توجه متن فرامین، قوانین، بخشنامهها، دستورالعملها، آییننامهها، تصویبنامهها، آرای شورای عالی مالیاتی، آرای دیوان عدالت اداری، و مقررات قانون موسوم به تجمیع عوارض و مالیات بر ارزش افزوده، خلاء موضوعات مدون و در دسترس و مجموعهای كامل و بی نیاز از جستجوهای گاه نافرجام را پر كرده است. نیز در كنار آنها، گزیده سایر قوانین كه حاوی مطلب مالیاتی هستند، علاوه بر سهولت دسترسی، نگرش یكپارچه و كلی قانونگذار به امر مالیات را به خوبی نمایان میسازد. بیشتر بخوانید >>
1324
30/4/3598
31 تير 1380
شعبه شورای عالی مالیاتی
تبصره ماده 193 درخصوص عدم تعلق معافیت ماده 132 قانون
شماره و تاریخ رأی مورد واخواهی: 1185- 17/7/79
سال عملکرد یا تعلق مالیات: 77
اداره امور اقتصادی و دارایی شهرستان جهرم
خلاصه واخواهی: مأموران مالیاتی بارها اسناد و مدارک مربوط به کارگاه را ملاحظه و از نزدیک محل کارگاه را مشاهده و این واحد تولیدی را به عنوان کارگاه شناسائی و مراجع ذیصلاح با توجه به نوع تأسیسات و دیگر ضوابط پروانه تأسیس به شماره 2875 مورخ 16/7/75 به عنوان کارگاه تولیدی صادر نمودهاند، ممیز مالیاتی بدون توجه به مقررّات ماده 132 قانون مالیاتهای مستقیم این واحد تولیدی را معاف از مالیات ندانسته و هیأتهای حل اختلاف مالیاتی نیز این واحد تولیدی را محروم از معافیت ماده 132 نموده است و به عنوان یادآوری و به استناد آراء مذکور متذکر شدم که حکم مذکور در ماده 193 صرفاً شامل کارخانهداران و اشخاص حقوقی است و کلیه اشخاص حقیقی موضوع ماده 96 به استثنای کارخانهداران در صورت عدم تسلیم اظهارنامه در دوران معافیت محروم از معافیت قانونی نخواهد بود بلکه با توجه به ماده 110 قانون مذکور این شرط شامل حال کارخانهداران است لذا به رأی صادره اعتراض داشته و تقاضای نقض آن را دارد.
رأی: شعبه سوم شورای عالی مالیاتی با ملاحظه شکوائیه واصله و بررسی اوراق پرونده به شرح زیر اعلام رأی مینماید:
حسب محتویات پرونده جواز تأسیس شماره 3377-14 مورخ 19/2/1378 که متعاقب کارت شناسائی شماره 2875 مورخ 11/7/75 صادر گردیده حکایت از موافقت وزارت جهاد سازندگی با تأسیس یک واحد تولیدی به منظور تولید ظروف یکبار مصرف و قطعات پلاستیکی و نایلون و نایلکس دارد، نظر به اینکه ماده 132 قانون مالیاتهای مستقیم واحدهای تولیدی و معدنی را مشمول معافیت قرار داده و بند 2 ماده 96 قانون مالیاتهای مستقیم نیز کارخانه و کارگاه را واحد تولیدی تلقی و تفاوتی بین آنها قائل نشده است. لذا به استناد تبصره ماده 193 قانون فوقالذکر واحدهای تولیدی و معدنی که دارای معافیت مدتدار میباشند در صورت عدم تسلیم اظهارنامه، ترازنامه و حساب سود و زیان در دوران معافیت نمیتوانند از معافیت موضوع ماده 132 استفاده نمایند، بنابراین از لحاظ مندرجات شکوائیه واصله ایرادی متوجه رأی مورد واخواهی نبوده، رد شکایت واصله اعلام میگردد. هزینه رسیدگی موضوع ماده 260 قانون مالیاتهای مستقیم قابل وصول میباشد.
