگی میشوند. دادستانی انتظامی مالیاتی نیز ممیزین کل مالیاتی را به علت شکایت غیرموجه و اتلاف وقت و تأخیر در مختومه شدن پرونده امر تحت تعقیب قانونی قرار خواهد داد.
داریوش ایرانبدی- معاون درآمدهای مالیاتی
735
منسوخ
8370
1 خرداد 1375
بخشنامه
معافیت جریمه ماده 190 قانون در رابطه با مالیات مشاغل سال 1375
190
734
منسوخ
2173/ الف/ 5
1 خرداد 1375
بخشنامه
اتحادیه شرکتهای تعاونی مصرف (کد اقتصادی)
733
منسوخ
30 ارديبهشت 1375
قانون
قانون اجازه تأسیس شرکت دولتی مرکز نگهداری و تعمیرات جزیی یا کلی هواپیماهای بازرگانی غیر نظامی
732
منسوخ
31/19969
26 ارديبهشت 1375
بخشنامه
توافق موکول به پرداخت 50% آخرین مالیات قطعی شده
100
731
منسوخ
30/4/1753/7378
25 ارديبهشت 1375
بخشنامه
صورتحساب کامپیوتری فروش کالا
95، 169
730
منسوخ
4024/37/6116
19 ارديبهشت 1375
بخشنامه
صدور و تمدید کارت بازرگانی
186
729
30/4/1156/3988
11 ارديبهشت 1375
بخشنامه
ضوابط اجرایی تبصره 1 ماده 2 قانون
2، 59، 187
ضوابط اجرایی قسمت اخیر تبصره یک اصلاحی ماده 2 قانون مالیاتهای مستقیم مصوب 07/02/1371
ماده یک- اشخاص موضوع بندهای 2 و 4 ماده 2 قانون مالیاتهای مستقیم مصوب اسفندماه 66 و اصلاحیه بعدی آن در تهران و در هر یک از شهرستانها مؤظفند وفق قانون مقررّات مربوط فعالیتهای اقتصادی خود را در دفاتر قانونی ثبت و هر ساله اظهارنامه و حساب سود و زیان متکی به دفاتر قانونی خود را تا 4 ماه پس از پایان سال مالی به حوزه مالیاتی ذیربط تسلیم و مالیات متعلق را با احتساب علیالحسابهای قبلی پرداخت نمایند.
ماده دو- نقل و انتقال قطعی املاک و انتقال حق واگذاری محل (سرقفلی) مستلزم پرداخت مالیات موضوع ماده 59 اصلاحی قانون مالیاتهای مستقیم مصوب 07/02/71 و اخذ گواهی انجام معامله موضوع ماده 187 قانون مذکور بوده و در مواردی که انتقال حق واگذاری محل به موجب اسناد رسمی انجام نمیگیرد نیز اشخاص مزبور و مسؤولین اداره امور آنها مؤظف به پرداخت مالیات متعلق برابر مقررّات خواهند بود.
ماده سه- درآمد مشمول مالیات حاصل از فعالیتهای تجاری، تولیدی، یا صنعتی، بساز و به فروشی، اجاره املاک و بهرهبرداری از معادن براساس اظهارنامه و حساب سود و زیان متکی به دفاتر قانونی به تفکیک هر مورد تعیین و در صورت عدم تسلیم به موقع مدارک مذکور و یا در دفاتر از طریق علیالرأس تشخیص خواهد شد.
تبصره- تأخیر تحریر دفاتر در مورد فعالیتهای انجام شده مربوط به سال مالی منتهی به سال 1375 تا سهماه پس از تصویب و صدور این ضوابط با رعایت سایر مقررّات مربوط موجب رد دفاتر نخواهد بود و در مورد سنوات قبل از آن نیز مالیات متعلق براساس اسناد و مدارک ابرازی مؤدی و یا بدست آمده توسط حوزه مالیاتی محاسبه و قابل وصول خواهد بود.
ماده چهار- هدایا و کمکهای خیریه و بلاعوض اشخاص با رعایت مقررّات آییننامه اجرایی مربوط و همچنین وجوهات بریه ولی فقیه در محاسبه درآمد مشمول مالیات اشخاص مزبور منظور نخواهد شد.
مرتضی محمدخان ـ وزیر امور اقتصادی و دارایی
728
منسوخ
4758
9 ارديبهشت 1375
بخشنامه
وصول مالیات ماشینآلات راهسازی و شناورها
100
727
منسوخ
4550
8 ارديبهشت 1375
بخشنامه
واریز وجوه سپرده حسابهای مالیاتی
187
726
منسوخ
4 ارديبهشت 1375
قانون
قانون موافقتنامه ترانزیت تجاری سازمان همکاری اقتصادی (اکو)
168
725
3906
4 ارديبهشت 1375
بخشنامه
نحوه اجرای کنترل دفاتر مؤدیان در استانها
181
پیرو بخشنامه شماره 59896 مورخ 23/10/74 درخصوص آییننامه جدید نحوه بازدید و کنترل دفاتر و بازرسی اسناد و مدارک مؤدیان مالیاتی موضوع ماده 181 قانون مالیاتهای مستقیم و تبصره آن، بدینوسیله ابلاغ میگردد:
1- موضوع ماده 2 به مدیران کل استانها غیر از استان تهران تفویض میگردد تا با رعایت آییننامه فوقالذکر نسبت به شناسایی و عملیات اجرایی اقدام نمایند.
