توجه متن فرامین، قوانین، بخشنامهها، دستورالعملها، آییننامهها، تصویبنامهها، آرای شورای عالی مالیاتی، آرای دیوان عدالت اداری، و مقررات قانون موسوم به تجمیع عوارض و مالیات بر ارزش افزوده، خلاء موضوعات مدون و در دسترس و مجموعهای كامل و بی نیاز از جستجوهای گاه نافرجام را پر كرده است. نیز در كنار آنها، گزیده سایر قوانین كه حاوی مطلب مالیاتی هستند، علاوه بر سهولت دسترسی، نگرش یكپارچه و كلی قانونگذار به امر مالیات را به خوبی نمایان میسازد. بیشتر بخوانید >>
74
6864
16 ارديبهشت 1368
آییننامه
آییننامه سازمان تشخیص
آییننامه سازمان تشخیص موضوع ماده 225 قانون مالیاتهای مستقیم مصوب 03/12/1366
(با اعمال اصلاحات)
فصل اول- شرایط انتخاب و ارتقای مأموران تشخیص
ماده 1- کمکممیزین مالیاتی از بین کارکنان وزارت امور اقتصادی و دارایی که دارای گواهینامه پایان دوره متوسطه یا بالاتر میباشند انتخاب و یا برحسب نیاز با رعایت شرایط تحصیلی بالا استخدام و پس از گذراندن دوره آموزش کمکممیزی و موفقیت در آن به این سمت منصوب میشوند.
ماده 2- اشخاص واجد یکی از شرایط ذیل را با گذراندن دوره آموزش ممیزی و موفقیت در آن میتوان برای شغل ممیزی انتخاب و به این سمت منصوب کرد:
الف- دارندگان مدرک لیسانس (کارشناسی) یا بالاتر در رشتههای حسابداری، حسابرسی، بازرگانی، مدیریت، بانکداری، اقتصاد، قضایی، سیاسی، علوم اداری و رشتههای مشابه.
ب- فارغالتحصیلان دوره کاردانی رشتههای مزبور در بند (الف) با داشتن حداقل دو سال و فارغالتحصیلان دوره کارشناسی سایر رشتهها به شرط داشتن حداقل یک سال سابقه خدمت در شغل کمکممیزی مالیاتی.
ج- کارمندانی که حداقل دارای 4 سال سابقه خدمت در شغل کمکممیزی مالیاتی باشند.
چنانچه در شهرستانها (به استثنای تهران) کمکممیز با سابقه خدمت مزبور وجود نداشته باشد، انتخاب از بین کمکممیزین با سابقه 3 سال برای مراکز استانها و دو سال برای سایر شهرستانها بلامانع خواهد بود.
تبصره 1- مادام که افراد واجد شرایط مذکور در این ماده برای تصدی شغل ممیزی وجود نداشته باشد، برای تصدی این شغل از سایر کارمندان وزارت امور اقتصادی و دارایی که دارای گواهینامه پایان دوره متوسط یا مدرک تحصیلی دوره کاردانی بوده و به ترتیب دارای دو سال و یک سال سابقه خدمت در امور مالیاتی باشند با گذرندان دوره آموزش ممیزی استفاده خواهد شد.
تبصره 2- افرادی که تمام یا برخی دروس مربوط به دورههای آموزش کمکممیزی یا ممیزی را در دانشکدهها یا مؤسسات آموزش عالی گذرانده باشند با موافقت وزارت امور اقتصادی و دارایی از گذراندن مجدد دروس مزبور در دوره آموزش مربوط معاف خواهند بود.
ماده 3- کارمندانی را که حداقل دارای 4 سال سابقه خدمت در شغل ممیز مالیاتی باشند به شرط گذراندن دوره آموزش سرممیزی و موفقیت در آن میتوان برای شغل سرممیزی انتخاب و به این سمت منصوب کرد.
در صورت نبودن افراد واجد شرایط تجربی به ترتیب فوق، مدت مزبور (به استثنای تهران و سایر شهرستانهای تابعه استان تهران) برای مراکز استانها سه سال و برای سایر شهرستانها دو سال منظور خواهد شد.
ماده 4- کارمندانی را که دارای مدرک تحصیلی لیسانس (کارشناسی) و یا فوقلیسانس (کارشناسی ارشد) و یا بالاتر در رشتههای مذکور در بندالف ماده 2 آییننامه بوده و به ترتیب دارندگان مدرک کارشناسی چهار سال و کارشناسی ارشد و بالاتر حداقل سه سال سابقه خدمت در شغل سرممیز مالیاتی داشته باشند، میتوان برای شغل ممیزی کل انتخاب و به این سمت منصوب کرد.
تبصره- وزارت امور اقتصادی و دارایی میتواند مادام که افراد واجد شرایط برای احراز سمت ممیزکل به ترتیب فوق وجود نداشته باشد، از سرممیزینی که حداقل چهار سال سابقه خدمت در این شغل داشته باشد یا از کارمندان دارای مدرک تحصیلی کاردانی در رشتههای مذکور در بند (الف) ماده 2 یا مدرک تحصیلی لیسانس در (کارشناسی) در سایر رشتهها به شرط داشتن حداقل ده سال سابقه خدمت در امور مالیاتی و نیز در شهرستانها و در تهران از کارمندان دیپلم وزارت مزبور به شرط داشتن حداقل دوازده سال سابقه خدمت در امور مالیاتی به عنوان ممیزکل انتخاب و به این سمت منصوب نماید. انتصاب کارمندان مذکور چنانچه مدارج موضوع ماده 220 قانون مالیاتهای مستقیم تا سرممیزی مالیاتی را طی ننموده باشند، موکول به گذراندن دوره آموزش قانون مزبور خواهد بود.
ماده 5- انتخاب مأمورین تشخیص مالیات موضوع قانون مالیاتهای مستقیم مصوب اسفندماه 1345 و اصلاحیههای بعدی که در تاریخ تصویب این آییننامه در یکی از مشاغل فوق اشتغال دارند، در همان سمت بلامانع است.
ماده 6- انتصاب و ارتقای مأمورین تشخیص مالیات منوط به وجود پست سازمانی و اعلام نظر دادستان و با رعایت کامل مقررّات این آییننامه خواهد بود.
فصل دوم- وظایف مأموران تشخیص مالیات
ماده 7- حوزه مالیاتی مکلف است کلیه اوراق و فرمهای مقرر در قانون مالیاتهای مستقیم و همچنین هر نوع نوشتهای را که از طرف مؤدی به حوزه مالیاتی تسلیم یا ارسال میشود در دفتر حوزه مالیاتی ثبت و رسید آن را با قید شماره ثبت دفتر و شماره حوزه و مشخصات اسناد ضمیمه به مؤدی تسلیم نماید و سپس طبق مقررّات قانون مالیاتهای مستقیم و آییننامههای اجرایی آن اقدام لازم را معمول دارد. درآمد یا سود و زیان یا مبلغی که به عنوان مأخذ محاسبه مالیات در اظهارنامه و ترازنامه و حساب سود و زیان و حساب درآمد و هزینه برحسب مورد درج شده است باید در دفتر حوزه مالیاتی به حروف ثبت شود.
