توجه متن فرامین، قوانین، بخشنامهها، دستورالعملها، آییننامهها، تصویبنامهها، آرای شورای عالی مالیاتی، آرای دیوان عدالت اداری، و مقررات قانون موسوم به تجمیع عوارض و مالیات بر ارزش افزوده، خلاء موضوعات مدون و در دسترس و مجموعهای كامل و بی نیاز از جستجوهای گاه نافرجام را پر كرده است. نیز در كنار آنها، گزیده سایر قوانین كه حاوی مطلب مالیاتی هستند، علاوه بر سهولت دسترسی، نگرش یكپارچه و كلی قانونگذار به امر مالیات را به خوبی نمایان میسازد. بیشتر بخوانید >>
1453
منسوخ
30/5/5682
16 دی 1380
بخشنامه
قانون موافقتنامه اجتناب از اخذ مالیات مضاعف با جمهوری بلاروس مصوب 25/02/1379
168
1452
30/4/8014
2 دی 1380
شعبه شورای عالی مالیاتی
تعیین درآمد کمیسیونری به نرخ 5 درصد
شماره و تاریخ رأی مورد واخواهی: 2645-6/6/79
مربوط به مالیات: بر درآمد اشخاص حقوقی
سال عملکرد یا تعلق مالیات: منتهی به 30/9/1997
اداره کل مالیات بر شرکتها
خلاصه واخواهی: شرکت «...» در کشور آلمان به ثبت رسیده و دفتر نمایندگی آن در سال 1351 در اداره ثبت شرکتهای تهران به ثبت رسیده است. از این رو این دفتر نمایندگی مشمول ضوابط قانون اجتناب از اخذ مالیات مضاعف بین جمهوری اسلامی ایران و جمهوری فدرال آلمان خواهد بود و به استناد جزء (هـ) بند 3 ماده 5 و بند 1 ماده 7 و مواد 22 و 26 قانون یاد شده مشمول مالیات ایران نمیگردد. و چون دفتر نمایندگی به عنوان پایگاه ثابت شرکت آلمانی «...» در ایران تلقی نمیشود و چون دفتر نمایندگی مجاز به انجام هیچگونه عمل بازرگانی در ایران نمیباشد بنابراین به استناد مقررّات یاد شده در فوق دفتر نمایندگی در ایران مشمول مالیات نمیباشد.
هیأت بدوی با استناد به گزارش مجریان قرار این دفتر نمایندگی را به عنوان پایگاه ثابت و شعبه تجاری تلقی نموده و به استناد بندهای 1 و 2 ماده 7 قانون اجتناب، مطالبه مالیات از این دفتر را تأیید نموده است که مورد اعتراض میباشد و هیأت تجدیدنظر هم بدون هیچگونه تحقیق و رسیدگی، رأی هیأت بدوی را تأیید نموده است.
مشکل حقوقی شرکت آلمانی «...» در ایران دفتر نمایندگی است نه شعبه و فعالیت شرکت به استناد بند 3 آگهی تأسیس عبارتست از مطالعه وضع بازار ایران و بازاریابی و همچنین راهنمائی مشتریان شرکت مرکزی به نحوی که دفتر نمایندگی شرکت در ایران به هیچگونه معاملهای اقدام نخواهد کرد و هزینه آن از شرکت مرکزی تأمین خواهد شد. اداره ثبت شرکتها با توجه به این واقعیت که در قوانین جاری کشور از لحاظ حقوقی فرقی بین دفتر نمایندگی و شعبه نمیباشد در آگهیهای خود کلمه شعبه را مترادف دفتر نمایندگی به کاربرده است وصحت این مطلب را میتوان از اداره ثبت شرکتها که یک سازمان دولتی است کنترل نمایند. و با توجه به مطالب فوق تلقی نمودن دفتر نمایندگی با فعالیت غیر تجاری به عنوان پایگاه ثابت و شعبه تجاری اشتباه محض میباشد. اختیارات تفویض شده به نماینده عمده دفتر نمایندگی برخلاف استنباط مجریان قرار رسیدگی منحصر به موارد پیشبینی شده در موضوع بند 3 آگهی تأسیس دفتر نمایندگی و نحوه اداره آن میباشد.
در تشخیص مالیات رأی شماره 1653-4/30 مورخ 7/2/1372 هیأت عمومی شورای عالی مالیاتی نادیده گرفته شده و بخشنامه و دستورالعملهای صادره بعد از سال مورد رسیدگی را عطف به ماسبق نمودهاید.
در رسیدگی مفاد بخشنامه شماره 30984/6177-4/30 مورخ 3/7/79 معاونت محترم درآمدهای مالیاتی که به تأیید هیأت عمومی شورای عالی مالیاتی رسیده نادیده گرفتهاند.
به فرض محال چنانچه این دفتر نمایندگی متعلق به شرکت آلمانی نبوده و مشمول ضوابط قانون اجتناب نمیگردید، نرخ فروش آهنآلات در بازارهای جهانی شدیداً رقابتی است و سود خالص شرکتهای فروشنده پس از کسر هزینههای عملیاتی بین 2/0 تا 3/0 درصد ارزش معاملات عمده میباشد برای این دفتر نمایندگی مشخص نمیباشد حوزه مالیاتی براساس چه معیار و ضوابطی میزان کمیسیون فروش آهنآلات را معادل 5% فرض نموده است و نرخ مذکور دور از واقعیت است. و در صورت هر گونه ابهام هیأت تجدیدنظر میتواند صحت آن را از مراجع ذیصلاح از جمله سندیکای آهنآلات ایران و ... استفسار نماید.
ضمناً حوزه مالیاتی در تعیین درآمد مشمول مالیات نرخ ارز صادراتی را بهجای نرخ ارز شناور رایج به کار گرفته است که این عمل منصفانه نمیباشد. درخواست رسیدگی دارد.
رأی: شعبه پنجم شورای عالی مالیاتی با ملاحظه شکوائیه رسیده و پس از بررسی محتویات پرونده امر به شرح آتی اعلام رأی مینماید:
قطع نظر از اینکه استناد به مواد 227 و 157 قانون مالیاتهای مستقیم مصوب اسفندماه 1366 و اصلاحیههای بعدی در گزارش اجرای قرار وارده به شماره 751/39-21/3/79 که یکی از مبانی صدور رأی مورد واخواهی میباشد و همچنین از سوی هیأت حل اختلاف مالیاتی تجدیدنظر صادرکننده رأی مذکور، از لحاظ موضوعی مشخص نیست و بیانگر نقص رسیدگی هیأت یاد شده میباشد. چون طبق گزارش شماره 1072 مورخ 21/10/77 حوزه مالیاتی و همچنین محتویات پرونده امر اسناد و مدارکی دال بر کسب درآمد از جانب مؤدی مشاهده نگردیده و از طرفی رسیدگی کارشناسان مجری قرار در مرحلۀ رسیدگی هیأت بدوی طی گزارش وارده به شماره 6149/39 مورخ 6/4/78 که مورد استناد هیأت تجدیدنظر درصدور رأی مورد واخواهی قرار گرفته، به اعتراض مؤدی در مورد اعمال نرخ 5% جهت تعیین میزان کمیسیون از معاملات انجام شده، کافی به مقصود نمیباشد. بنابراین به دلایل فوق رأی مورد واخواهی قابل تنفیذ نبوده و شعبه آن را نقض و پرونده را به هیأت حل اختلاف مالیاتی موضوع ماده 257 قانون پیش گفته احاله مینماید.
محمدعلی سعید زاده- محمدعلی ترابزاده- غلامحسین مختاری
1451
30/4/7967
2 دی 1380
شعبه شورای عالی مالیاتی
اجرای مفاد ماده 163 قانون
شماره و تاریخ رأی مورد واخواهی: 3743/3/39- 19/11/1379 و 3744/3/39- 19/11/1379
مربوط به مالیات بساز و به فروشی
سال عملکرد یا تعلق مالیات: 1373
اداره کل امور اقتصادی و دارایی استان تهران
خلاصه واخواهی: عطف به رأی کمیسیون ماده 243 به اطلاع میرساند:
1- مؤدیان به موجب پروانه اقدام به احداث 5 دستگاه آپارتمان نموده و هر یک شروع به فروش نمودند که در این رابطه قطعات 2 و 4 و 5 در سال 1373 و دو قطعه دیگر در سال 1374 به فروش رفته.