2- مدیران کل استانها مؤظفند با تشکیل حوزه خاص اقدام نموده و افراد مذکور را به دادستانی انتظامی مالیاتی معرفی و پس از تأیید صلاحیت امر که رأساً از طریق دادستانی به استانها اعلام خواهد گردید، نسبت به کار خود اقدام خواهند نمود. بدیهی است افرادی که قبلاً در این خصوص معرفی و نسبت به تأیید آنها اقدام شده، نیاز به معرفی مجدد نخواهند داشت.
3- مدیران کل استانها مؤظفند ظرف یک ماه اسناد مذکور را رسیدگی و پس از مقابله کردن اصل با سند، رونوشت یا کپی اسناد و امضای مؤدیان در هامش مدارک مذکور را به صاحبان آنها تحویل دهند و پس از حسابرسی مالیاتی در حوزه خاص نسبت به برگ تشخیص اقدام و ابلاغ گردد.
نتیجه کار میباید به دفتر اجرای ماده 181 این معاونت مرتباً اعلام گردد.
داریوش ایرانبدی - معاون درآمدهای مالیاتی
724
3904
4 ارديبهشت 1375
بخشنامه
نظارت در تشخیص و تعدیل مالیات توسط ممیزین کل
237، 238
به موجب قانون مالیاتهای مستقیم مصوب اسفندماه 66 و اصلاحیه بعدی آن وظایف و مسؤولیتهای عدیدهای به عهده ممیزین کل مالیاتی گذارده شده و متناسباً نیز اختیارات قانونی لازم تفویض گردیده است، مهمترین وظیفه اختصاصی ممیزین کل رسیدگی مجدد به پروندههای مالیاتی مؤدیان معترض و رفع اختلاف ایشان با سایر مأموران تشخیص (ممیز یا سرممیز مالیاتی) و قطعیت مالیاتها و مختومه کردن پروندهها در اسرع وقت و یا اظهارنظر قانونی و مستدل و موجه و تشریح علل عدم امکان رفع اختلاف در ظهر اوراق تشخیص مالیات مؤدیان در اجرای ماده 238 قانون میباشد.
مسلماً موفقیت درانجام چنین وظیفه مهمی مستلزم تسلط کافی به مقررّات مالیاتی و سایر قوانین موضوعه و آییننامهها و دستورالعملهای صادره و اطلاع از شرایط و اوضاع و احوال اقتصادی و نوع و نحوه فعالیت مؤدیان ذیربط در سنوات مورد رسیدگی مالیاتی و شناخت کافی از تواناییها و درجه صحت تشخیص مأموران تحت نظارت و دارا بودن قدرت بیان و نگارش و استدلال منطقی و قانونی و موجه و حسن برخورد با ارباب رجوع میباشد. از طرفی اصل بر این است ممیزین کل مالیاتی که در حال حاضر مشغول انجام وظیفه هستند واجد شرایط و صفات مذکوره فوق میباشند. معهذا ملاحظه میشود برخی از ممیزین کل مالیاتی علیرغم وظایف و مسولیتهای یاد شده و اختیارات قانونی و وسیعی که در مورد رفع اختلافات مالیاتی دارند و با آنکه اکثر قریب به اتفاق مؤدیان معترض مایل به رفع اختلاف از طریق ممیزکل هستند آن طور که باید و شاید این وظیفه اساسی و مهم را ایفا نمیکنند و بهجای توجه به اعتراضات و دلایل موجه مؤدیان معترض و حل و فصل پروندهها با اظهار مقید و محدود بودن اختیارات خود به میزان تعدیل معین، موجب سوق پرونده مؤدیان به هیأتهای حل اختلاف مالیاتی میشوند نتیجه چنین روشی افزایش بیرویه و غیرمتعارف پروندههای ارجاعی به هیأتهای حل اختلاف مالیاتی و تأخیر در قطعیت و وصول به موقع مالیاتها است، حال آنکه تجربیات گذشته حاکی از آن است که بسیاری از اختلافات مالیاتی براساس تسلط و احساس وظیفه و قانون دانی ممیزین کل در این مرحله قابل حل و فصل میباشد لذا به منظور تصحیح و تسریع جریان امور مؤکداً مقرر میشود:
1- ممیزین کل مالیاتی در مراحل قبل از صدور برگ تشخیص مأموران تحت نظارت خود را از جهت نحوه تنظیم و نگارش گزارش رسیدگی و توجه به مبانی و اصول که باید در جمعآوری دلایل و اطلاعات و تجزیه و تحلیل و استدلال و نتیجهگیری از آنها رعایت و نکاتی که برحسب نوع پرونده در گزارشها درج شود آموزش داده و راهنمایی نمایند تا اوراق تشخیص مالیات با کیفیت درج در ماده 237 قانون صادر گردد.