ماده 8- در مورد مؤدیانی که از تسلیم اظهارنامه یا اظهارنامه و ترازنامه و حساب سود و زیان و یا ترازنامه و حساب سود و زیان یا اظهارنامه و حساب درآمد و هزینه خودداری کردهاند ممیز مالیاتی مکلف است هرگونه تحقیق و رسیدگی که برای آگاهی از وضع آنان لازم است به عمل آورد و در صورت لزوم به مراجع ذیربط مراجعه و به طور کلی هر ممیز مالیاتی باید در محدوده حوزه مالیاتی یا ابواب جمعی خود مؤدیان مالیاتی آن حوزه را بشناسد و از نوع کار و فعالیت و معاملات و دارایی موضوع باب دوم قانون مالیاتهای مستقیم آنان اطلاع حاصل کند تا بتواند در مهلت قانونی با توجه به اطلاعات مکتسبه به تشخیص درآمد مشمول به مالیات و تعیین مالیات آنان اقدام نماید.
ماده 9- ترتیب اخطار به مؤدیان مالیاتی و اشخاص ثالث به منظور ارائه دفاتر و اسناد و مدارک مورد احتیاج ممیز مالیاتی:
اخطار به مؤدیان مالیاتی و اشخاص ثالث باید کتبی باشد و در آن هرگونه دفاتر و اسناد و مدارکی که مورد احتیاج است کاملاً تعیین و مشخص شود.
در اجرای بند 2 ماده 97 قانون مالیاتهای مستقیم ممیز مکلف است روز مراجعه به محل برای رسیدگی به دفاتر اسناد و مدارک را کتباً به مؤدی ابلاغ کند فاصله تاریخ ابلاغ مذکور تا روز مراجعه در هیچ مورد نباید کمتر از یک هفته و بیشتر از پانزده روز باشد. در صورتی که مؤدی با عذر موجه تقاضای مهلت کند پنج روز به او مهلت داده خواهد شد.
در صورتی که مؤدی دفاتر و اسناد و مدارک خود را به حوزه مالیاتی تسلیم کند ممیز مالیاتی مکلف به دادن رسید با ذکر نوع دفاتر و مدارک و خصوصیات آن به مؤدی میباشد.
فصل سوم- ترتیب و تشریفات رسیدگی مأموران تشخیص و مراجع مالیاتی
ماده 10- ممیزین مالیاتی در مورد اجرای فصل اول از باب دوم قانون مالیاتهای مستقیم مصوب اسفندماه 1366 (مالیات سالانه املاک) مکلفاند پس از انقضای موعد تسلیم اظهارنامه مربوط به سال اول اجرای قانون مزبور (پایان اردیبهشتماه 1369) مشخصات کامل تمامی املاک واقع در محدوده حوزه مالیاتی مورد تصدی خود را با قید میزان مالکیت و هویت و نشانی مالکین آنها تعیین و پس از انطباق با اظهارنامه یا رونوشت اظهارنامههای واصله اقدامات قانونی در جهت مطالبه مالیاتهای متعلقه معمول و یا حسب مورد مشخصات و ارزش املاک را به حوزه مالیاتی محل سکونت یا مرکز سجل مالیاتی ارسال نماید و پس از اولین ارزیابی به ترتیب فوق تغییرات حاصله در وضعیت املاک جزء ابواب جمعی حوزه را در سوابق مربوط منعکس و اقدامات قانونی لازم را به موقع معمول دارند.
ماده 11- در مواردی که مؤدیان از تسلیم اظهارنامه موضوع ماده 7 خودداری نموده و یا به لحاظ نقص اظهارنامه تسلیمی واحد مسکونی معاف از مالیات موضوع ماده 3 مشخص نشده باشد، ممیزین رسیدگی کننده به پرونده امر مؤظفند قبل از صدور برگ تشخیص (برگ مطالبه) مالیات کتباً به مؤدی ابلاغ نمایند تا ظرف یک هفته از تاریخ ابلاغ واحد انتخابی خود را اعلام کند، در صورت عدم اعلام در مدت مذکور ممیز مالیاتی واحد محل سکونت او و در صورت نامعلوم بودن آن، با تأیید سرممیز مالیاتی ذیربط، واحد دیگری را خود در این خصوص منظور خواهد نمود.
ماده 12- مرکز سجل مالیاتی مؤظف است مشخصات املاک و مالکین آنها را با قید ارزش به حوزه مالیاتی محل سکونت یا اقامتگاه قانونی مالک آن ارسال دارد.
ماده 13- در موارد تشخیص علیالرأس رعایت نکات ذیل الزامی است:
هرگونه روشی برای تشخیص درآمد مشمول مالیات مؤدی اتخاذ میشود تفصیل و علت آن در گزارش رسیدگی ذکر گردد و درآمدی که مأخذ تعیین مالیات قرار خواهد گرفت باید مستقل و با تحقیق و بررسیهای لازم و کسب اطلاعات مورد نیاز از مراجع ذیصلاح اعم از دولتی یا غیردولتی و در حد امکان متکی به اسناد و مدارک باشد.
ممیز مالیاتی باید برای انتخاب قرینه یا قراینی که متناسب با فعالیت مؤدی است و همچنین ضریبی که برای تشخیص درآمد مشمول مالیات به کار میبرد در گزارش رسیدگی دلایل کافی اقامه نماید.
در مواردی که برای تشخیص درآمد مشمول مالیات مؤدی دو قرینه یا بیشتر مورد اعمال ضریب مربوط قرار میگیرد باید دلیل کافی و حتیالمقدور مستند به اسناد و مدارک مبنی بر اینکه تشخیص درآمد مشمول مالیات مؤدی با اعمال یک ضریب مالیاتی متناسب با درآمد واقعی او درخصوص مورد نیست ارائه شود.
ماده 14- در صورت درخواست گواهی موضوع ماده 186 و تبصره آن از طرف مؤدیان مالیاتی قسمت وصول و ابلاغ و خدمات مالیاتی پس از وصول مالیات قطعی شده مربوط به مورد گواهی یا تقسیط آن و همچنین حسب مورد اخذ سپرده یا تضمین معتبر حداقل معادل یک سوم مالیات تشخیص شده که به مرحله قطعیت نرسیده باشد مکلف است حداکثر ظرف یک هفته گواهی مزبور را تهیه و با تنظیم گزارش لازم آن را جهت امضاء نزد سرممیز مالیاتی ارسال دارد سرممیز مالیاتی باید گواهی موصوف را حداکثر ظرف سه روز مهر و امضاء و صادر و به مؤدی تسلیم کند.
تبصره- در بخشها و نقاطی که محل و محدوده حوزه مالیاتی مستقر در آن خارج از محل خدمت اصلی سرممیز متبوع واقع گردیده ممیز مالیاتی باید حداکثر ظرف سه روز گواهی مورد تقاضا را پس از مهر و امضاء صادر و به مؤدی تسلیم کند.
ماده 15- استعلامهای واصله از دفاتر اسناد رسمی در ارتباط با ماده 187 در دفتر حوزه مالیاتی محل وقوع ملک ثبت و ممیز مالیاتی محل وقوع ملک مؤدی را به منظور اعلام میزان دریافتی یا حوزههای مالیاتی ذیربط راهنمایی مینماید ممیزین مالیاتی که مؤدی به آنها اعلام دریافتی درآمد نموده است در صورت عدم مطالبه مالیات یا مالیاتهای سنوات گذشته درآمد یا دریافتی اعلام شده، با رعایت موازین قانونی رسیدگی لازم را معمول و نسبت به مطالبه مالیات اقدام و علاوه براین در صورت شمول یا محاسبه مالیات یا مالیاتهای از اول سال تا تاریخ واگذاری به رسم علیالحساب برای وصول مالیات یا مالیاتهای مورد مطالبه به قسمت وصول و ابلاغ و خدمات مالیاتی ارسال میدارند. چنانچه ضوابط احتساب مالیات مانند دفترچه ضرایب مالیاتی و یا ارزش معاملاتی برای احتساب مالیات در تاریخ محاسبه تنظیم نشده باشد آخرین ضابطه مدون در این خصوص ملاک عمل قرار میگیرد.