محمدعلی بیگپور- علی عزیزی- اسماعیل ملکان
1323
19907/ت 24859هـ
31 تير 1380
تصویبنامه
کلیه وجوه پرداختی بلاعوض اشخاص به حساب پژوهشکده صنایع رنگ از جمله وجوه موضوع ماده 172 قانون تلقی میشود.
هیأت وزیران در جلسه مورخ 13/04/1380 بنا به پیشنهاد شماره 2999/ و مورخ 30/03/1380 وزارتخانههای علوم، تحقیقات و فنآوری و بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و به استناد ماده 172 قانون مالیاتهای مستقیم ـ مصوب 1366 ـ و اصلاحات بعدی آن تصویب نمود:
کلیه وجوه پرداختی بلاعوض اشخاص حقیقی و حقوقی به حساب شماره 304048522 (بانک تجارت شعبه خواهران فقید پزنده) به نام پژوهشکده صنایع رنگ از جمله وجوه موضوع ماده 172 قانون مالیاتهای مستقیم تلقی و از درآمد مشمول مالیات عملکرد سال پرداخت منبعی که مؤدی انتخاب خواهد کرد کسر میشود.
حسن حبیبی- معاون اول رییسجمهور
1322
19708/ت 24859هـ
30 تير 1380
تصویبنامه
کلیه وجوه پرداختی بلاعوض اشخاص به حساب مؤسسه مطالعات علوم شناختی از جمله وجوه موضوع ماده 172 قانون تلقی میشود.
هیأت وزیران در جلسه مورخ 13/04/1380 بنا به پیشنهاد شماره 2999/ و مورخ 30/03/1380 وزارتخانههای علوم، تحقیقات و فنآوری و بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و به استناد ماده 172 قانون مالیاتهای مستقیم ـ مصوب 1366 ـ و اصلاحات بعدی آن تصویب نمود:
کلیه وجوه پرداختی بلاعوض اشخاص حقیقی و حقوقی به حسابهای شماره 32120903 (بانک تجارت شعبه زرتشت شرقی) و شماره 705502 (بانک سپه شعبهایرانشهر شمالی) به نام مؤسسه مطالعات علوم شناختی از جمله وجوه موضوع ماده 172 قانون مالیاتهای مستقیم تلقی و از درآمد مشمول مالیات عملکرد سال پرداخت منبعی که مؤدی انتخاب خواهد کرد کسر میشود.
حسن حبیبی- معاون اول رییسجمهور
1321
30/4/3418
30 تير 1380
شعبه شورای عالی مالیاتی
معافیت موضوع ماده 132 و تبصره 4 آن، و تبصره 3 ماده 154 قانون
شماره و تاریخ رأی مورد واخواهی: 122- 24/7/79
مربوط به مالیات درآمد اشخاص حقوقی
سال عملکرد یا تعلق مالیات: 75
اداره امور اقتصادی و دارایی کاشان
خلاصه واخواهی: 1- این شرکت دارای دو واحد تولید 350 شانه و 500 شانه و یک واحد تکمیل است. ماشینآلات واحد 500 شانه حدود 8 ماه پس از صدور کارت شناسائی مورخ 19/2/69 (که برای واحد 350 شانه صادر گردیده بود) پس از ورود ماشینآلات مربوطه طی 7 فقره پروانه واردات در شش ماهه اول سال 71 به همراه دو دستگاه ایرانی نصب و از مهر تا بهمن سال مذکور تولید آزمایشی خود را شروع نموده و پروانه بهرهبرداری شماره 27133/6215/041151 مورخ 15/7/74 صرفاً برای واحد 500 شانه و واحد تکمیل آن صادر شده و تاریخ بهرهبرداری مندرج در آنکه نیمه دوم سال 71 تعیین شده مربوط به واحد اخیرالذکر میباشد و نه واحد 350 شانه ولی مجریان قرار هیأت تجدیدنظر به این موضوع و همچنین به این مطلب که موافقت اصولی و یا تاریخ بهرهبرداری اساساً برای واحد تولیدی صادر و منظور میگردد و نه برای شرکت، توجهی ننمودهاند و با اشاره به کارت شناسائی مورخ 19/2/69 که مربوط به واحد قبلی 350 شانه بوده درآمد واحد 500 شانه این شرکت را مشمول معافیت ماده 132 اصلاحی ندانستهاند.