2- مؤدیان در موقع صدور گواهی ماده 187 اقدام به پرداخت مالیات علیالحساب بساز و به فروشی نموده که مدارک در پرونده موجود است. حوزه مربوطه اطلاعیه مربوط به فعالیت بساز به فروشی را به طور مجزا با اعلام عملکرد اعلام لکن مسؤولین حوزه با مخدوش نمودن سال عملکرد 1373 به علت مرور زمان هر چهار اطلاعیه را برای سال 1374 قلمداد و اقدام به صدور برگ تشخیص نمودهاند درحالیکه مالکیت دودانگ و چهاردانگ بوده و در ثانی 3 دستگاه آپارتمان در سال 1373 و 2 دستگاه در سال 1374 به فروش رفته است.
3- با ابلاغ اوراق و طرح پرونده در هیأت بدوی و تجدیدنظر مقرر شد که آقای «...» مالک دو دانگ مشمول مالیات بساز و به فروشی نباشد، و آقای «...» مالک چهاردانگ با کسر پرداختی باقیمانده وسیله حوزه مالیاتی مسترد گردد.
4- با تقاضای استرداد پرونده با موافقت آقای ممیزکل به کمیسیون 243 ارسال که در مرحله اول با استرداد مانده سال 1374 موافقت لکن در مورد 1373 اظهارنظر نشده است.
خواهشمند است با رأی عادلانهای که صادر خواهید فرمود نسبت به استرداد مالیاتهای علیالحساب بساز و به فروشی سال 1373 اقدام گردد.
شورای عالی مالیاتی با مطالعه و بررسی پرونده مالیاتی و شکوائیه واصله به شرح ذیل مبادرت به انشاء رأی مینماید:
محتویات پرونده حاکی است، مؤدیان در موقع اخذ گواهی انجام معامله موضوع ماده 187 قانون مالیاتهای مستقیم مصوب اسفندماه 1366 و اصلاحیههای بعدی، مالیات تعیین شده براساس دستورالعملهای صادره از طرف وزارت امور اقتصادی و دارایی (بنا به اختیار حاصله از ماده 163 قانون مزبور) را پس از مراجعه به هیأت حل اختلاف مالیاتی به صورت علیالحساب پرداخت نمودهاند.
اینک با توجه به اینکه مؤدیان در موعد مقرر قانونی از تسلیم اظهارنامه مالیاتی خودداری کردهاند و از طرفی بنا به مفاد ماده 163 قانون یاد شده مالیات علیالحساب مورد بحث به نسبتی از حجم فعالیت، به وسیله وزارت امور اقتصادی و دارایی تعیین میگردد و عدم پرداخت این مالیات از طریق عملیات اجرایی قابل وصول میباشد و اینکه مؤدی در موقع اخذ گواهی انجام معامله موضوع ماده 187 قانون فوقالذکر، با استفاده از مقررّات تبصره 1 ماده 187 مذکور پس از مراجعه به هیأت حل اختلاف مالیاتی و رفع اختلاف، نسبت به واریز آن اقدام کرده است. بنابراین مالیات مورد نظر غیرقابل استرداد بوده و از حیث شکوائیه رسیده ایرادی به آراء مورد واخواهی مترتب نمیباشد و رد شکایت مؤدیان اعلام میگردد.
محمدعلی سعیدزاده- محمدعلی ترابزاده- غلامحسین مختاری
1450
منسوخ
56968
28 آذر 1380
بخشنامه
جداول مربوط به ارزش سیف و مالیات نقل و انتقال انواع خودرو و موتورسیکلتهای وارداتی (تاریخ اجرا 11/10/1380)
1449
منسوخ
56/11961/53487
27 آذر 1380
بخشنامه
سه در هزار اتاق بازرگانی عملکرد سال 1379
1448
منسوخ
30/5/5333
27 آذر 1380
بخشنامه
حذف و ابطال عبارت کلیه کارخانجات غیردولتی از متن بخشنامه شماره 10765 وزارت متبوع
1447
منسوخ
40350
26 آذر 1380
بخشنامه
مالیات فولاد وارداتی موضوع بند ج تبصره 35 قانون بودجه سالهای 1379 و 1380 کل کشور
1446
55912/3365/5/30
24 آذر 1380
بخشنامه
مؤسسه «سامان اقتصاد» و «کارآفرینان»، مؤسسات اعتباری غیربانکی
148
نظر به اینکه برحسب نامه شماره نص/805 مورخ 14/06/1380 اداره نظارت به امور بانکهای تخصصی و مؤسسات اعتباری غیربانکی بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران در سال 1378 دو مؤسسه اعتباری غیربانکی به نامهای «سامان اقتصاد» و «کارآفرینان» از بانک مرکزی مجوز تأسیس اخذ و از نیمه دوم سال مذکور نیز شروع به فعالیت نمودهاند. مقتضی است مراتب را به منظور اجرای بند 18 ماده 148 قانون مالیاتهای مستقیم مصوب اسفندماه 1366 و اصلاحیه بعدی آن به واحدهای مالیاتی تابعه ابلاغ نمایند.
عیسی شهسوارخجسته- رییس کل سازمان امور مالیاتی کشور
1445
30/4/7746
24 آذر 1380
شعبه شورای عالی مالیاتی
عدم اجرای بند (ج) تبصره 8 قانون بودجه سال 1377
شماره و تاریخ رأی مورد واخواهی: 1739- 2/11/79
مربوط به مالیات مشاغل
سال عملکرد یا تعلق مالیات: 1377
اداره کل امور اقتصادی و دارایی استان فارس
خلاصه واخواهی: مؤدیان ضمن اعتراض به رأی هیأت حل اختلاف مالیاتی تجدیدنظر اظهار نمودهاند مبلغ 230 599 53 ریال به صورت بلاعوض جهت احداث و تکمیل بیمارستان «...» کمک نمودهاند که طبق اسناد ارائه شده صرف تکمیل بیمارستان مزبور گردیده و خواستار کسر رقم فوق از درآمد مشمول مالیات سال 1377 خود شدهاند که حوزه مالیاتی و نمایندگان محترم کمیسیون بدوی توجه به قانون بودجه سال 1377 به استناد ماده 172 قانون مالیاتهای مستقیم از کسر مبلغ فوق از درآمد مشمول مالیات اینجانبان خودداری نمودهاند. لذا خواستار نقض رأی و تجدید رسیدگی گردیدهاند.
رأی: شعبه دوم شورای عالی مالیاتی با ملاحظه شکوائیه واصله و با مطالعه و بررسی اسناد و مدارک مضبوط در پرونده مالیاتی مربوطه به شرح آتی انشاء رأی مینماید:
نظر به اینکه مؤدیان به شرح مندرج در برگ رأی هیأت حل اختلاف مالیاتی تجدیدنظر با استناد به قانون بودجه سال 77 خواستار کسر وجوه پرداختی در سال 1377 بابت هزینه احداث بیمارستان «...» از درآمد مشمول مالیات سال مذکور شدهاند و هیأت یاد شده بدون رسیدگی و اظهارنظر موجه و مدلل نسبت به ادعای مذکور مؤدیان در مورد قابل کسر بودن هزینه انجام شده از درآمد مشمول مالیات به استناد بند (ج) تبصره 8 قانون بودجه سال 1377 مغایر بخشنامه شماره 3372 مورخ 18/3/77 معاون درآمدهای مالیاتی اقدام به صدور رأی نموده است. لذا اعتراض وارد است و این شعبه رأی مورد واخواهی را به سبب نقص رسیدگی نقض و پرونده امر را جهت رسیدگی مجدد به هیأت حل اختلاف مالیاتی موضوع ماده 257 قانون مالیاتهای مستقیم احاله مینماید.