قسمتهای وصول و ابلاغ و خدمات مالیاتی با رعایت مقررّات قانونی نسبت به وصول مالیات مطالبه شده یا اخذ سپرده از مؤدی اقدام و نتیجه را به حوزه مالیاتی ذیربط اعلام مینماید هر یک از حوزههای مالیاتی که مؤدی به آنها اعلام دریافتی یا درآمد نموده است خلاصه گزارشی از نتیجه اقدامات در زمینه وصول یا اخذ سپرده مالیاتی را به حوزه مالیاتی محل وقوع ملک ارسال میدارند. حوزه مالیاتی محل وقوع ملک گزارش نهایی را با قید کلیه مالیاتهای وصولی و اقلام سپرده تهیه و به انضمام فرم گواهی تنظیمی نزد سرممیز مالیاتی ارسال و سرممیز مالیاتی پس از بررسی و تأیید نسبت به مهر و امضاء و صدور گواهی اقدام مینماید.
فصل چهارم- حدود صلاحیت مأموران تشخیص در رسیدگی به دارایی و درآمدهای مؤدیان مالیاتی
ماده 16- حوزه مالیاتی صلاحیتدار که مدیران تصفیه اشخاص حقوقی منحله مکلفاند اظهارنامه مالیاتی مربوط به آخرین دورۀ عملیات شخص حقوقی موضوع ماده 116 قانون مالیاتهای مستقیم را به آن تسلیم نمایند حوزه مالیاتی است که قبل از انحلال شخص حقوقی اظهارنامه و ترازنامه و حساب سود و زیان یا ترازنامه و حساب سود و زیان خود را به آن تسلیم مینموده یا مکلف به تسلیم آن بوده است.
ماده 17- در صورتی که لازم باشد رسیدگیهای مالیاتی از یک حوزه مالیاتی به حوزههای مالیاتی دیگر محول شود ممیز مربوط بنا به درخواست ممیز حوزه صلاحیتدار مکلف است رسیدگیهای مورد درخواست را حسب مقررّات قانون مالیاتهای مستقیم انجام و نتیجه را به حوزه صلاحیتدار گزارش دهد ولی رسیدگی و اقدامات حوزه ممیزی دیگر از ممیز حوزه صلاحیتدار رفع مسؤولیت نخواهد کرد.
تبصره 1- در مواردی که در جهت صدور گواهی مورد لزوم مؤدی بایستی مالیات متعلقه اخذ شود لیکن زمان صدور برگ تشخیص مالیات فرا نرسیده است، حوزه مالیاتی مکلف است گزارش محاسبه مالیات را در سه نسخه تنظیم یک نسخه از آن را در حوزه مالیاتی ضبط و در دو نسخه دیگر را به انضمام برگهای تشخیص صادره مربوط به سنوات قبل بلافاصله با اخذ رسید به قسمت وصول و ابلاغ و خدمات مالیاتی جهت ا بلاغ مؤدی و اقدامات بعدی تحویل نماید.
تبصره 2- در مواردی که پس از پرداخت مالیات و یا اخذ سپرده معاملات موضوع گواهی صادره فوق انجام نشود، حوزه مالیاتی محل وقوع ملک حسب درخواست مؤدی و تأیید دفتر اسناد رسمی مربوط مبنی بر عدم ثبت معامله اقدام لازم را برابر مفاد ماده 72 و سایر مقررّات مربوط نسبت به استرداد مالیات وصول شده و یا آزاد نمودن سپرده از بابت مالیات نقل و انتقال املاک و حق واگذاری و درآمد اتفاقی معمول خواهد داشت.
فصل پنجم- نحوه تنظیم و صدور برگ تشخیص و برگ محاسبه مالیات
ماده 18- کلیه مطالبات مالیاتی موضوع قانون مالیاتهای مستقیم مصوب 1366 و وصول آن باید از طریق مأموران تشخیص یا قسمت وصول و ابلاغ و خدمات مالیاتی یا حسب مورد مأمورین اجراییات طبق مقررّات مربوط صورت گیرد و برای آن باید حتیالامکان از فرمهای رسمی و برگهای محاسبه که بدین منظور تهیه و در دسترس اشخاص یاد شده قرار داده شده است استفاده شود.
متن برگهای تشخیص مالیات باید متضمن نوع دارایی موضوع باب دوم قانون مالیاتهای مستقیم و نحوه تعیین مالیات متعلقه و کلیه فعالیتهای مربوط و درآمدهای حاصل از آن و نحوه تشخیص درآمد مشمول مالیات مؤدی باشد. در موارد علیالرأس درج قرینه و ضریب مربوط در برگ تشخیص مالیات الزامی است.
ماده 19- برگهای تشخیص مالیات برای هر مؤدی در چهار نسخه تنظیم و در موقع ثبت و صدور آن در دفتر حوزه مالیاتی باید نام مؤدی مالیاتی و نحوه تشخیص مالیات و مأخذ محاسبه مالیات و مالیات تعیین شده و سال مالیاتی با حروف در ستون مربوط نوشته شود.
تبصره 1- برگهای مطالبه یا محاسبه مالیات فاقد شماره ثبت از درجه اعتبار ساقط است.
تبصره 2- برگهای اصلاحی موضوع ماده 234 قانون مالیاتهای مستقیم نیز باید به ترتیب فوق در دفتر حوزه مالیاتی ثبت گردد ضمناً یک نسخه از برگ تشخیص اصلاحی و گزارش مربوط به آن به دادستانی انتظامی مالیاتی ارسال شود.
ماده 20- ممیز مالیاتی مکلف است پس از صدور برگ تشخیص مالیات یک نسخه از آن را در حوزه مالیاتی ضبط و سه نسخه دیگر را حداکثر ظرف یک هفته با اخذ رسید به قسمت وصول و ابلاغ و خدمات مالیاتی جهت اقدامات قانونی بعدی تحویل نماید.
ماده 21- در مواردی که مؤدی یا وکیل تامالاختیار او طبق ماده 238 برای رفع اختلاف خود با ممیز یا سرممیز به ممیزکل مراجعه مینماید ممیزکل مکلف است موقع مراجعه با ثبت درخواست او رسیدگیهای خود را معمول و در صورت ضیق وقت یا نیاز به تهیه اسناد و مدارک از طرف مؤدی تاریخ رسیدگی را با رعایت مهلت مقرر در ماده مذکور در برگ رسید تسلیمی به مؤدی یا وکیل او تعیین نماید. در صورت عدم مراجعه مؤدی در موعد تعیین شده پروندهای که حاوی برگ تشخیص متضمن اظهار نظر ممیز کل مالیاتی است برای رسیدگی به هیأت حل اختلاف مالیاتی ارجاع میشود مگر اینکه ممیزکل دلایل و مدارک ابرازی قبلی را برای رد مندرجات برگ تشخیص کافی بداند که در این صورت برگ مزبور را رد خواهد نمود. برگ رسیدگی تسلیمی به مؤدی شامل شماره و تاریخ ثبت تقاضانامه مؤدی و تاریخ تعیین شده برای رسیدگی به پرونده میباشد.