2- هیأت حل اختلاف مالیاتی بدوی با قبول قسمتی از اعتراضات این شرکت و ضمن اعطای معافیت مالیاتی ماده 132 برای مدت 6 ماه، درآمد مشمول مالیات عملکرد 75 را به مبلغ 463 010 593 2 ریال تعدیل نموده که پس از طرح اعتراض مجدد این شرکت در هیأت تجدیدنظر، هیأت یاد شده که صرفاً در اجرای بند 1 ماده 247 تشکیل گردیده و بدون اینکه مأمور تشخیص مالیات ذیربط از رأی بدوی اعتراض نموده باشد، برخلاف تبصره 3 ماده 247 درآمد مشمول مالیات تعدیل شده در مرحله هیأت بدوی را با استناد به گزارش مجری قرار به مبلغ 908 599 359 3 ریال افزایش داده است.
3- گزارش مجریان قرار دائر بر تأیید میزان فروش برآورد شده توسط حوزه مالیاتی و با تاکید بر اینکه میزان فروش تعیین شده با توجه به ظرفیت و توان تولید ماشینآلات بوده مغایر با ماده 152 قانون مالیاتها میباشد زیرا در ماده مزبور از جمله قرائن تعیین شده میزان تولید در کارخانجات ملاک است و نه ظرفیت و توان تولید ماشینآلات و فروش واقعی سالانه مد نظر قانونگذار میباشد و نه فروش برآوردی حوزه.
4- مجریان قرار ضمن قبول اینکه این شرکت به دلیل نداشتن واحد ریسندگی مشمول ضریب 13% مورد محاسبه حوزه نمیباشد معالوصف بهجای استفاده از ضریب 8% بافندگی برخلاف مقررّات تبصره 3 ماده 154 رأساً پیشنهاد نمودهاند که با توجه به وجود واحد تکمیل از ضریب 10% استفاده شود. چنین ضریبی در دفترچه ارزش معاملاتی وجود ندارد و صرفاً در بند (الف) ردیف مربوطه برای کارخانه تولید فرش ماشینی دارای مراحل ریسندگی و بافندگی و تکمیل ضریب 13% و در بند (ب) آن ردیف، ضریب بافندگی به طور عام یعنی چه با تکمیل و چه بدون تکمیل 8% مشخص شده و الا در غیر این صورت برای هر کدام از این حالات ضریب خاصی تعیین میگردید به ویژه آنکه ریسندگی و بافندگی دو رکن اساسی تولید هستند و تکمیل با نقشی جانبی صرفاً در مرحله بافندگی وجود دارد.
5- هیأت تجدیدنظر معافیت موضوع تبصره 4 ماده 132 را که ممیز مالیاتی اعطاء و در برگ تشخیص منظور نموده به استناد گزارش مجریان قرار کان لم یکن اعلام و به درآمد مشمول مالیات شرکت افزوده است و بهجای حل اختلاف بدون رعایت تبصره 3 ماده 247، خود اختلاف دیگری ایجاد نموده.
6- مجریان قرار درآمد حاصل از صادرات فرش را مشمول 50% معافیت موضوع ماده 141 دانستهاند درحالیکه برابر ماده مذکور 100% درآمد حاصل از صادرات محصولات تمام شده صنعتی از مالیات معاف است. لذا با توجه به مراتب مزبور و به لحاظ اینکه هیأت تجدیدنظر بدون اعتراض حوزه مالیاتی به رأی بدوی با نقض رأی بدوی درآمد مشمول مالیات شرکت را افزایش داده و نیز به علت عدم رعایت مواد 237، 248، 132 و تبصره آن، 153 و تبصره 3 آن، 244 و 141 و تبصره 3 ماده 247 و نقص آشکار رسیدگی تقاضای نقض رأی صادره و رسیدگی مجدد را دارد.