رضا سعیدی امجد- علیاکبر نوربخش- صدیقه کاتوزیان
1444
هـ /79/406
24 آذر 1380
دیوان عدالت اداری
ابطال بند 3 بخشنامه شماره 32952/6409ـ 4/30 (معافیت مراکز فرهنگی کد 1194)
96، 132
نقل از روزنامه رسمی شماره 16586 ـ 13/11/1380
شماره دادنامه: 289 تاریخ: 04/09/1380
مرجع رسیدگی: هیأت عمومی دیوان عدالت اداری
شاکی: شرکت شباویز
موضوع شکایت و خواسته: ابطال بند 3 بخشنامه شماره 32952/6409-4/30 مورخ 12/07/1379 معاون درآمدهای مالیاتی وزارت امور اقتصادی و دارایی
مقدمه: شاکی طی دادخواست و لایحه تکمیلی آن اعلام داشته است، پس از صدور رأی از هیأت عمومی دیوان عدالت اداری در پرونده کلاسه 77/199 موضوع ابطال بخشنامههای شماره 46646/3635/5/30 مورخ 10/09/1372 و بند یک بخشنامه شماره 22052/4562-4/30 مورخ 07/05/1377 معاون درآمدهای مالیاتی وزارت امور اقتصادی و دارایی که معافیت از پرداخت مالیات را (تبصره 6 ماده 132 اصلاحی قانون مالیاتهای مستقیم مورخ 07/02/1371) مشروط به شروع فعالیت مراکز فرهنگی مندرج در قانون از تاریخ 01/01/1371 و 07/02/1371 به بعد کرده بود و ماهها تلاش و پیگیری مستمر سرانجام معاونت درآمدهای مالیاتی وزارت امور اقتصادی و دارایی با ابلاغ رأی لازمالاتباع مذکور طی بخشنامه شماره 32952/6409-4/30 مورخ 12/07/1379 واحدهای تابعه مجری را به اجرای مفاد مصوبه فراخواند. آن هم نه با صراحت کامل بلکه با بهکار گرفتن الفاظی شبهه برانگیز. آنچه با صراحت در تضاد با رأی دیوان و مانع رسیدن ناشران به معافیت مورد نظر مقنن است بند 3 بخشنامه میباشد که در آن آمده است «با عنایت به نظر تفسیری مورخ 10/03/1376 شورای محترم نگهبان راجع به تاریخ اجرای قوانین استفساریه، حکم تبصره 6 اصلاحی ماده 132 قانون مالیاتهای مستقیم مصوب 07/02/1371 شامل پروندههای مالیاتی مؤسسات انتشاراتی و مطبوعاتی که قبل از تاریخ اجرای قانون استفساریۀ مصوب 31/01/1376 حسب برداشت مجریان قانون مورد رسیدگی قرار گرفته و پس از طی کلیه مراحل قانونی قطعی و مختومه گردیده است نخواهد شد.» با این وضع حقوق ایجاد شده برای ناشران که همان برخورداری از بخشودگی پنج ساله است به طور یک جانبه زایل شده است و پروندههای مالیاتی مربوطه هرگز بسته و مختومه تلقی نمیشود. با عنایت به مراتب درخواست میگردد هیأت عمومی دیوان با ابطال بند 3 بخشنامه مورد بحث مانع از تضییع حقوق ناشران گردد.
مدیرکل دفتر حقوقی وزارت امور اقتصادی و دارایی در پاسخ به شکایت مذکور طی نامه شماره 4979-91 مورخ 12/04/1380 اعلام داشتهاند، تا پیش از تصویب قانون اصلاح موادی از قانون مالیاتهای مستقیم مصوب 26/11/1376، مراکز نشر کتاب، مجله و روزنامه مستنداً به تبصره 6 ماده 132 و بند 9 ماده 96 قانون مالیاتهای مستقیم از دایره شمول معافیت مالیاتی موضوع ماده 132 قانون اخیرالذکر خارج بودند. زیرا از یک طرف در تبصره 6 ماده 132 قانون یاد شده، نامی از مراکز نشر کتاب، مجله و روزنامه نیامده از طرف دیگر بند 9 ماده 96 این قانون به صراحت «صاحبان مجلات و روزنامهها و مؤسسات نشر کتاب و مؤسسات چاپ» را مکلف به پرداخت مالیات نموده است. چنانچه نظر قانونگذار بر شمول معافیت مراکز انتشاراتی از پرداخت مالیات، دلالت میکرد، نیازی نبود که قانونگذار مجدداً در قانون اصلاح موادی از قانون مالیاتهای مستقیم مصوب 26/11/1376 در بند (ج) اصلاحیه ماده 132 مقرر نماید: «حکم این تبصره (تبصره 6 ماده 132) شامل مراکز نشر کتاب، مجله و روزنامه که دارای مجوز نشر از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هستند، نسبت به درآمد حاصل از انتشارات مربوط نیز است.» با توجه به اینکه بخشنامه مورد شکایت وفق مقررّات قانونی صادر گردیده است رد شکایت شاکی مورد استدعا است.
هیأت عمومی دیوان عدالت اداری در تاریخ فوق به ریاست حجتالاسلاموالمسلمین درینجفآبادی و با حضور رؤسای شعب بدوی و رؤسا و مستشاران شعب تجدیدنظر تشکیل و پس از بحث و بررسی و انجام مشاوره با اکثریت آراء به شرح آتی مبادرت به صدور رأی مینماید.
رأی هیأت عمومی
به موجب اصل 73 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران شرح و تفسیر قوانین عادی منحصراً در صلاحیت مجلس شورای اسلامی قرار گرفته است که در مقام اعمال این مسؤولیت اختصاصی به شرح بند 2 ماده واحده قانون استفساریه مربوط، مؤسسات انتشاراتی و مطبوعاتی را نیز از حیث معافیت از پرداخت مالیات از جمله مراکز فرهنگی مذکور در تبصره 6 ماده 35 قانون اصلاح موادی از قانون مالیاتهای مستقیم مصوب 1371 اعلام داشتهاند. نظر به اینکه ماهیت حقوقی تفسیر قانون عادی، تبیین و توضیح منظور و مقصود مقنن و رفع شبهه و ابهام از آن است و متضمن وضع قاعده آمره مستقلی نیست و علیالاصول از جهت تاریخ اجرا تابع اصل قانون میباشد، بنابراین بند 3 بخشنامه شماره 32952/6409-4/30 مورخ 12/07/1379 معاون درآمدهای مالیاتی وزارت امور اقتصادی و دارایی که با تمسک به نظر مشورتی مورخ 10/03/1376 شورای محترم نگهبان، تاریخ اجرای حکم مقرر در تبصره 6 ماده 35 قانون مالیاتهای مستقیم را در مورد مؤسسات انتشاراتی و مطبوعاتی، تاریخ تفسیر تبصره مزبور (31/01/1376) اعلام داشته است مغایر قانون و خارج از حدود اختیارات مربوط تشخیص داده میشود و به استناد قسمت دوم ماده 25 قانون دیوان عدالت اداری ابطال میگردد.
رییس هیأت عمومی دیوان عدالت اداری ـ قربانعلی درینجفآبادی
1443
30/4/7709
21 آذر 1380
شعبه شورای عالی مالیاتی
عدم اجرای تبصره 1 ماده 100 قانون
شماره و تاریخ رأی مورد واخواهی:13/1418- 2/12/79
مربوط به مالیات مشاغل
سال عملکرد یا تعلق مالیات: 1377
اداره کل امور اقتصادی و دارایی استان اصفهان
خلاصه واخواهی: موکل اینجانب مالک یک کارگاه تولید رنگ و یک باب مغازه رنگ فروشی میباشد که در مغازه فقط تولیدات کارگاه را عرضه مینموده و برای هر دو محل اظهارنامه مالیاتی عملکرد 1377 به حوزههای مالیاتی مربوطه تحویل داده است، که حوزه مالیاتی مربوطه به مغازه اقدام به قطعیت مالیات عملکرد 1377 از طریق تبصره 6 ماده 100 قانون مالیاتهای مستقیم کرده و این اقدام مورد اعتراض قرار گرفته است زیرا مالیات متعلق به فعالیت رنگفروشی طبق تبصره 1 ماده 100 به حوزه مالیاتی محل کارگاه تولید رنگ پرداخت شده است پرونده مغازه به هیأتهای حل اختلاف مالیاتی بدوی و تجدیدنظر ارجاع گردیده و هر دو هیأت اوراق قطعی سال 1377 را بدون توجه به تبصره 1 ماده 100 قانون تأیید نمودهاند. لذا خواستار نقض رأی هیأت حل اختلاف مالیاتی تجدیدنظر میباشد.