فصل ششم- ترتیب و تشریفات رسیدگی هیأتهای حل اختلاف مالیاتی
ماده 22- برگ دعوت از مؤدی به منظور حضور در جلسه رسیدگی هیأت حل اختلاف مالیاتی متضمن روز و ساعت طرح پرونده در هیأت باید وسیله قسمت وصول و ابلاغ و خدمات مالیاتی مربوط تهیه و به مؤدی و حتیالامکان به ممیز و یا سرممیز امضاء کننده برگ تشخیص و یا کارشناس یا حسابرس رسیدگی کننده حسب مورد و در صورت عدم دسترسی به مأموران فوقالذکر به حوزه مالیاتی مربوط و در موارد اختلاف موضوع تبصره یک ماده 187 قانون مالیاتهای مستقیم به مأمور تشخیص ذیربط ابلاغ شود. پرونده مالیاتی متشکله در حوزه مالیاتی و قسمت وصول و ابلاغ خدمات مالیاتی تواماً باید وسیله قسمت اخیرالذکر در اول وقت روز طرح پرونده به هیأت حل اختلاف مالیاتی که برای رسیدگی به پرونده مزبور تعیین گردیده تحویل شود. هیأت مکلف است در همان روز ارجاع پرونده و در صورت اهمیت آن حداکثر ظرف یک هفته آن را طبق مقررّات رسیدگی و رأی صادر نماید مگر آنکه پرونده آماده برای صدور رأی نباشد که در این صورت با رعایت ترتیب مقرر در این آییننامه نسبت به رفع نقص با رسیدگیهای لازم اقدام خواهد کرد.
ماده 23- در صورتی که پرونده ناقص یا محتاج رسیدگی و تحقیق باشد که صدور قر ار رفع نقص یا رسیدگی و تحقیق مجدد را ایجاب نماید، هیأت مسائل مورد نظر را به طور صریح و روشن در متن صورتجلسه قرار تعیین خواهد نمود هیأت باید حداکثر مدت لازم برای اجرای قرار را در متن صورتجلسه مزبور قید نماید، مدت مذکور از تاریخ صدور قرار نباید از سی روز تجاوز کند مگر اینکه موضوع آن رسیدگی به دفاتر مؤسسات تولیدی یا به هر ترتیب طبع کار مقضی صرف وقت بیشتری باشد که در این صورت حداکثر سهماه مهلت تعیین خواهد شد قرار هیأت باید ظرف مهلت و بر طبق موارد مقرر در آن اجرا و نتیجه به هیأت گزارش شود و به هر حال هیأت روز جلسه رسیدگی بعد را با توجه به مهلت مقرر ضن صورتجلسه قرار تعیین و به مؤدی و مأمور تشخیص یا کارشناس یا حسابرس مربوط در صورت حضور فیالمجلس ابلاغ خواهد کرد و در صورت عدم حضور مؤدی در جلسه، دعوت مجدد از وی ضروری میباشد.
تبصره- قرار رفع نقص توسط ممیز یا سرممیز مسؤول یا سایر مأموران اقدام کننده پرونده حسب مورد و قرار رسیدگی و تحقیق توسط کارشناس مالیاتی با مأموران تشخیصی که در امر تشخیص مالیات دخالت نداشتهاند اجرا خواهد شد.
ماده 24- رأی هیأت حل اختلاف مالیاتی در مواردی که درآمد مشمول مالیات مورد اختلاف باشد باید متضمن مبلغ درآمد مشمول مالیات و مالیات متعلق به آن و در سایر موارد مأخذ مشمول مالیات و مالیات متعلق به آن باشد.
ماده 25- در مواردی که پرونده مالیاتی مؤدیان در هیأت حل اختلاف مالیاتی تجدیدنظر مورد رسیدگی قرار میگیرد باید گزارش حاوی پرداخت یا تودیع ده درصد مالیات مورد رأی هیأت بدوی با احتساب پرداختهای قبلی به حساب سپرده توسط قسمت وصول و ابلاغ و خدمات مالیاتی تهیه و تنظیم و ضمیمه پرونده امر شده باشد.
ماه 26- مأمورانی که برای حضور در جلسه رسیدگی هیأت دعوت شدهاند و یا مأمورانی که حضور آنها در هیأت برای ادای توضیح لازم باشد چنانچه بدون عذر موجه در هیأت حاضر نشوند تحت تعقیب انتظامی مالیاتی واقع خواهند شد.
ماده 27- هیأتهای حل اختلاف مالیاتی و همچنین حوزهها و سایر مراجع مالیاتی با توجه به ماده 171 قانون مالیاتهای مستقیم مجاز به پذیرفتن وکالت یا نمایندگی افرادی که قبلاً مستخدم وزارت امور اقتصادی و دارایی بودهاند، جز در موارد ارائه مجوز مذکور در آن ماده نمیباشد.
فصل هفتم- ترتیب و تشریفات رسیدگی هیأت عالی انتظامی مالیاتی و دادستانی انتظامی مالیاتی
ماده 28- اعتراضات واصله در مورد بند (ج) ماده 262 قانون مالیاتهای مستقیم و همچنین ادعا نامههای دادستان انتظامی مالیاتی باید به دبیرخانه هیأت عالی انتظامی مالیاتی تسلیم و پس از ثبت آن برای هر یک از آنها پرونده با شماره ترتیب تشکیل شود.
ماده 29- پروندههای تشکیل شده با رعایت تقدم شماره برای اطلاع و صدور دستور رسیدگی به رییس هیأت عالی انتظامی مالیاتی تسلیم و مشارالیه به ترتیب زیر عمل مینماید:
پرونده اعتراضات واصله در مورد بند (ج) ماده 262 قانون مالیاتهای مستقیم را جهت رسیدگی و اعلام نظر در هیأت عالی انتظامی مالیاتی متشکل از سه عضو اصلی و در غیاب آنها اعضای علیالبدل مطرح نماید. نظر هیأت عالی انتظامی مالیاتی برای مسؤولین ذیربط معتبر خواهد بود. نظر اعلامی مبنی بر رد اعتراض مأمورین مانع معرفی بعدی مأمورین مربوط در مراحل بعدی و اظهارنظر مجدد دادستانی انتظامی مالیاتی درباره وی نخواهد بود.
ملاحظه ادعا نامههای رسیده و ارجاع آنها به دبیرخانه هیأت جهت ارسال به سازمانی که متهم در آن مشغول خدمت است یا اداره کل کارگزینی وزارت امور اقتصادی و دارایی به منظور ابلاغ به متهم.
تبصره- متهم میتواند صرف یک ماه از تاریخ ابلاغ ادعا نامه دفاعیات خود را کتباً به هیأت عالی انتظامی مالیاتی اعلام نماید و عدم تسلیم دفاعیه در مهلت مزبور مانع رسیدگی به پرونده و صدور رأی نخواهد بود.
ماده 30- دادستان انتظامی مالیاتی میتواند از هیأت عالی انتظامی مالیاتی تقاضا نماید که بعضی از پروندهها خارج از نوبت و به فوریت مورد رسیدگی قرار گیرد.
ماده 31- پس از وصول پاسخ یا انقضای مهلت معینه برای دفاع متهم پرونده نزد رییس هیأت عالی انتظامی مالیاتی ارسال خواهد شد تا مشارالیه اعضای هیأت بدوی را برای رسیدگی و دادرسی تعیین کند.
تبصره- در صورتی که متهم از رییس هیأت عالی انتظامی مالیاتی برای دفاع کتباً مهلت بیشتری درخواست نماید رییس هیأت در صورت اقتضاء میتواند حداکثر یک ماه به او مهلت بدهد.
ماده 32- هیأت در صورت اقتضاء یا درخواست متهم میتواند وی را احضار و توضیحات او را استماع و در پرنده منعکس نماید و همچنین اختیار دارد در صورت لزوم از دادستان انتظامی مالیاتی یا نماینده او حضوراً یا از طریق مکاتبه با دادستان مذکور وسیله دبیرخانه هیأت توضیحات لازم را اخذ و پس از کامل شدن پرونده و آماده بودن برای اتخاذ تصمیم نهایی ختم دادرسی را اعلام و به صدور رأی مبادرت نماید.