شعبه چهارم شورای عالی مالیاتی پس از بررسی مندرجات پرونده و شکوائیه واصله به شرح زیر اعلام رأی مینماید:
رأی: واخواهی مؤدی نسبت به الف- میزان فروش منظور شده توسط حوزه ب- معافیت صادرات موضوع ماده 141، به لحاظ رسیدگی مجریان قرار صادره از هیأتهای حل اختلاف مالیاتی بدوی و تجدیدنظر که گزارشهای تنظیمی آنها درخصوص موارد مزبور منطبق با قسمت اخیر تصویبنامه شماره 54914/ ت/ 552/ هـ مورخ 223/12/71 هیأت وزیران و از کفایت رسیدگی نیز برخوردار بوده مردود و از این حیث ایرادی به رأی هیأت تجدیدنظر وارد نمیباشد لکن اقدامات هیأت مذکور در موارد ذیل:
1- عدم رعایت تبصره 3 ماده 247 قانون مالیاتهای مستقیم در نقض رأی بدوی و افزایش درآمد مشمول مالیات شرکت نسبت به مأخذ مندرج در رأی بدوی درحالیکه پرونده امر در اجرای بند 1 ماده مذکور در هیأت یاد شده مطرح و مأمور تشخیص مالیات ذیربط اعتراضی به رأی بدوی به عمل نیاورده است.
2- حذف معافیت مالیاتی موضوع ماده 132 اصلاحی منظور شده توسط هیأت بدوی نسبت به درآمد شش ماهه اول سال 75 حاصل از فروش تولیدات واحد فرش 500 شانه و واحد تکمیل، با توجه به بند 1 فوق و ایجاد حق مکتسبه برای مؤدی.
3- حذف معافیت موضوع تبصره 4 ماده 132 اصلاحی منظور شده توسط حوزه مالیاتی مربوط، (که با توجه به برخورداری مؤدی به شرح بند 2 فوق از معافیت مالیاتی شش ماهه اول سال 75، صرفاً نسبت به درآمد مشمول مالیات شش ماهه دوم سال مذکور و حاصل از فعالیتهای مندرج در تبصره 4 ماده یاد شده قابل اعمال میباشد).
4- عدم رعایت تبصره 3 ماده 154 در اعمال ضریب 10% پیشنهادی مجری قرار هیأت تجدیدنظر مخدوش بوده و مغایر با مقررّات قانونی میباشد لذا رأی مورد واخواهی بنا به جهات فوق نقض و پرونده امر جهت رسیدگی مجدد به هیأت موضوع ماده 257 قانون مالیاتها احاله میگردد.
غلامرضا نوری- اسدالله مرتضوی- صدیقه کاتوزیان
1320
30/4/3420
30 تير 1380
شعبه شورای عالی مالیاتی
هزینههای خارج از ضوابط مواد 147 و 148 قانون، فاقد وجاهت
شماره و تاریخ رأی مورد واخواهی: 5075- 26/7/79
مربوط به مالیات اشخاص حقوقی
سال عملکرد یا تعلق مالیات: 1377
اداره کل مالیات بر شرکتها
خلاصه واخواهی: بدین وسیله به رأی صادره از هیأت حل اختلاف مالیاتی تجدیدنظر به دلیل عدم رعایت قوانین و مقررّات موضوعه معترض و موارد اعتراض را به شرح زیر به استحضار رسانیده و تقاضای رسیدگی مینماید: الف- اعتراض به برگشت زیان فروش سهام در بورس اوراق بهادار، زیان حاصل از فروش سهام شرکت در بورس اوراق بهادار برخلاف مقررّات مالیاتی، توسط حوزه مالیاتی و هیأتهای حل اختلاف مالیاتی جزء هزینههای قابل قبول شرکت پذیرفته نشده در صورتی که با توجه به