رأی: شعبه دوم شورای عالی مالیاتی با ملاحظه شکوائیه واصله و با مطالعه و بررسی اوراق مضبوط در پرونده مالیاتی مربوطه به شرح آتی انشاء رأی مینماید:
با عنایت به اینکه برگ قطعی شماره 81- 200721- 28/1/79 (برگ ردیف 8 پرونده) بابت فعالیت شغلی مغازه رنگ فروشی مؤدی واقع در خیابان «...» صادر گردیده و مؤدی مدعی است که مالیات فعالیت رنگ فروشی را به استناد تبصره 1 ماده 100 قانون مالیاتهای مستقیم به حوزه مالیاتی محل وقوع کارگاه پرداخت نموده، حق بر این بود که هیأتهای حل اختلاف مالیاتی بدوی و تجدیدنظر در جهت رسیدگی به اظهارات مؤدی درآمد حاصله از رنگهای تولیدی مؤدی را که در محل فروشگاه واقع در اصفهان به فروش رفته از درآمد مشمول مالیات فروشگاه مزبور کسر و نسبت به بقیه درآمد اگر وجود داشته و مربوط به فروشهائی غیر از رنگهای تولیدی مؤدی باشد مبادرت به صدور رأی نمایند که به این نحو عمل نشده است علیهذا این شعبه رأی مورد واخواهی را به علت نقص رسیدگی و نقض مقررّات قانون نقض و پرونده امر را به هیأت حل اختلاف مالیاتی موضوع ماده 257 قانون مالیاتهای مستقیم احاله مینماید تا با توجه به مراتب یاد شده مجدداً رسیدگی و اقدام به صدور رأی نماید.
رضا سعیدی امجد- علیاکبر نوربخش- صدیقه کاتوزیان
1442
منسوخ
30/5/5229
19 آذر 1380
بخشنامه
آییننامه اجرایی ماده 53 قانون برنامه سوم توسعه
1441
54078
15 آذر 1380
بخشنامه
رفع ممنوعالخروجی از بدهکاران مالیاتی با میزان بدهی کمتر از پنجاه میلیون ریال
202
از آنجا که ممنوعیت خروج از کشور بدهکاران مالیاتی، محروم کردن آنان از حقوق اجتماعیشان محسوب میشود و چنین روالی در شرایط عادی برخلاف مصلحت و در تزاحم با اصول حکومت مغایر اصل اساسی ضرورت اعتماد و احترام متقابل بین دولت و مردم است. بنابراین شایسته است، تمهیداتی اتخاذ گردد که از اختیار ناشی از ماده 202 قانون مالیاتهای مستقیم مصوب اسفندماه 1366 مبنی بر جلوگیری از خروج بدهکاران مالیاتی از کشور، به عنوان آخرین ابزار و پس از کارساز نبودن اعمال سایر راهکارهای قانونی و برای مقابله با افرادی از این ابزار و پس از کارساز نبودن اعمال سایر راهکارهای قانونی و برای مقابله با افرادی از این ابزار استفاده شود که مبالغ هنگفتی بدهی مالیاتی دارند و بیم آن میرود که به قصد فرار از پرداخت مالیات، از کشور خارج شوند.
با عنایت به مراتب مذکور،مقتضی است موارد زیر به مورد اجرا گذاشته شود:
1- ممنوعیت خروج از کشور کلیه بدهکاران مالیاتی که جمع کل میزان بدهی آنان کمتر از پنجاه میلیون (50.000.000) ریال است، رفع میشود. فهرست اسامی اشخاص و میزان بدهی ایشان به همراه این ابلاغیه به مراجع ذیربط ارسال و کلیه ادارات مالیاتی مؤظفند مراتب را به اشخاص ذینفع اعلام نمایند. شایان ذکر است که این رفع ممنوعیت، به معنای توقف یا سست کردن عملیات وصول مطالبات دولت نیست و همکاران محترم مکلف هستند کلیه اقدامات پیشبینی شده در قانون را به منظور وصول مطالبات مالیاتی، بدون کم و کاست، معمول دارند.
2- هر یک از ادارات کل ذیربط مکلفاند نسبت به بررسی پرونده بدهی مالیاتی اشخاص ممنوعالخروج شده که فهرست اسامی آنان پیوست این دستورالعمل است، اقدام و نتیجه را متضمن اطلاعات خواسته شده در دو برگ فرمهای پیوست درج نموده و حداکثر ظرف مدت یک ماه به دفتر اینجانب ارسال دارند. در کلیه مواردی که ممنوعالخروج شدگان بدهی مالیاتی خود را پرداخت کردهاند، یا ترتیب بازپرداخت آن را بر پایه قوانین و مقررّات دادهاند، از طریق اداره کل وصول و اجرا مالیاتهای تهران نسبت به رفع ممنوعیت خروج از کشور آنان اقدام خواهد شد.
3- ارائه پیشنهاد ممنوعالخروج کردن مدیران اشخاص حقوقی - مؤظف یا غیرمؤظف - باید معطوف به بدهی مالیاتی مربوط به دوره مدیریت آنان باشد. و هنگامی این پیشنهاد را عنوان نمایند که سایر اقدامات مقرر در قانون برای وصول بدهی مالیاتی از شخص بدهکار معمول شدهاما به نتیجه نرسیده باشد.
4- از ممنوعالخروج کردن اشخاص حقیقی و مدیران مؤظف یا غیر مؤظف اشخاص حقوقی، پیش از حصول اطمینان از اینکه شخص مورد نظر،از بدهی مالیاتی خود مطلع شده است و پیش از انجام مواردی که در این دستورالعمل به آنها اشاره شده، خودداری گردد.
5- اداره کل وصول و اجرا مالیاتهای تهران مکلف است به منظور احترام به شیون انسانی، ممنوعیت خروج از کشور هر شخص را همزمان با اعلان به مراجع قانونی، از طریق آخرین نشانی مؤدی که در اختیار باشد، به وی نیز اطلاع دهند.
6- در مواردی که ادارات کل مالیاتهای تهران، مستندات قطعیت بدهی مالیاتی اشخاص را برای وصول به اداره کل وصول و اجرا مالیاتهای تهران ارسال میکنند. تحت هیچ شرایطی مجاز به وصول بدهی مالیاتی آن اشخاص نیستند و باید آنان را به اداره کل وصول و اجرا مالیاتهای تهران هدایت نمایند و چنانچه وجهی از سوی مؤدیان یاد شده بابت بدهی آنان به حسابهای ادارات کل مالیاتهای تهران واریز گردد، ادارات مزبور مؤظفند وجوه واریز شده را به حساب اداره کل وصول و اجرا مالیاتهای تهران انتقال و مراتب را به اداره اخیرالذکر اعلام نمایند.
7- اعلام ممنوعالخروج نمودن اشخاص از کشور به مراجع ذیربط و یا رفع ممنوعیت خروج آنان، حسب نظر وزیر محترم امور اقتصادی و دارایی، صرفاً با امضای ایشان یا اینجانب معتبر است.