ماده 33- هیأت تاریخ جلسه رسیدگی را تعیین و در روز مقرر مطابق مقررّات و آییننامه قانون رسیدگی به تخلفات اداری با رعایت کامل مقررّات قانون مالیاتهای مستقیم و سایر قوانین موضوعه به پرونده رسیدگی و در صورتی که به تشخیص هیأت پرونده به علت نقص آماده برای اتخاذ تصمیم نباشد قرار رفع نقص صادر خواهد کرد این قرار وسیله دادستانی انتظامی مالیاتی اجرا و پس از رفع نقص پرونده از طریق دبیرخانه به هیأت اعاده و خارج از نوبت مورد رسیدگی واقع خواهد شد.
ماده 34- در صورت تقاضای تجدیدنظر از رأی هیأت بدوی و وصول و ثبت آن در موعد مقرر در دفتر دبیرخانه هیأت، هیأت تجدیدنظر با رعایت مواد 32 و 33 این آییننامه نسبت به رسیدگی و صدور رأی مقتضی اقدام خواهد نمود.
ماده 35- آرای صادره از هیأت عالی انتظامی مالیاتی در 6 نسخه تهیه یک نسخه آن در دبیرخانه هیأت و یک نسخه در پرونده متهم ضبط و هر یک از دو نسخه دیگر به ترتیب برای اطلاع دادستان انتظامی مالیاتی به دفتر دادستانی انتظامی مالیاتی و سازمان محل خدمت متهم یا اداره کل کارگزینی وزارت امور اقتصادی و دارایی به منظور ابلاغ به نامبرده ارسال میگردد. نسخ ثانی رویت شده توسط دادستان انتظامی مالیاتی و متهم به دبیرخانه هیأت جهت ضبط در پرونده مربوط اعاده خواهد شد.
ماده 36- دادیاران دادستان انتظامی مالیاتی باید از بین سرممیزین مالیاتی و یا کارشناسان مالیاتی و یا سایر مأموران تشخیص بصیر و مطلع دارای حداقل شش سال سابقه خدمت در امور مالیاتی و همچنین کارکنان دیگر به شرط داشتن مدرک تحصیلی لیسانس (کارشناسی) در رشته حقوق قضایی انتخاب و منصوب گردند.
تبصره 1- ابقای دادیاران سابق دادستانی انتظامی مالیاتی در سمتهای قبلی خود بلامانع است.
تبصره 2- دادستان انتظامی مالیاتی میتواند در موارد ضروری از وجود مأموران تشخیص با هماهنگی قبلی با ادارات متبوع آن استفاده نماید.
این آییننامه مشتمل بر 36 ماده و 14 تبصره میباشد که بنابر مفاد ماده 225 قانون مالیاتهای مستقیم مصوب 03/12/1366 مجلس شورای اسلامی در تاریخ 28/12/1367 به تصویب رسید و در تاریخ 28/12/1369 اصلاح شد.
73
منسوخ
30/4/1308/6764
16 ارديبهشت 1368
بخشنامه
دفتر مشاغل
95
72
منسوخ
30/5/257/5948
11 ارديبهشت 1368
بخشنامه
تفویض اختیار به مدیران کل در خصوص تشکیل حوزههای خاص مالیاتی
223، 231
71
30/4/1097
10 ارديبهشت 1368
شورای عالی مالیاتی
معافیت حقوق و فوقالعاده شغل پزشکان
91، 140
گزارش شماره 2121-5/30-24/07/67 دفتر فنی مالیاتی مبنی بر اینکه چون سازمان زندانها و اقدامات تأمینی و تربیتی کشور تحت نظارت شورای عالی قضایی است لذا استفاده پزشکان و پیرا پزشکان طرف قرارداد با سازمان مذکور از معافیت ماده واحده قانون معافیت از مالیات وجوهی که تحت هر عنوان به استثنای حقوق و فوقالعاده شغل به پزشکان، دندانپزشکان و دکترهای داروساز و دامپزشکان پرداخت میشود مصوب 22/08/66 مجلس شورای اسلامی محل تألیف است، حسب ارجاع معاونت محترم درآمدهای مالیاتی در اجرای بند 3 ماده 255 قانون مالیاتهای مستقیم مصوب اسفندماه 66 در تاریخ 09/02/1368 در هیأت عمومی شورای عالی مالیاتی مطرح است و هیأت پس از بحث و بررسی و تبادل نظر به شرح آتی مبادرت به صدور رأی مینماید:
چون سازمان زندانها و اقدمات تأمینی و تربیتی کشور به موجب قانون تبدیل شورای سرپرستی زندانها و اقدامات تأمینی و تربیتی کشور به «سازمان زندانها و اقدامات تأمینی و تربیتی کشور»؛ مصوب 06/11/64 مجلس شورای اسلامی ایجاد شده و زیر نظر قوه قضاییه (شورای عالی قضایی) اداره میشود، لذا با عنایت به مدلول[1] ماده 3 قانون محاسبات عمومی مصوب سال 1366 از جمله مؤسسات دولتی محسوب و استفاده پزشکان و پیراپزشکان طرف قرارداد با سازمان مذکور از معافیت مالیاتی ماده واحده قانون معافیت از مالیات وجوهی که پرداخت میشود مصوب 22/08/66 مجلس شورای اسلامی قانونی و بلامانع است.
محمدتقی نژادعمران- علیاکبر سمیعی- مجید میرهادی- محمد رزاقی- محمدتقی قزلباش- محمود حمیدی- علیاصغر محمدی- علیاکبر نوربخش- محمد طاهر
[1]- 1) مدلول: (فقه) کیفیتی است در چیزی (مادی یا معنوی) که هر گاه کسی آن کیفیت را بداند از دانستن آن کیفیت، در ذهن خود منتقل به دانستن چیز دیگری (که این چیز را مدلول و گاهی مدلول علیه نامند) گردد و آن چیز را که صاحب آن کیفیت بوده است دلیل نامیدهاند و آن کیفیت را دلالت مینامند چنانکه وجود دود دلیل بر وجود آتش است و وجود انسان دلیل بر وجود اجتماع انسانی است زیرا انسان بدون اجتماع انسانی وجود پیدا نمیکند. و نیز وجود اجتماع انسانی دلالت بر بینظمیها و عکسالعمل آنها (به صورت قوانین و مقررّات) دارد. (منبع: ترمینولوژی)
2) مدلول: دلالت شده، رهنمونیشده، مفاد و معنی ¬
® (اسم) دلالت کرده شده راهنمایی شده. معنی مفهوم. (منبع: http://farsilookup.com)
مدلول. [م] (عربی اسم) معنی. (غیاث اللغات) (آنندراج). مضمون. مفاد. مقتضی. فحوی. مفهوم. مقصود. منظور. مراد. مستفاد. تفسیر. تاویل.
برهان. دلیل. (ناظمالاطباء). / آنچه که از علم به چیزی دیگر علم بدان لازم آید. (از تعریفات) مقابل دال./ (ص). آنچه دلیل آن را ثابت کرده. (یادداشت مولف). دلالت کرده شده. ره نموده شده. راه راست نموده شده. دلیل آورده شده. (ناظمالاطباء). نعت مفعولی است از دلالت. رجوع به دلالت شود. منبع: http://www.loghatnaameh.org
70
30/4/1096
10 ارديبهشت 1368
شورای عالی مالیاتی
خرید املاک توسط بانکها مشمول معافیت مالیاتی مربوط به مرافق عامه نمیباشد.