ماده 105 قانون مالیاتهای مستقیم و تبصره 4 آن و همچنین مواد 94 و 106 قانون یاد شده و بند 12 از ماده 148 قانون این عمل صحیح نبوده و استناد به تبصره 1 ماده 143 مبنی بر مقطوع بودن مالیات نقل و انتقال سود سهام برای عدم پذیرش زیان مزبور فاقد وجاهت قانونی است. ب- اعتراض به اضافه نمودن مبلغ 292 952 687 1 ریال بازیافت سرمایهگذاریها، از آنجا که سرمایهگذاریهای بلند مدت این شرکت به روش بهای تمام شده ثبت میگردند شرکت اقدام به شناسائی سود سهام مورد سرمایهگذاری پس از پایان سال مالی نموده است. بنابراین رویه آن قسمت از سود دریافتی بابت سرمایهگذاری در سهامی که بعد از اتمام سال مالی شرکت سرمایهپذیر خریداری میگردد، صرف بازیافت قیمت تمام شده آن سرمایهگذاری میشود که عمل حوزه مالیاتی و رأی هیأت تجدیدنظر با مدلول تبصره 2 ماده 1 آییننامه نحوه تنظیم، تحریر و نگهداری دفاتر مغایر میباشد درحالیکه رویه فوقالذکر از ابتدای سال 78 توسط سازمان حسابرسی الزامیگردیده و بنابراین افزودن این رقم به درآمد مشمول مالیات شرکت فاقد وجاهت قانونی است. ج- اعتراض به برگشت بخشی از هزینههای شرکت به نسبت معافیت قسمتی از سود دریافتی: با توجه به ضوابط و معیار پذیرش هزینهها از نظر مالیاتی در ماده 147 و بندهای ماده 148 حکم معینی مبنی بر عدم پذیرش و برگشت هزینههای واقعی و قانونی شرکت ذکر نگردیده و بنابراین رأی قطعی هیأت تجدیدنظر که بدون هیچگونه دلیل و مستندی صادر شده خلاف ماده 248 قانون میباشد.
رأی: شعبه دوم شورای عالی مالیاتی با ملاحظه موارد مطروحه در شکوائیه واصله و با مطالعه و بررسی اوراق مضبوط در پرونده مالیاتی مربوطه به شرح آتی انشاء رأی مینماید:
1- طبق تبصره 1 ماده 143 قانون مالیاتهای مستقیم، مالیات نقل و انتقال سهام شرکتها در بورس اوراق بهادار به صورت مقطوع تعیین شده و به تبع آن پذیرش کاهش ارزش همین سهام به عنوان هزینه قابل قبول وجاهت قانونی ندارد. 2- محسوب ننمودن بازیافت سرمایهگذاریها به عنوان درآمد (بند 20 بیانیه 15 رهنمودهای حسابداری) به علت مغایرت با مواد 147 و 148 قانون مالیاتهای مستقیم به لحاظ مالیاتی قابل قبول نمیباشد. 3- عدم پذیرش و برگشت هزینههائی که خارج از ضوابط مواد 147 و 148 قانون مالیاتهای مستقیم تحقق یافته موجه و قانونی میباشد. بنا به مراتب فوق از حیث ایرادات مندرج در شکوائیه واصله به رأی مورد واخواهی که با اظهارنظر مدلل نسبت به موارد اعتراض مؤدی صادر گردیده است، ایراد نقض مقررّات قانونی وارد نمیباشد، فلذا این شعبه رد شکایت رسیده و استواری رأی هیأت حل اختلاف مالیاتی تجدیدنظر را اعلام میدارد.
هزینه رسیدگی موضوع ماده 260 قانون مالیاتهای مستقیم قابل وصول میباشد.