عیسی شهسوارخجسته- رییس کل سازمان امور مالیاتی کشور
جدول مشخصات مدیران اشخاص حقوقی که در اجرای ماده 202 قانون مالیاتهای مستقیم ممنوعالخروج میباشند
نام شرکت: شماره ثبت: تاریخ ثبت: تعداد سهامداران:
کلاسه پرونده: نوع شرکت: نوع فعالیت:
آدرس / تلفن:
اظهارنظر درخصوص ممنوعالخروجی |
اظهارنظر اداره کل ذیربط درخصوص میزان بخشودگی جرایم |
مبلغ پرداخت شده |
بدهی مالیاتی تا تاریخ تنظیم |
منبع مالیات |
تاریخ قطعیت بدهی |
شماره شناسنامه و محل صدور |
نام پدر |
نام و نامخانوادگی |
ردیف |
||||
رفع |
ابقا |
جرایم تا تاریخ |
سهم شهرداری |
اصل بدهی |
|||||||||
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
اقدامات انجام شده توسط اداره کل:
1- برگ اجرایی 2- نحوه پرداخت: الف- نقد ب- چک ج- تعداد اقساط
3- دستور بازداشت اموال 4- توقف اموال نزد شخص ثالث 5- بازداشت تلفن
6- توقف تمدید کارت بازرگانی 7- بازداشت پلاک ثبتی 8- توقفیف سایر اموال
9- طرح در کمیسیون ماده 216 10- طرح در کمیسیون ماده 215 مکرر
جدول مشخصات کامل اشخاص حقیقی که در اجرای ماده 202 قانون مالیاتهای مستقیم ممنوعالخروج میباشند
اظهارنظر درخصوص ممنوعالخروجی |
اظهارنظر اداره کل ذیربط درخصوص میزان بخشودگی جرایم |
شرح اقدامات انجام شده اجرایی بهاختصار |
مبلغ پرداخت شده |
بدهی مالیاتی تا تاریخ تنظیم |
منبع مالیات |
تاریخ قطعیت بدهی |
شماره شناسنامه و محل صدور |
نام پدر |
نام و نامخانوادگی |
ردیف |
||||
رفع |
ابقا |
جرایم تا تاریخ تنظیم فرم |
سهم شهرداری |
اصل بدهی |
||||||||||
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
1440
30/4/7503
14 آذر 1380
شعبه شورای عالی مالیاتی
تشخیص درآمد کمیسیونری شرکت به طریق علیالرأس
شماره و تاریخ رأی مورد واخواهی: 3462-30/4/80
مربوط به مالیات: اشخاص حقوقی
سال عملکرد یا تعلق مالیات: سال منتهی به 30/9/1998 میلادی
اداره کل مالیات بر شرکتها (تهران)
خلاصه واخواهی: این شرکت اعتراضات خود را نسبت به رأی هیأت حل اختلاف مالیاتی تجدیدنظر به شرح زیر اعلام و تقاضای نقض رأی مذکور را مینماید:
- این شرکت براساس قرارداد منعقده با شرکت «...» از بابت خدمات انجام شده برای شرکتهای گروه «...» در ایران علاوه بر دریافت کلیه هزینههای انجام شده معادل 5% هزینههای مذکور به عنوان حقالزحمه دریافت نموده که درآمد مذکور عیناً در دفاتر قانونی ثبت و در اظهارنامه مالیاتی منعکس و مالیات آن پرداخت گردیده است، اما حوزه مالیاتی بدون توجه به ضوابط قرارداد مذکور و واقعیتها و صرفاً با فرض نداشتن اسناد و مدارک درآمد و قرارداد کمیسیون به صورت درصدی از معاملات شرکتهای گروه «...» با ایران به استناد بخشنامههای معاونت درآمدهای مالیاتی دفاتر قانونی شرکت را مردود تلقی و معادل 5% ارزش معاملات فرضی به میزان 100 میلیون مارک را به عنوان درآمد کمیسیون قلمداد و سپس با اعمال ضریب 60% درآمد مشمول مالیات فرضی از طریق علیالرأس تعیین نموده است.
- تشخیص درآمد مشمول مالیات به طریق علیالرأس خلاف حکم ماده 97 و بخشنامه 10/5/80 وزیر محترم امور اقتصادی و دارایی و بخشنامه 3/7/79 معاونت درآمدهای مالیاتی بوده است.
- قلمداد نمودن این شرکت به عنوان دریافتکننده کمیسیون فرضی 5 درصد نسبت به معاملات صحیح و قانونی نمیباشد.
- قلمداد نمودن 100 میلیون مارک بهجای معاملات قطعی شده به میزان 6,286,572,62 مارک و 3,034,754 دلار مورد اعتراض است.
- به جهت الزام به محاسبه سود شرکاء آلمانی به نرخ 15% به استناد جزء 1 بند 3 و حکم بند 4 ماده 2 و جزء الف بند 2 و حکم بند 4 ماده 10 موافقتنامه اجتناب از اخذ مالیاتهای مضاعف و دادنامه شماره 1750 مورخ 9/10/77 ودادنامه تجدیدنظر شماره 64 مورخ 30/1/78 دیوان عدالت اداری، 10% مالیات شرکت و 3% عوارض شهرداری به این شرکت تعلق نمیگیرد.
- تعیین درآمد مشمول مالیات بابت فروش اموال به طریق علیالرأس خلاف حکم ماده 97 میباشد.
- این شرکت در اجرای بند 1 ماده 97 اظهارنامه و ترازنامه و حساب سود و زیان خود را ظرف مهلت قانونی تسلیم و در اجرای بند 2 ماده 97 کلیه اسناد و مدارک مربوط را ارائه نموده ... لذا با توجه به احکام قانون و بخشنامههای صادره عمل ممیز در تشخیص علیالرأس اشتباه محض و مغایر با حکم ماده 237 و بند 1 ماده 13 آییننامه سازمان تشخیص بوده است.
- هیأت تجدیدنظر با نادیده گرفتن مطالب مندرج در شکوائیه و با استناد به مطالب غیرواقعی تشخیص درآمد به طریق علیالرأس را تأیید نموده که خلاف احکام قانونی و ماده 248 میباشد.
- برای این شرکت مشخص نمیباشد که حوزه مالیاتی براساس چه اسناد و مدارک ومفروضات و ضوابط شرکت را کمیسیونر قلمداد و نرخ 5% کمیسیون را تعیین کرده است ... مضافاً بسیاری از سازمانها و شرکتهای ایرانی با توجه به تخصص و تجربیات مکتسبه در سالهای متوالی، امکانات و تواناییهای شرکتهای گروه «...» را به خوبی میشناسد، از این رو همواره رأساً و مستقیماً و بدون واسطه با شرکتهای واسطه تماس حاصل نموده و مبادرت به خرید و ثبت سفارش مینمایند.
رأی اکثریت
شعبه اول شورای عالی مالیاتی با ملاحظه شکوائیه تسلیمی مؤدی و پس از اخذ و بررسی پرونده مالیاتی مربوط به شرح آتی اعلام رأی مینماید:
ادعای مؤدی در حقیقت مشعر بر این است که شرکت «...» عملاً مجری امور خدماتی محوله از طرف شرکت «...» المان در قبال دریافت وجه ناچیزی به میزان 5% مخارج پرداختی در ایران میباشد. لذا یادآور میشود که این ادعا با توجه به اساسنامه آن شرکت جای تأمل است، زیرا شرکت فوقالذکر وفق مندرجات اساسنامه مزبور به عنوان یک شرکت ایرانی برای فعالیتهای تجاری انتفاعی تأسیس گردیده نه صرفاً به منظور انجام کارهای یکی از سهامداران مقیم آلمان آن هم در قبال دریافت 5% مخارج پرداختی در ایران. در نتیجه شرکت مکلف بوده است دفاتر خود را طوری تنظیم نماید که آن بخش از درآمدی که حاصل فعالیتهای سودآور انجام شده در ایران است، قابل شناسائی باشد و حوزه مالیاتی هم میبایستی در این راستا با بررسی ماهیت عملیات شرکت درآمد ایجاد شده در ایران را تعیین و بر آن اساس اقدام به تعیین درآمد مشمول مالیات بنماید. اما با وجود نکات یاد شده، اینکه حوزه مالیاتی بدون دستیابی به مدارک مستدل فرض را بر دریافت کمیسیون بابت معاملات انجام شده (یا تخمینی) بگذارد و آنگاه عدم ثبت این کمیسیون فرضی در دفاتر و عدم ارائه مدارک آن را به انطباق موضوع با بند 2 ماده 97 قانون مالیاتهای مستقیم از مصادیق تشخیص علیالرأس بداند، صحیح و قانونی نبوده است.
بنا به مراتب، از آنجا که حوزه مالیاتی ذیربط بر آن مبنا اقدام به تشخیص درآمد مشمول مالیات نموده و هیأت حل اختلاف مالیاتی تجدیدنظر نیز آن را تأیید کرده است، رأی مورد واخواهی را به لحاظ عدم کفایت رسیدگی نقض و پرونده را به هیأت موضوع ماده 257 قانون مالیاتهای مستقیم احاله مینماید تا با رعایت توضیحات بالا مورد رسیدگی مجدد قرار گیرد.