70
نامه شماره 07/22 مورخ 06/01/68 اداره حقوقی بانک سپه در مورد شمول ماده 70 قانون مالیاتهای مستقیم مصوب اسفندماه 66 نسبت به مواردی که بانک، ساختمانی را جهت شعبه خریداری مینماید حسب ارجاع معاونت محترم درآمدهای مالیاتی در اجرای بند 3 ماده 255 قانون مذکور در هیأت عمومی شورای عالی مالیاتی مطرح است. هیأت پس از بحث و تبادل نظر به شرح آتی مبادرت به صدور رأی مینماید:
نظر به اینکه خرید املاک برای شعب بانک نظیر موارد مرافق عامه مذکور در ماده 70 قانون یاد شده نمیباشد لذا موضوع مشمول معافیت مقرر در ماده مزبور نخواهد بود.
محمدتقی نژادعمران- علیاکبر سمیعی- محمد طاهر- محمد رزاقی- محمدتقی قزلباش- محمود حمیدی- علیاصغر محمدی- مجید میرهادی- علیاکبر نوربخش
69
30/4/1095
10 ارديبهشت 1368
شورای عالی مالیاتی
انتقال قطعی املاک یا محل کسب خالی
59، 60، 61، 62، 78
گزارش شماره 189-5/30-03/02/68 دفتر فنی مالیاتی در مورد شمول ماده 62 قانون مالیاتهای مستقیم مصوب اسفندماه 1366 به املاکی که در قسمتی از آن مغازه یا محل کسب خالی قرار دارد و ماده 78 نسبت به املاکی که کل آن به صورت مغازه یا محل کسب خالی است و مورد انتقال قطعی واقع میشوند حسب ارجاع مورخ 03/02/68 معاونت محترم درآمدهای مالیاتی و در اجرای بند 3 ماده 255 قانون مذکور در هیأت عمومی شورای عالی مالیاتی مطرح است.
هیأت عمومی شورای عالی مالیاتی پس از بحث و بررسی و تبادل نظر به شرح آتی مبادرت به صدور رأی مینماید:
انتقال قطعی املاک اعم از اینکه تمام یا قسمتی از آن به صورت مغازه یا محل کسب خالی باشد مشمول ماده 78 نبوده و حسب مورد مشمول مواد 59 و 60 و 61 و در صورت وجود تفاوت ارزش موضوع ماده 62 این تفاوت مشمول ماده اخیرالذکر خواهد بود.
محمدتقی نژادعمران- علیاکبر سمیعی- مجید میرهادی- محمد رزاقی- محمدتقی قزلباش- محمود حمیدی- علیاصغر محمدی- علیاکبر نوربخش- محمد طاهر
68
منسوخ
30/4/1094
10 ارديبهشت 1368
شورای عالی مالیاتی
استرداد مالیات حقوق
87
67
منسوخ
30/5/244/5062
6 ارديبهشت 1368
بخشنامه
چهار درصد علیالحساب بساز و بفروشی شامل بانکها و شرکتهای دولتی نمیباشد.
77، 163
66
منسوخ
20824/1494/5/30
5 ارديبهشت 1368
بخشنامه
خرید ملک و... بنام اولاد
65
منسوخ
30/5/214/4110
2 ارديبهشت 1368
بخشنامه
ترتیب تصفیه مالیاتی پروندههایی که تاریخ فوت متوفی قبل از سال 1368 میباشد.
174
64
منسوخ
3858/206/5/30
31 فروردين 1368
بخشنامه
تفویض اختیار به مدیران استان نسبت به تشکیل هیأت حل اختلاف مالیاتی
244
63
منسوخ
30/5/193/3564
29 فروردين 1368
بخشنامه
مالیات علیالحساب سهام و سهمالشرکه
2، 163، 221
62
2489
29 فروردين 1368
بخشنامه
معافیت استان قدس رضوی و شرکتهای وابسته
معاونت درآمدهای مالیاتی
با ارسال نامه شماره 22098-26/01/1368 دفتر نخست وزیر محترم و تصاویر پیوست و با عنایت به فرمان واجب الاطاعه مقام معظم ولایت فقیه، بدینوسیله اعلام میشود که آستان قدس رضوی و شرکتها و مؤسسات وابسته کماکان از پرداخت مالیات معاف میباشند و مراتب جهت اقدام ابلاغ میگردد.
محمد جواد ایروانی ـ وزیر امور اقتصادی و دارایی
61
منسوخ
30/4/455/1497
27 فروردين 1368
بخشنامه
درآمد مهندسین ناظر
96
60
منسوخ
1565/33/4/30
21 فروردين 1368
آییننامه
آییننامه تبصره 1 ماده 95 نحوه تحریر دفاتر
95
59
منسوخ
30/5/3488/59936
23 اسفند 1367
بخشنامه
علیالحساب مالیات بساز و فروشی
163
58
منسوخ
59620/13620/4/30
22 اسفند 1367
بخشنامه
وصول و واریز پنج درصد علیالحساب از اشخاص فاقد کارت بازرگانی
57
30/4/13382/59192
20 اسفند 1367
آییننامه
آییننامه موضوع تبصره 1 ماده 109 قانون
109
آییننامه موضوع تبصره 1 ماده 109 قانون مالیاتهای مستقیم مصوب سوم اسفندماه 1366 که از طرف بیمه مرکزی ایران با موافقت شورای عالی بیمه تهیه و مورد تصویب وزارت متبوع قرار گرفته جهت اطلاع و اجرا به پیوست ارسال میگردد.
احمد حسینی ـ معاون درآمدهای مالیاتی
بیمه مرکزی ایران- مصوب شورای عالی بیمه
آییننامه شماره 22 ذخایر فنی مؤسسات بیمه
با توجه به تبصره یک ماده 109 قانون مالیاتهای مستقیم مصوب اسفندماه 1366، شورای عالی بیمه در اجرای ماده 61 قانون تأسیس بیمه مرکزی ایران و بیمهگری، آییننامه دفاتر فنی مؤسسات بیمه را در 13 ماده و 2 تبصره به شرح زیر در جلسه مورخ 11/08/1367 مورد موافقت قرارداد.
آییننامه دفاتر فنی مؤسسات بیمه:
فصل اول- کلیات
ماده 1- مؤسسات بیمه مکلفاند برای انجام تمام تعهداتی که به موجب قراردادهای بیمه مستقیم و قراردادهای بیمه اتکایی به عهده گرفتهاند، ذخایر فنی زیر را براساس ضوابط مقرر از طرف شورای عالی بیمه نگهداری و در ستون بدهی ترازنامه خود ثبت نمایند.
الف- در بیمههای زندگی:
ذخیره ریاضی برای پرداخت سرمایهها و مستمریها.
ذخیره مشارکت بیمهگذاران در منافع برای پرداخت سهمی از منافع حاصله به بیمهگذاران
ذخیره فنی تکمیلی برای تقویت سایر ذخایر فنی بیمههای زندگی و تضمین تعهدات مؤسسات بیمه
ذخایر فنی بیمه عمر زمانی
ب- در بیمههای غیر زندگی:
ذخیره حق بیمه برای خطرات جاری
ذخیره خسارات معوق برای پرداخت خساراتی که اعلام شده و در دست رسیدگی است.
ذخیره برگشت حق بیمه برای استرداد حق بیمه به علت فسخ یا ابطال یا تقلیل حق بیمه بعد از دوره مالی.
ذخیره ریاضی برای پرداخت مستمریها.
ذخیره مشارکت بیمهگذاران در منافع برای پرداخت سهمی از منافع حاصله به بیمهگذاران.