صدیقه کاتوزیان- علیاکبر نوربخش- غلامرضا نوری
1319
30/4/3374
27 تير 1380
شعبه شورای عالی مالیاتی
اجرای تبصره 5 ماده 59 قانون
شماره و تاریخ رأی مورد واخواهی: 462/6- 1/5/79
مربوط به مالیات انتقال حق واگذاری محل
سال عملکرد یا تعلق مالیات: 78
اداره کل امور اقتصادی و دارایی استان اصفهان
خلاصه واخواهی: به رأی شماره 462/6 مورخ 1/5/79 هیأت حل اختلاف مالیاتی تجدیدنظر که بدون رعایت ماده 59 قانون مالیاتهای مستقیم و دستورالعمل شماره 49928/6606/4/30 مورخ 9/10/71 و رأی 3814/4/30 مورخ 26/4/79 هیأت عمومی شورای عالی مالیاتی صادر گردیده معترض میباشیم. طبق گواهی موضوع ماده 187 صادره شش دانگ باقیمانده پلاک 1883 را که به صورت عرصه محصور و بدون اعیانی و به صورت مسکونی بوده انتقال گرفته و به همان صورت نیز به فروش رسانده ایم و سند رسمی 76357 مورخ 24/3/79 دفترخانه 47 اصفهان مؤید این ادعاست. کاربری ملک نیز مسکونی بوده و فاقد کسب و پیشه میباشد و هیچگونه تغییر کاربری توسط مراجع ذیصلاح از جمله شهرداری منطقه داده نشده است. و طبق گواهی 442/13 مورخ 17/1/79 شهرداری عنوان دفتر اسناد رسمی زمین مزبور بایر و محصور بوده و در منطقه مسکونی ویژه قرار دارد. بنابراین تشخیص مالیات حق کسب و پیشه برای آن خارج از قانون و نقض آشکار دستورالعمل فوق و رأی هیأت عمومی و شورای عالی مالیاتی میباشد. از آن شورای محترم تقاضای نقض رأی هیأت تجدیدنظر و رسیدگی مجدد را داریم.
شعبه چهارم شورای عالی مالیاتی با توجه به مفاد شکوائیه واصله و بررسی مندرجات پرونده مالیاتی مربوطه به شرح ذیل اعلام رأی مینماید:
با عنایت به مفاد رأی شماره 3814- 4/30 مورخ 26/4/79 هیأت عمومی شورای عالی مالیاتی که منظور از حقوق ناشی از موقعیت تجاری محل موضوع تبصره 5 ماده 59 قانون مالیاتهای مستقیم را حقوق به رسمیت شناخته شده توسط مراجع ذیصلاح برای واحدهای تجاری اعلام نموده و از طرفی مندرجات سند مالکیت رسمی و نامه شماره 442-13 مورخ 17/1/79 شهرداری منطقه سه اصفهان به دفترخانه اسناد رسمی مربوطه (برگهای 1 الی 3 پرونده) صرفاً حکایت خانه مخروبه و یا زمین بایر بودن ملک موصوف دارد، از این رو استناد هیأت حل اختلاف مالیاتی تجدی نظر به مفاد گزارش مجری قرار مبنی بر احتمال استفاده تجاری از ملک مزبور در آینده و لذا تعلق ارزش تجاری به آن بدون اتکاء به اسناد و مدارک مثبتهای دال بر مبادله وجوهی بین طرفین بابت حق واگذاری محل، مغایر با رأی یاد شده هیأت عمومی شورای عالی مالیاتی و دستورالعمل شماره 49928/6606-4/30- مورخ 9/10/71 وزارتی میباشد. از این رو رأی مورد واخواهی بنا به جهات مذکور (نقص رسیدگی و نقض مقررّات قانونی) قابل تنفیذ نبوده و با نقض آن پرونده مالیاتی مربوط، به هیأت موضوع ماده 257 احاله میگردد.
غلامرضا نوری- اسدالله مرتضوی- صدیقه کاتوزیان
1318
24174
26 تير 1380
بخشنامه
نحوه پرداخت مالیات شرکتهای دولتی با توجه به ماده 44 قانون محاسبات عمومی کشور
110
ماده 44 قانون محاسبات عمومی کشور چنین مقرر میدارد:
شرکتهای دولتی مکلفند پس از تصویب ترازنامه و حساب سود و زیان شرکت توسط مجامع عمومی مربوط حداکثر ظرف یک ماه ترتیب پرداخت مبالغ مالیات و همچنین سود سهام دولت را در وجه وزارت امور واقتصادی و دارایی بدهند. تخلف از اجرای این ماده در حکم تصرف غیرمجاز در وجوه عمومی محسوب میشود.
تبصره- شرکتهای دولتی مکلفند در صورتی که تا پایان شهریورماه هرسال ترازنامه و حساب سود و زیان سال قبل آنها به تصویب مجامع عمومی مربوط نرسیده باشد، بر مبنای ارقام ترازنامه و حساب سود و زیانی که به حسابرس منتخب وزارت امور اقتصادی و دارایی ارائه دادهاند مالیات متعلقه را طبق قوانین مالیاتی مربوط و یا معادل 80 درصد مبلغی را که به عنوان مالیات دوره مالی مورد نظر در لایحه بودجه کل کشور برای آنها پیشبینی شده است به ترتیب مقرر در این ماده در وجه وزارت امور واقتصاد و دارایی به طور علیالحساب پرداخت نمایند.