محمد رزاقی- اسماعیل ملکان
نظر اقلیت
به قرار محتویات پرونده، مؤدی در مراحل مختلف رسیدگی قرارداد و مدارک درآمد مربوط به اموری را که از سوی شرکت «...» آلمان به وی محول گردیده، ارائه نکرده و حوزه مالیاتی در اجرای بند 2 ماده 97 قانون مالیاتهای مستقیم مصوب اسفندماه 1366 درآمد مشمول مالیات را از طریق علیالرأس تعیین، و هیأت حل اختلاف مالیاتی بدوی در جهت رسیدگی به موارد اعتراض مطروحه در لایحه شرکت و به منظور احراز واقعیت نسبت به صحت یا سقم آن با صدور قرار کارشناسی و عنایت به گزارش اجرای آن و با تعدیل درآمد مشمول مالیات مبادرت به صدور رأی نموده و هیأت حل اختلاف مالیاتی تجدیدنظر که ذاتاً صلاحیت رسیدگی در امور مالیاتی را دارد به کلیه موارد اعتراض شرکت رسیدگی و به طور مستدل و با تأیید رأی هیأت حل اختلاف مالیاتی بدوی اصدار رأی نموده است. بنا به مراتب و از آنجا که از جهت مندرجات شکوائیه واصله نسبت به رأی مورد واخواهی ایرادی که موجب نقض آن گردد مشهود نبوده، لذا معتقد به استواری رأی و رد شکایت شاکی هستم.
علیاصغر زندی فائز
1439
30/4/7460
13 آذر 1380
شعبه شورای عالی مالیاتی
تعیین پورسانت ثابت از کمیسیون نمایندگان شرکت خارجی به صورت علیالرأس علیرغم قبول دفاتر قانونی شرکت
شماره و تاریخ رأی مورد واخواهی: 3419 مورخ 22/3/80
مربوط به مالیات: بر درآمد اشخاص حقوقی
سال عملکرد یا تعلق مالیات: 1377
اداره کل مالیات بر شرکتها
خلاصه واخواهی: مؤدی به شرح دو فقره لایحه تسلیمی که در شش صفحه تنظیم و در پرونده شورای عالی مالیاتی ضبط شده است به شرح زیر میباشد:
1- شرکت «...» دارای قرارداد نمایندگی معتبر و قانونی و تأیید شده توسط مقامات رسمی آلمان و ایران با شرکت «...» است، استنباط غلط ممیز محترم درخصوص نامه معاونت درآمدهای مالیاتی و عدم توجه به قرارداد نمایندگی موجود، به ویژه درخصوص نرخ قرارداد کمیسیونری گیربکسهای اتوماتیک برای اتوبوسهای شهری باعث شده که مأمور تشخیص بدون توجه به مدارک مستدل و تأییدات مستند کماکان با استناد به نامه 1826 مورخ 24/1/1377 که به هیچ روی استناد قانونی ندارد، کمیسیون نمایندگی شرکت «...» را پورسانت ثابت تلقی نموده و بر همین مبنا اقدام به محاسبه درآمد مشمول مالیات نماید، درحالیکه مبلغ حقالزحمه یا کمیسیون مندرج در قرارداد برخلاف نظر ممیز محترم ثابت نبوده بلکه با تعداد گیربکسهای فروخته شده رابطهای مستقیم داشته و در نتیجه معتبر است، متأسفانه هیأتهای حل اختلاف مالیاتی بدوی و تجدیدنظر نیز ظرافت موضوع را متوجه نشده و اصرار به قبولی نظرات غیر قانونی ممیز و مأمور اجرای قرار داشتهاند. همانطور که اعلام شد در قرارداد این شرکت مبلغ حقالزحمه یا کمیسیون مبلغ ثابتی تعیین نشده بلکه برای هر واحد کالا مبلغ ثابتی تعیین شده که مبلغ کمیسیون بسته به تعداد گیربکسهای فروخته شده متغیر میباشد.
2- این شرکت در موعد مقرر قانونی اظهارنامه مالیاتی خود را تسلیم نموده و در اجرای بند 2 ماده 97 قانون مالیاتهای مستقیم نیز دفاتر و اسناد و مدارک مربوطه را تحویل و صورتجلسه اجرای بند 2 ماده 97 مورخ 25/7/78 در پرونده گویای رعایت مواد قانونی است، از طرفی چنانچه دفاتر و اسناد و مدارک ابرازی برای محاسبه درآمد مشمول مالیات غیرقابل رسیدگی تشخیص داده میشد پرونده مربوطه میبایست به هیأت سه نفره موضوع تبصره 3 ماده 97 قانون مالیاتهای مستقیم ارجاع میشد که این کار صورت نپذیرفته بنابراین تأییدی بر قابل رسیدگی بودن دفاتر و اسناد و مدارک شرکت است متأسفانه اعضای محترم هیأتهای بدوی و تجدیدنظر و کارشناسان مجری قرار به لوایح وارده تحت شمارههای 4121/29-16/3/79 و 15857/29 مورخ 2/8/79 توجه مبذول نداشته اند.
3- با توجه به متن گزارش ممیز محترم مشخص میگردد که علیرغم اظهارات کارشناس مجری قرار، قرارداد و ضمیمه آن در زمان رسیدگی در اختیار ممیز مالیاتی قرار داشته است.
4- اظهارات کارشناس مبنی بر اینکه قرارداد در تاریخ ژانویه 1995 تنظیم گردیده و در آن نرخ ثابت قید نگردیده است، مغایر با گزارش ممیز محترم است که اظهار نموده شرکت مورد رسیدگی براساس قرارداد تنظیمی پورسانت از 2 الی 10% مبلغ کالا دریافت مینماید ...
5- فقدان موضوع قیمت در قرارداد که کارشناس در گزارش خود قید نموده بیاساس و برخلاف گزارش حوزه مالیاتی میباشد.
6- به کار بردن واژه پورسانت ثابت توسط ممیز محترم در گزارش خود، صرفاً محملی است برای سوءاستفاده از نامه شماره 1826 معاونت درآمدهای مالیاتی و ایجاد شبهه که چون رقم 260 مارک برای هر واحد گیربکس ثابت است، پس میتوان به آن عنوان پورسانت ثابت اطلاق نمود، قرارداد تسلیمی از لحاظ قیمت وکمیسیون دریافتی و نوع جنس کاملاً مشخص و دقیق میباشد که مورد تأیید مقامات رسمی نیز واقع گردیده است.
بنا به مراتب تقاضای رسیدگی و نقض آراء صادره و تجدید رسیدگی را دارد.
رأی: شعبه اول شورای عالی مالیاتی با ملاحظه و بررسی شکوائیههای واصله و محتویات پرونده مالیاتی مربوط به شرح آتی انشاء رأی مینماید:
با عنایت به پرونده مالیاتی امر در رسیدگی و تعیین مالیات توسط حوزه مالیاتی ایرادات زیر مشهود میباشد:
الف- قسمت اخیر بند 2 ماده 97 قانون مالیاتهای مستقیم درخصوص تعیین درآمد مشمول مالیات از طریق علیالرأس در مواقعی قابلیت اجرایی پیدا میکند که مؤدی از ارائه قسمتی از اسناد و مدارک مربوط به درآمد، خودداری نموده باشد حال آنکه به حکایت پرونده مالیاتی و گزارش ممیز مربوطه، کلیه دفاتر و اسناد و مدارک درآمد و هزینه و قرارداد کمیسیونری در اختیار حوزه مالیاتی قرار گرفته است.
ب- گزارش کارشناس مجری قرار مبنی بر تأیید تشخیص درآمد ناشی از کمیسیون دریافتی حاصل از فروش گیربکسهای اتوماتیک اتوبوسهای شهری از طریق علیالرأس، با توجه به مقررّات مالیاتی، از کفایت رسیدگی برخوردار نمیباشد.
ج- مغایرت مبالغ و درصدهای کمیسیون دریافتی مذکور در قرارداد تنظیمی شرکت مؤدی با شرکت«...» آلمان با مندرجات نامه شماره 1826 مورخ 24/1/77 مقامات مالیاتی نمیتواند محملی برای تشخیص مالیات از طریق علیالرأس باشد و از طرفی عدم ارسال پرونده به هیأت موضوع بند 3 ماده 97 قانون مالیاتهای مستقیم نیز دال بر تأیید قابل رسیدگی بودن دفاتر و اسناد و مدارک شرکت بوده و ممیز مالیاتی و کارشناس مجری قرار نیز هیچگونه مستندات قانونی برای تشخیص درآمد فوق از طریق علیالرأس اقامه ننمودهاند.