ذخیره فنی تکمیلی برای تقویت سایر ذخایر فنی بیمههای غیر زندگی و تضمین تعهدات مؤسسات بیمه
ماده 2- مؤسسات بیمه مؤظفند در موقع تنظیم حساب سود و زیان و ترازنامه سال مالی 1368، ذخایر فنی سال 1368 را طبق مقررّات این آییننامه محاسبه و به بدهکار حساب سود و زیان و بستانکار حساب ذخایر فنی منظور دارند و در موقع تنظیم حساب سود و زیان و ترازنامه سالهای بعد هرسال ذخایر فنی آخر سال مالی قبل را به بستانکار حساب سود و زیان سال مالی منتقل و ذخایر فنی آخر سال مالی را به بدهکار حساب سود و زیان همان سال منظور نمایند.
فصل دوم- ذخایر فنی بیمههای زندگی
ماده 3- ذخیره ریاضی بیمههای زندگی عبارت است از تفاوت بین ارزش فعلی تعهدات بیمهگر (اعم از سرمایه و مستمری) و ارزش فعلی تعهدات بیمهگذاران با رعایت مبانی فنی مورد استفاده در محاسبه حق بیمه که نسبت به سهم نگهداری مؤسسه بیمه محاسبه میشود.
ماده 4- ذخیره مشارکت در منافع بیمههای زندگی عبارت است از درصدی از منافع حاصل از معاملات بیمههای زندگی و سرمایهگذاری ذخایر فنی آنکه به موجب شرایط قراردادهای بیمههای زندگی باید بین بیمهگذاران بیمههای زندگی تقسیم شود. سهم بیمهگذاران در منافع اعم از اینکه در پایان هرسال مالی یا سالهای بعد قابل تقسیم باشد باید در این ذخیره منظور شود.
ماده 5- ذخایر فنی بیمههای عمر زمانی براساس مبانی تعیین شده برای بیمههای غیر زندگی (به غیر از بیمههای اتومبیل) موضوع فصل سوم این آییننامه محاسبه و در حسابها منظور خواهد شد.
ماده 6- ذخیره فنی تکمیلی در بیمههای زندگی عبارت است از حاصل جمع اقلام زیر:
الف- 7% حق بیمههای سال پس از کسر حق بیمههای اتکایی واگذاری
ب- ذخیره فنی تکمیلی که از سال قبل منتقل شده است.
فصل سوم- ذخایر فنی بیمههای غیر زندگی
ماده 7- ذخیره حق بیمه برای خطرات جاری در بیمههای غیرزندگی که عبارت است از حق بیمههای مربوط به فاصله زمانی بین تاریخ ترازنامه تا انقضا مدت قراردادهای بیمه به ترتیب زیر محاسبه میشود:
برای بیمههای اتومبیل (بدنه و شخص ثالث): 45% حق بیمه، بیمهنامههای صادره ظرف سال پس از کسر حق بیمه اتکایی واگذاری.
برای سایر بیمهها: 40% حق بیمه بیمهنامههای صادره ظرف سال پس از کسر حق بیمه اتکایی واگذاری.
تبصره- در مورد اولین سال فعالیت مؤسسات بیمه در ایران برای هر یک از ماههای قبل از شروع فعالیت 5/2% حق بیمه، بیمهنامههای صادره ظرف سال مذکور پس از کسر حق بیمه اتکایی واگذاری به نصابهای مندرج در ماده فوق اضافه میشود. هرگاه مؤسسه بیمه در نیمه دوم ماه شروع به فعالیت کرده باشد ماه مزبور جزو ماههای فعالیت محسوب نمیگردد.
ماده 8- ذخیره خسارت معوق در بیمههای غیر زندگی عبارت است از جمع برآورد خسارات اعلام شده در دست رسیدگی در آخر سال مالی پس از کسر سهم بیمهگر اتکایی.
ماده 9- ذخیره برگشت حق بیمه در بیمههای زندگی عبارت است از 50% نسبت حق بیمههای برگشتی به کل حق بیمه در سه سال مالی قبل ضربدر حق بیمه سال مالی جاری پس از کسر حق بیمه اتکایی.
ماده 10- ذخیره ریاضی در بیمههای غیر زندگی برای پرداخت مستمریهایی که قطعی شده عبارت است از ارزش فعلی تعهدات بیمهگر پس از کسر سهم بیمهگر اتکایی.
ماده 11- ذخیره مشارکت در منافع بیمههای غیر زندگی عبارت است از درصدی از منافع حاصل از هر یک از قراردادهای بیمه به موجب شرایط قرارداد قابل پرداخت به بیمهگذاران باشد.
ماده 12- ذخیره فنی تکمیلی در بیمههای غیر زندگی به استثنای «بیمههای خطرات جنگ که نسبت به آنها اتکایی واگذاری به خارج از کشور صورت نگیرد» عبارت است از حاصل جمع اقلام زیر:
الف- 7% حق بیمههای سال پس از کسر حق بیمههای اتکایی واگذاری
ب- ذخیره فنی تکمیلی که از سال قبل منتقل شده است.
ماده 12- ذخیره فنی تکمیلی در بیمههای خطرات جنگ که نسبت به آنها مکرر اتکایی واگذاری به خارج از کشور صورت نگیرد عبارت است از حاصل جمع اقلام ردیف (الف) پس از کسر اقلام ردیف (ب) به شرح زیر:
الف- حق بیمه سال پس از کسر حق بیمه اتکایی واگذاری داخلی به اضافه ذخیره فنی تکمیلی موضوع همین ماده و سایر ذخایر فنی مربوطه که از سال قبل منتقل شدهاند.
ب- حاصل جمع ذخایر فنی مربوط سال مالی مورد نظر (بدون در نظر گرفتن ذخیره فنی تکمیلی) و خسارت مربوطه پس از کسر سهم اتکایی داخلی.
تبصره- در هر مورد که ذخیره فنی تکمیلی موضوع ماده 12 مکرر درخصوص بیمههای خطرات جنگ که نسبت به آنها اتکایی واگذاری به خارج از کشور صورت نمیگیرد، کمتر از میزان ذخیره فنی تکمیلی به مأخذ مقرر در ماده 12 گردد، میزان ذخیره فنی تکمیلی به مأخذ مقرر درماده 12 محاسبه خواهد شد.
فصل چهارم- ذخایر فنی بیمههای اتکایی قبولی
ماده 13– ذخایر فنی معاملات بیمه اتکایی قبولی با رعایت قواعد مقرر در مواد قبلی این آییننامه و به موجب شرایط قراردادها و توافقهای اتکایی محاسبه میشود.
این آییننامه از تاریخ اجرای قانون مالیاتهای مستقیم مصوب مورخ 03/12/1366 جایگزین آییننامه شماره 10 مصوب مورخ 09/02/1353 و مکلمهای 1/10 و 2/10 آن میگردد.