بدیهی است مأموران تشخیص ذیربط باید به نحو احسن در آموزشهای قانونی و راهنماییهای اصولی ممیزین کل استقبال و استفاده نمایند در صورت عدم توجه به دلالتهای قانونی ممیزین کل برابر مقررّات با آنها رفتار خواهد شد.
2- ممیزین کل نسبت به مؤدیان که در اجرای ماده 238 تقاضای رسیدگی دارند ضمن حسن برخورد و استقبال از مراجعات ایشان باید با توجه به اظهارات کتبی و شفاهی آنها موارد اعتراض را مورد رسیدگی قانونی و کامل قرار داده و برای حصول واقعیت شخصاً اقدام و یا در صورت لزوم با رعایت مهلت مقرر در ماده مذکور نسبت به صدور قرار مبادرت و اجرای آن را به سایر مأموران تشخیص و یا کارشناسان مالیاتی ابوابجمعی خود محول و یا احراز موجه بودن نسبی یا کلی موارد اعتراض به نحو مذکور در ماده 238 اقدام به رفع اختلاف و قطعیت مالیات نمایند.
لزوماً متذکر میشود در این خصوص هیچگونه محدودیتی از حیث میزان تعدیل مأخذ مشمول مالیات یا حتی رفع تعرض از مؤدی در صورت ضرورت استحقاق قانونی وجود ندارد، مضافاً آنکه دادستانی انتظامی مالیاتی در مورد میزان تعدیل مأخذ مشمول مالیات یا رفع تعرض از مؤدی در صورتی که براساس احراز واقعیت و متضمن استدلال موجه و قانونی و منطبق با اوضاع و احوال خاص مؤدی باشد حساسیتی نخواهد داشت، بلکه از آن استقبال نیز خواهد کرد. البته هرگاه دلایل و مدارک و اسناد ابرازی و رسیدگیهای معموله منتهی به رفع اختلاف و ختم پرونده نشود، لازم است برابر قسمت اخیر ماده 238 جریان امر در ظهر برگ تشخیص به طور مستدل درج و امضاء شود و سپس پرونده امر جهت رسیدگی به هیأت حل اختلاف مالیاتی ارجاع گردد تا هیأت حل اختلاف نیز از جریان پرونده و نظریه مستدل و موجه ممیزکل آگاهی یابد.
3- ادارات کل مکلفاند آمار اوراق تشخیص صادره در محدوده هر ممیز کلی و تعدادی را که مالیات آنها توسط ممیزکل به قطعیت رسیده و یا قطعی نشده متضمن اظهارنظر موجه و مستدل ممیزکل هر ماهه به تفکیک هر ممیز کلی و با درج مشخصات کامل به دادستانی انتظامی مالیاتی ارسال تا مورد بررسی واقع شود. بدیهی است تخصیص پاداش حسن خدمت و سایر امتیازات مادی و معنوی و ترفیعات بعدی ممیزین کل بستگی به توانایی و کارایی آنها در نظارت بر حسن اجرای قانون و ارشاد و آموزش مأموران تحت نظارت و توانایی تشویق وجذب مؤدیان برای رفع اختلافات مالیاتی و همچنین قوت و صحت استدلال آنها در مورد پروندههایی که منتهی به رفع اختلاف نشده خواهد داشت و به هر حال چنانچه احراز شود بعضی از ممیزین کل قادر به ایفای وظایف قانونی خود به نحو مطلوب و کارا نیستند، الزاماً در سمتهای دیگری که متناسب با توانایی آنها باشند، به خدمت منصوب خواهند شد.
داریوش ایرانبدی - معاون درآمدهای مالیاتی
مالیات
پایدارترین و مطمئن ترین منابع درآمدی دولتها برای نیل به اهداف اقتصادی و اجتماعی ...
هر ایرانی در این مشارکت ملی سهمی دارد...
اخبار
- مالیات بر سوداگری، نقطه پایان گریزهای مالیاتی
- ۸۰ هزار میلیارد تومان فرار مالیاتی در طول سه سال گذشته!
- مالیات بر سوداگری گام بعدی در اصلاح نظام مالیاتی
- اپلیکیشن «مالیات من»
- جزییات مالیات بر خودروهای لوکس/ این خودروها مشمول مالیات میشوند
- زمان اجرای قانون دائمی مالیات بر ارزش افزوده اعلام شد
- جزئیات مالیات مواد معدنی و پتروشیمی صادراتی
- حدود ۵۰ درصد مالیاتی که وصول میکنیم فرار مالیاتی داریم
- ۶۵ درصد مشاغل پولساز مالیات نمیدهند
- جزئیات اجرایی مالیات بر خانههای خالی مشخص شد