بنا به مراتب از آنجایی که هیأت حل اختلاف مالیاتی تجدیدنظر بدون توجه به نقایص مشروحه فوق به استناد گزارش ناقص مجری قرار رأی بر تأیید عمل حوزه مالیاتی داده است، به لحاظ اشکالات فوقالذکر شکایت شاکی را وارد دانسته ضمن رأی مورد واخواهی پرونده صرفاً جهت رسیدگی به موضوع کمیسیون دریافتی فوقالاشاره به هیأت حل اختلاف مالیاتی موضوع ماده 257 قانون مالیاتهای مستقیم احاله میگردد.
اسماعیل ملکان- محمد رزاقی- علیاصغر زندیفائز
1438
30/4/7405
12 آذر 1380
شعبه شورای عالی مالیاتی
عدم رعایت مفاد تبصره ماده 98 قانون
شماره و تاریخ رأی مورد واخواهی: 129-25/8/79
مربوط به مالیات: اشخاص حقوقی
شماره سرممیزی مالیاتی: 93-28
اداره امور اقتصادی و دارایی شهرستان فلاورجان
خلاصه واخواهی: 1- به علت وابستگی کار این شرکت با ذوب آهن و کاهش سفارش ساخت سولههای سنگین و افزایش هزینههای حقوق و دستمزد بالغ بر 170 نفر پرسنل ناچار به اخذ تسهیلات بانکی شده ایم و در حال حاضر شرکت وضعیت نگران کنندهای جهت اداره کارکنان خود دارد و شرکت طی دو سال گذشته وسال جاری دچار زیاندهی شدید شده است و لذا تقاضای رسیدگی و تشخیص مالیات براساس دفاتر قانونی را جهت رعایت عدالت و جلوگیری از تعطیلی شرکت و بیکاری کارکنان دارد.
2- متأسفانه مواردی را به عنوان رد دفاتر به شرکت ابلاغ نمودهاند که 7 مورد از 12 مورد آن مربوط به بستانکار شدن حسابهای نقدی به مدت یک الی دو روز است که این امر ناشی از تقدم و تأخر ثبت اسناد مالی است که نمیتواند موجب رد دفاتر شود و ردیفهای 8 و 9 و 10 و 12 با عنوان تقدم ثبت یک روزه مورد ایراد قرار گرفته که علت آن در لایحه مورخ 28/5/78 تسلیمی توضیح داده شده و نمیتواند موجب رد دفاتر قرار گیرد. در مورد ردیف 11 همانطور که در لایحه تقدیمی به هیأت رسیدگی کننده اشاره شده است عملیات موضوع این سند با توجه به مدارک اقدام به ثبت شده است و بنابراین نبایستی دفاتر و مدارک شرکت تولیدی با حجم عملیات قابل توجه به دلایل قابل اغماض مورد ایراد قرار گیرد. لذا بدواً به رد دفاتر شرکت شدیداً معترض میباشد و درخواست نقض رأی هیأت حل اختلاف مالیاتی تجدیدنظر را که صلاحیت رسیدگی به اعتراض شرکت در مورد رد دفاتر را داشته مینمایم تا دفاتر مورد قبول و رسیدگی قرار گیرد.
3- تبصره ماده 98 قانون مالیاتهای مستقیم حوزه مالیاتی را مکلف نموده صرفنظر از آنکه دفاتر مورد قبول واقع شده یا نشده، با توجه به رسیدگی دفاتر تعیین درآمد مشمول مالیات نماید که با عنایت به اینکه فعالیت شرکت به طور شفاف در دفاتر ثبت بوده و هیچ یک از موارد ایراد برای رد دفاتر ربطی به حسابهای مربوط به سود و زیان نداشته ایرادی که مؤثر در تعیین درآمد با استفاده از دفاتر کاملاً میسر و قرین به واقع بوده که علت عدم رعایت تکالیف قانونی مذکور در آراء صادره مشخص نمیباشد.
رأی: شعبه دوم شورای عالی مالیاتی با ملاحظه شکوائیه واصله و با مطالعه و بررسی اوراق مضبوط در پرونده مالیاتی مربوطه به شرح آتی انشاء رأی مینماید:
نظر به اینکه هیأت حل اختلاف مالیاتی تجدیدنظر بدون رسیدگی و اظهارنظر مدلل نسبت به اعتراض مؤدی درخصوص مردود بودن دفاتر که باید برابر تبصره 2 ماده 20 آییننامه نحوه تنظیم وتحریر دفاتر با ملاحظه و چگونگی تنظیم و نگاهداری دفاتر و توضیحات مؤدی رعایت اطراف و جوانب و با توجه به اوضاع و احوال دفاتر و اسناد و مدارک مربوطه و عنایت به اصول کلی و متداول حسابداری و نیز درجه اهمیت اشکالات مطروحه از طرف حوزه مالیاتی و واقعیات امر مورد بررسی دقیق قرار گیرد، اعتراض را مردود و همچنین بدون هیچگونه اظهارنظری درباره درخواست مؤدی راجع به اینکه دلیل عدم اجرای تبصره ماده 98 قانون مالیاتهای مستقیم چه بوده و اصولاً تبصره مذکور در مورد مؤدی قابل اجرا میباشد یا خیر، اعتراض وی را در این خصوص نیز نادیده گرفته و اقدام به صدور رأی نموده است. علیهذا این شعبه رأی مورد واخواهی را به علت نقص رسیدگی و نقض مقررّات قانون نقض و پرونده امر را به هیأت حل اختلاف مالیاتی دیگر احاله مینماید تا با توجه به مراتب یاد شده به اعتراضات مؤدی به شرحی که در هیأت حل اختلاف مالیاتی تجدیدنظر مطرح و در شکوائیه تسلیمی به شورای عالی مالیاتی عنوان گردیده رسیدگی و اقدام به صدور رأی نماید.
علیاکبر نوربخش- رضا سعیدی امجد- صدیقه کاتوزیان
1437
30/4/7285
10 آذر 1380
شعبه شورای عالی مالیاتی
اجرای ماده 54 قانون
شماره و تاریخ رأی مورد واخواهی: 13/407- 2/9/79
مربوط به مالیات املاک
سال عملکرد یا تعلق مالیات: 76 و 77
اداره کل مالیاتهای غرب تهران
خلاصه واخواهی: آپارتمان خود را واقع در شهرک اکباتان بلوک «...» از تاریخ 6/12/74 الی 19/7/77 طبق سند رسمی شماره 124726 مورخ 6/12/74 به یکی از دوستان اجاره دادهام. ممیز حوزه مالیاتی برای آپارتمان فوق اجاره به طور علیالرأس محاسبه و مالیات تعیین و ابلاغ کرده است. چون به مدارک مستند و توضیحات شفاهی اینجانب توجه نکرده به هیأت حل اختلاف مالیاتی رفتم، هیأت محترم مالیات اجاره سال 75 را براساس اجاره نامه رسمی پذیرفت و سال 76 و بخشی از سال 77 را بدون در نظر گرفتن سند رسمی و با تفسیر به اینکه موجر و مستأجر از مراجعه مجدد در پایان هرسال به محضر مربوط و تجدید سند اجاره خودداری کردهاند، بدون توجه به ذکر جمله اجرتالمثل برابر اجرتالمسمی است مالیات 20 ماهه بقیه مدت اجاره را علیالرأس محاسبه کردهاند با توجه به اینکه اینجانب کارمند بازنشسته هستم و درآمد دیگری ندارم تقاضای کمک و مساعدت دارم.
رأی: شعبه هشتم شورای عالی مالیاتی با ملاحظه شکوائیه واصله و پس از اخذ و بررسی پرونده مالیاتی مربوط به شرح زیر مبادرت به انشاء رأی مینماید:
با عنایت به نامه شماره 5206 مورخ 8/8/79 مدیرعامل مجتمع مسکونی بلوک «...» مستأجر مؤدی نامبرده تا تاریخ 30/7/77 در ملک مسکونی مورد اجاره سکونت داشته است، نظر به اینکه ماده 54 قانون مالیاتهای مستقیم صراحت دارد که مالالاجاره از روی سند رسمی تعیین میشود و از طرفی در سند رسمی شماره 124726- 6/12/74 قید گردیده که اجرتالمثل تا روز تخلیه و تحویل برابر اجرت المسمی است که این موضوع در بررسی و رسیدگی هیأت حل اختلاف مالیاتی تجدیدنظر مورد توجه قرار نگرفته است، لذا به رأی مورد واخواهی به سبب عدم رعایت مقررّات مذکور و مفاد بند یک بخشنامه شماره 28464- 5/7/76 معاون محترم درآمدهای مالیاتی ایراد وارد است و این شعبه رأی صادره را به علت عدم رعایت مقررّات قانونی نقض و پرونده را جهت رسیدگی مجدد و صدور رأی مقتضی به هیأت حل اختلاف مالیاتی دیگر ارجاع مینماید.