آقایان مدیرانکل مالیاتی مسؤول حسن اجرای مقررّات مذکور بوده و موارد تخلف از مقررّات ماده 44 قانون محاسبات عمومی را حداکثر تا پایان مهرماه باید به دادستانی انتظامی مالیاتی جهت اقدام قانونی مقتضی اعلام دارند.
این امر تعارضی با تمدید مهلت موضوع تبصره (1) ماده 110 قانون مالیاتهای مستقیم ندارد و در صورت ضرورت امر و با رعایت بخشنامه شماره 43161/2885-5/30 مورخ 18/11/1379 مقام عالی وزارت میتوان نسبت به تمدید مهلت نیز اقدام نمایند.
علیاکبر عربمازار - معاو ن درآمدهای مالیاتی
1317
30/4/3315
26 تير 1380
شعبه شورای عالی مالیاتی
قبول بدهیهای مستند متوفی
شماره و تاریخ رأی مورد واخواهی: 1/966- 24/8/79 هیأت موضوع ماده 216
مربوط به مالیات بر ارث
سال عملکرد یا تعلق مالیات: 77
اداره: اداره کل مالیات بر ارث و اراضی بایر تهران
خلاصه واخواهی: مرحوم «...» در زمان حیات خود تعداد 4 فقره چک از حساب 38517 بانک ملی شعبه بازار که تاریخ وصول آنها یک ماه بعد از فوت ایشان میباشد به طلبکاران داده که امضاء متوفی و صحت مندرجات آنها توسط بانک تأیید گردیده است. اینجانبان چون هیچگونه اطلاعی از صدور این چکها نداشتیم در زمان تسلیم اظهارنامه و مراجعه به هیأت حل اختلاف بدوی از آنها به عنوان بدهی متوفی ذکری به میان نیاوردیم. طلبکاران چکها را به حساب خود در بانک واگذار نمودند که به علت عدم موجودی در حساب متوفی برگشت گردیده است. طلبکاران به اینجانبان مراجعه نمودند ولی به علت اینکه ما از این مبالغ بدهی اطلاعی نداشتیم از پرداخت آنها امتناع نمؤدیم. طلبکاران به وسیله وکلای انتخابی خود از طریق مراجع رسمی شکایت نمودند که به صدور ابلاغ اجراییه در روزنامه «...» مورخ 9/3/79 منجر و اعلام گردیده ظرف ده روز در پرداخت بدهی اقدام شود. در غیر این صورت عملیات اجرایی جریان خواهد یافت. در نتیجه اینجانبان مجبور شدیم بدهی متوفی را که تحقق یافته بود به طلبکاران پرداخت نمائیم و طلبکاران طبق گواهیهای صادره دریافت طلب خود را گواهی و تأیید نمودهاند. پس از پرداخت بدهی طلبکاران چون مالیات بر ارث متوفی قطعی گردیده بود اینجانبان در اجرای ماده 216 قانون مالیاتهای مستقیم به عملیات اجرایی شکایت نمؤدیم که متأسفانه هیأت مزبور در رأی خود تصریح نمود تاریخ چکها بعد از فوت میباشد و این امر را منطبق با قانون چک ندانستهاند درحالیکه طبق ماده 13 قانون اصلاح چک علاوه بر اینکه صادرکننده چک وعده دار باید مبلغ مندرج در آن را بپردازد در صورت شکایت ذینفع به مجازات عنوان شده در ماده مذکور نیز محکوم خواهد شد. بنابراین اظهارنظر اعضای هیأت حل اختلاف بر خلاف ماده یاد شده میباشد. به علاوه چون پرداخت وجه چکها از طریق اجرای ثبت و توافق انجام یافته بین وراث و طلبکاران به شرح گواهیهای صادره از اداره چهارم اجرای ثبت صورت پذیرفته هیأت حل اختلاف مالیاتی توافق انجام یافته به کیفیت فوقالذکر و تاریخ چکها بعد از فوت را مثبت ادعای وکیل مؤدیان مبنی بر اینکه چکها جزء دیون محقق متوفی میباشند ندانسته است. بنابراین چون رأی هیأت حل اختلاف مالیاتی فاقد اظهارنظر موجه و مدلل نسبت به اعتراض مندرج در لایحه تسلیمی وکیل اینجانبان و مستندات رسمی ارائه شده میباشد تقاضای نقض آن را داریم.