56
منسوخ
30/4/13038/59190
20 اسفند 1367
بخشنامه
ضوابط معافیت واحدهای مسکونی ارزان قیمت
69
55
30/4/13229/57692
11 اسفند 1367
بخشنامه
نحوه رسیدگی، تشخیص و تسویه بقایای مالیاتی
174
طبق ماده 174 قانون مالیاتهای مستقیم مصوب اسفندماه 66 که از ابتدای سال 68 به موقع اجرا گذارده خواهد شد تعیین درآمد مشمول مالیات عملکرد سنوات قبل از سال 1368 و بعد از سال 1345 براساس احکام قانونی زمان تحصیل درآمد و رسیدگیهای بعدی و ترتیب تصفیه آن برابر قانون زمان اقدام (قانون مالیاتهای مستقیم اسفندماه 66) صورت خواهد گرفت لذا به منظور رفع هرگونه ابهام به ویژه با توجه به مقطع زمانی خاص کنونی که ممکن است در این ایام پایانی سال جاری برخی اوراق مالیاتی صادر لیکن ابلاغ آنها به سال آینده تعیین زمان اجرای قانون بعدی موکول شود توجه مأموران تشخیص و سایر مسؤولین و مراجع مالیاتی را به نکات زیر جلب مینماید:
درخصوص پروندههای مربوط به بقایای مالیاتی موضوع ماده 174 یاد شده که از ابتدای سال 68 و بعد از آن مورد اقدام قرار خواهد گرفت موضوع از لحاظ تکالیف مؤدیان تسلیم اظهارنامه و ترازنامه و حساب سود و زیان و پرداخت مالیات به موقع و ... و نحوه رسیدگی و تشخیص درآمد مشمول مالیات و اعمال نرخ مالیاتی و صدور برگ تشخیص مالیات مشمول مقررّات قانون مالیاتهای مستقیم مصوب اسفندماه 1348 و اصلاحیههای بعدی آن خواهد بود اما مراحل بعد از صدور برگ تشخیص مالیات برابر ماده 238 و 239 و تبصره آن و 247 و 251 و سایر مقررّات قانون جدید طی خواهد گردید دراجرای مقررّات موضوع این بند لازم به تذکر است که موعد تسلیم اظهارنامه و ترازنامه و حساب سود و زیان مربوط به عملکرد سال 67 و حسب مورد سنوات قبل از آن برابر قانون زمان تحصیل درآمد یا وقوع سبب تعلق مالیات میباشد همچنین درخصوص مشمولین ماده 63 قانون سابق کسب نظر اتحادیه صنف مربوط طبق ماده 66 اصلاحی قانون مذکور به عمل خواهد آمد.
درباره اوراق تشخیص مالیات که تا پایان سال 1367 صادر و ابلاغ آنها در زمان اجرای قانون جدید صورت گیرد رسیدگیهای بعدی از قبیل مراجعه به ممیز کل و اعلام اعتراض و طرح پرونده در هیأتهای حل اختلاف مالیاتهای بدوی و تجدیدنظر و شکایت به شورا و اقدامات اجرایی به استناد قانون جدید به عمل خواهد آمد اما چنانچه اوراق مزبور تا قبل از پایان سال 1367 ولو در آخرین روزهای آن سال ابلاغ و اقدامات بعدی به سال 1368 و یا بعد از آن موکول شده باشد، مؤدیان مربوط از جهت ترتیب مراجع به ممیزکل ظرف 10 روز از تاریخ ابلاغ و معترض بودن به برگ تشخیص، مشمول مقررّات زمان تحصیل درآمد و یا وقوع سبب تعلق مالیات خواهند بود لیکن سایر اقدامات آن از قبیل حق مراجعه به هیأت حل اختلاف مالیاتی بدوی تجدیدنظر و شکایت به شورا و عملیات اجرایی براساس قانون جدید به عمل خواهد آمد.
راجع به آرای هیأتهای حل اختلاف مالیاتی موضوع ماده 9 قانون مصوب 03/03/59 شورای انقلاب اسلامی صادره تا پایان سال 1367 اعم از اینکه قبل از شروع سال و یا بعد از آن به مؤدی یا مقامات ذیربط وزارت امور اقتصادی و دارایی ابلاغ گردیده باشد موضوع از جهت شکایت به شورای عالی مالیاتی تابع ماده 10 قانون مصوب 02/11/63 مجلس شورای اسلامی خواهد بود و این گونه پروندهها به لحاظ اینکه آرای صادره به ترتیب فوق قطعی بوده هیأتهای صادرکننده آن عنوان هیأت بدوی را نداشته است، قابل احاله به هیأت حل اختلاف مالیاتی تجدیدنظر نمیباشد.
بدیهی است ترتیبات بعدی مانند احاله به هیأت حل اختلاف دیگر در صورت نقش رأی و صدور برگ مالیات قطعی و عملیات اجرایی حسب مورد طبق ماده 258 قانون جدید و دیگر مقررّات آن صورت خواهد گرفت.
اشخاص حقوقی که سال مالی آنها در سال اول اجرای قانون جدید خاتمه مییابد، از لحاظ عملکرد سال مزبور هم مشمول مقررّات قانون جدید خواهند بود، منتهی قدر مسلم این است که در هر مورد تکالیف مؤدیان نسبت به قانون سابق تغییر کرده باشد، این تغییر عطف بهماسبق نمیشود بلکه این گونه مؤدیان مقررّات قانون بعدی را از ابتدای سال 1368 در عملکرد خود باید رعایت نمایند. به عنوان مثال چنانچه در آییننامه نحوه نگاهداری دفاتر در اجرای قانون مصوب اسفندماه 1366 نسبت به آییننامه قبلی تغییراتی داده شود و مؤدی تا پایان سال 1367 برابر آییننامه زمان خود در نگاهداری دفاتر عمل کرده باشند، نسبت به موضوع ایراد مترتب نخواهد بود.
توجه داشته باشند فرمهای اوراق مالیاتی که براساس مقررّات قانون سابق مورد استفاده قرار گرفته و حاوی پارهای تذکرات و راهنماییهای قانونی برای مؤدیان میباشد، ممکن است تذکرات و نوشتجات مزبور از جهت انطباق مراحل بعدی پرونده با قانون جدید موجب اشتباه مؤدیان محترم مالیاتی و در نتیجه بروز اختلاف بیشتر بین آنها و مأموران گردد. بنابراین لازم است اوراقی را که در زمان اجرای کامل قانون قبلی صادرگردیده و پس از شروع سال اجرای قانون بعدی ابلاغ خواهند شد با این دستورالعمل و سایر مقررّات مربوط تطبیق داده اصلاحات لازم را در متون آنها به عمل آورند و نیز یادآور میگردد به منظور جلوگیری از وقفه در امور و رعایت موضوع صرفهجویی در کاغذ و ملزومیت استفاده از فرمهای موجود خواهند بود اما مسؤولین ذیربط مکلفاند با استفاده از مهر مخصوص که عندالاقتضاء برای این امر تهیه مینمایند و یا با وسایل دیگر نسبت به اصلاح مندرجات آنها به ترتیب یاد شده اقدام نمایند.
مقتضی است مفاد این بخشنامه را که به تأیید شورای عالی مالیاتی هم رسیده است به یکایک مأموران مالیاتی ابلاغ و دستور اجرای به موقع آن به طور مؤکد صادر گردد ضمناً مدیران و ممیزین کل مالیاتی مؤظفند نسبت به تفهیم مطالب بخشنامه به مأموران ابوابجمعی مجدداً اقدام نمایند.
محمد جواد ایروانی - وزیر امور اقتصادی و دارایی
مالیات
پایدارترین و مطمئن ترین منابع درآمدی دولتها برای نیل به اهداف اقتصادی و اجتماعی ...
هر ایرانی در این مشارکت ملی سهمی دارد...
اخبار
- مالیات بر سوداگری، نقطه پایان گریزهای مالیاتی
- ۸۰ هزار میلیارد تومان فرار مالیاتی در طول سه سال گذشته!
- مالیات بر سوداگری گام بعدی در اصلاح نظام مالیاتی
- اپلیکیشن «مالیات من»
- جزییات مالیات بر خودروهای لوکس/ این خودروها مشمول مالیات میشوند
- زمان اجرای قانون دائمی مالیات بر ارزش افزوده اعلام شد
- جزئیات مالیات مواد معدنی و پتروشیمی صادراتی
- حدود ۵۰ درصد مالیاتی که وصول میکنیم فرار مالیاتی داریم
- ۶۵ درصد مشاغل پولساز مالیات نمیدهند
- جزئیات اجرایی مالیات بر خانههای خالی مشخص شد