عباس رضائیان- روحالله باباسنگانی- علی عزیزی
1436
7281/4/30
10 آذر 1380
شعبه شورای عالی مالیاتی
تعیین درآمد بدون اقامه دلایل و مدرک مستند
شماره و تاریخ رأی مورد واخواهی: 9756-30/11/79
مربوط به مالیات: اشخاص حقوقی
سال عملکرد یا تعلق مالیات: 74 و 75
اداره کل مالیات بر شرکتها
خلاصه واخواهی: در رسیدگی پرونده مالیات سال 74 و 75 شرکت علیرغم اقامه دلائل و ارائه مدارک و اسناد مثبت، متأسفانه قوانین و مقررّات موضوعه از طرف هیأت تجدیدنظر مراعات نشده و نقص رسیدگی از جهات مختلف به وضوح در آن وجود دارد و رأی صادره متکی به موازین شرع و قانون نمیباشد، لذا بدین وسیله تقاضای صدور دستور تجدید رسیدگی و نقض رأی مزبور را دارد.
رأی: شعبه سوم شورای عالی مالیاتی پس از بررسی شکوائیه واصله و اوراق موجود در پرونده به شرح زیر اعلام رأی مینماید:
هیأت حل اختلاف مالیاتی بدوی به منظور تحقیق پیرامون اعتراض شرکت مؤدی قرار رسیدگی صادر و پس از دریافت گزارش مجری قرار که از کفایت رسیدگی برخوردار بوده و با مراجعه به شرکت دولتی ... (مستأجر) و بررسی دفاتر و اسناد و مدارک شرکت مذکور درخصوص مالالاجاره پرداختی تهیه گردیده، بدون توجه به گزارش مذکور و اعتراض شرکت مؤدی و مدارک موجود در پرونده رأساً اقدام به تعیین میزان اجاره بها نموده است، هیأت حل اختلاف مالیاتی تجدیدنظر نیز بدون توجه به اعتراض شرکت مؤدی و گزارش اجرای قرار صرفاً با تعدیل درآمد مشمول مالیات اتخاذ تصمیم کرده است، بنابراین رأی مورد واخواهی به دلیل عدم کفایت رسیدگی از این جهت نقض و پرونده برای رسیدگی به هیأت حل اختلاف مالیاتی دیگری احاله میگردد.
محمدعلی بیگپور- علی عزیزی- اسماعیل ملکان
1435
30/5/2635/52438
10 آذر 1380
بخشنامه
شعب شرکتهای خارجی که سهامداران آنها شرکتهای دولتی میباشد.
110,107
به قرار اطلاع برخی حوزههای مالیاتی مواجه با نوعی پروندههای مالیاتی شعب شرکتهای خارجی میباشند که شرکت متبوع آنها مستقر در خارج از کشور از طریق سرمایهگذاری دولت جمهوری اسلامی ایران (مستقیماً یا وسیله اشخاص حقوقی دیگر دارند سرمایه دولتی) تأسیس شدهاند بنابراین شعبات مذکور گرچه تابع شرکتی میباشند که دارای تابعیت کشورهای خارجی است، لیکن بیش از پنجاه درصد سرمایه آنها با واسطه متعلق به دولت جمهوری اسلامی ایران میباشد. اکنون این سؤال مطرح است که با وجود تابعیت کشور خارجی شرکت اصلی از یکطرف و تعلق بیش از 50% سرمایه آنها شرکت به دولت ایران از سوی دیگر، مقررّات تبصره 1 ماده 110 قانون مالیاتهای مستقیم مصوب اسفند ماده 1366 و اصلاحیههای بعدی آن قابل اعمال نسبت به اینگونه شعب خواهد بود یا خیر؟
موضوع به لحاظ وجود ابهام به شورای عالی مالیاتی ارجاع و هیأت عمومی شورای عالی مالیاتی به شرح رأی شماره 3813-4/30 مورخ 26/4/1379 مقررّات تبصره مزبور را قابل تسری به اینگونه شعب دانسته است. علیهذا ضمن ارسال نسخهای از رأی یاد شده برای اجرا مقرر میدارد: که حوزههای مالیاتی و سایر مراجه مالیاتی در مورد این پروندهها به شرح ذیل اقدام نمایند:
1- با مطالعه مدارک و عندالاقتضاء استعلام از مراجع معتبر و ذیربط، از تعلق بیش از 50% سرمایه شرکتهای اصلی به دولت جمهوری اسلامی ایران اطمینان حاصل و مراتب را در پرونده مالیاتی مربوطه منعکس نمایند.
2- حوزهها و مراجع مالیاتی ذیربط بایستی پس از اطلاع از تشکیل مجمع عمومی شرکت اصلی و تصویب گزارش حسابرسی، سازمان حسابرسی به نحوه مطلوب، مبنی بر تأیید صورتهای مالی و تعیین درآمد مشمول مالیات شعب شرکتهای یاد شده در آن مجمع، با رعایت دستورالعملهای صادره و سایر مقررّات مربوطه به صدور برگ تشخیص مالیات بر درآمد شعب مذکور و حل وفصل اختلافات مالیاتی اقدام نمایند.
مفاد این بخشنامه مورد تأیید هیأت عمومی شورای عالی مالیاتی قرار گرفته است.
عیسی شهسوارخجسته- رییس کل سازمان امور مالیاتی کشور
1434
72377/31
6 آذر 1380
بخشنامه
اخذ مالیات مشاغل اتومبیل مبتنی بر واقعیات اقتصادی و اقلیمی هر منطقه باشد.
اداره کل امور اقتصادی و دارایی استان آذربایجانشرقی
احتراماً، بازگشت به نامه شماره 27943-105 مورخ 07/08/1380 به اطلاع میرساند هدف از تهیه الگوی مالیات مشاغل اتومبیل، اخذ مالیات از این منبع مبتنی بر واقعیات اقتصادی و اقلیمی هر منطقه میباشد. لذا به منظور واقعیتر نمودن الگوی مالیات مذکور لازم است که تا اطلاع ثانوی، ادارات کل امور اقتصادی و دارایی با اختیارات حاصل از تبصره 6 ماده 100 قانون مالیاتهای مستقیم و با توجه به شرایط هر منطقه ضمن هماهنگی با اتحادیههای مربوطه درآمد مشمول مالیات را تعیین و مالیات متعلقه را که قطعی خواهد بود وصول نمایند. همچنین یک نسخه از توافق مالیاتی انجام شده را به این اداره کل ارسال نمایند.
محمد پاریزی- مدیرکل اطلاعات و خدمات مالیاتی
مالیات
پایدارترین و مطمئن ترین منابع درآمدی دولتها برای نیل به اهداف اقتصادی و اجتماعی ...
هر ایرانی در این مشارکت ملی سهمی دارد...
اخبار
- مالیات بر سوداگری، نقطه پایان گریزهای مالیاتی
- ۸۰ هزار میلیارد تومان فرار مالیاتی در طول سه سال گذشته!
- مالیات بر سوداگری گام بعدی در اصلاح نظام مالیاتی
- اپلیکیشن «مالیات من»
- جزییات مالیات بر خودروهای لوکس/ این خودروها مشمول مالیات میشوند
- زمان اجرای قانون دائمی مالیات بر ارزش افزوده اعلام شد
- جزئیات مالیات مواد معدنی و پتروشیمی صادراتی
- حدود ۵۰ درصد مالیاتی که وصول میکنیم فرار مالیاتی داریم
- ۶۵ درصد مشاغل پولساز مالیات نمیدهند
- جزئیات اجرایی مالیات بر خانههای خالی مشخص شد