رأی: شعبه دوم شورای عالی مالیاتی با ملاحظه شکوائیه واصله و مطالعه و بررسی پروندههای مالیاتی و اجرایی مربوطه به شرح آتی انشاء رأی مینمایند:
طبق قسمت اخیر ماده 37 قانون مالیاتهای مستقیم چنانچه پس از قطعیت مالیات اسناد و مدارک تازهای مربوط به بدهی متوفی ارائه گردد و در محاسبه مالیات مؤثر باشد پرونده امر جهت صدور رأی مقتضی به هیأت حل اختلاف مالیاتی ارسال و طبق رأی هیأت اقدام خواهد شد. بنابراین چون هیأت حل اختلاف مالیاتی موضوع ماده 216 قانون مالیاتهای مستقیم که در واقع بهجای هیأت موضوع ماده 37 قانون مذکور مبادرت به صدور رأی نموده بدون توجه به عرف معمول بازار که در آن صدور و تسلیم چکهای وعده دار رایج است و بدون اقامه دلیل موجهی مبنی بر اینکه بدهی موضوع چکهای مورد نظر غیرواقعی است مغایر مفاد ماده 248 قانون مالیاتهای مستقیم اقدام به صدور رأی نموده است. علیهذا این شعبه رأی مورد واخواهی را نقض و پرونده امر را جهت رسیدگی مجدد به هیأت حل اختلاف مالیاتی دیگری احاله مینماید.
علیاکبر نوربخش- صدیقه کاتوزیان- غلامرضا نوری
1316
30/4/3313
26 تير 1380
شعبه شورای عالی مالیاتی
اضافه نمودن سود دوره انحلال به اقلام دارایی فاقد توجیه قانونی است.
شماره و تاریخ رأی مورد واخواهی: 1045- 6/8/79
مربوط به مالیات اشخاص حقوقی
سال عملکرد یا تعلق مالیات: دوره انحلال
اداره کل امور اقتصادی و دارایی استان اصفهان
خلاصه واخواهی: احتراماً در اجرای ماده 251 قانون مالیاتهای مستقیم اعتراض خود را به شرح زیر معروض میدارد: این شرکت در 31/5/73 به ثبت رسید و متأسفانه در سال 74 مورد سرقت واقع و کلیه مایملک شرکت به سرقت رفت و به ناچار در 3/10/75 انحلال شرکت ثبت و اعلام شد، حوزه مالیاتی در رسیدگی به مالیات دوره انحلال ارقامی را به عنوان درآمد محاسبه و ارقام درآمد محاسبه شده را دارایی فرض نموده و بر این اساس مبادرت به تعیین درآمد مشمول مالیات دوره انحلال نموده است. گرچه هیأتهای حل اختلاف بدوی و تجدیدنظر قرار رسیدگی صادر نمودهاند که علیرغم درخواست مدیر تصفیه گزارش مجریان قرار ارائه نشده تا در غیر واقع بودن آنها دفاع به عمل آید، معالوصف استحضار دارند که تحصیل سود یا زیان در یک دوره مالی، دارایی یا بدهی نیست بلکه جریان سود باعث افزایش در داراییها یا کاهش در بدهیها خواهد شد و در مورد زیان بالعکس میباشد و ماده 115 قانون نیز با توجه به مطلب مزبور تدوین و تصویب شده است. بنابراین اگر سود یا زیانی در دوران منتهی به انحلال شرکت وجود داشته، خود باعث افزایش دارایی یا کاهش بدهیهای شرکت شده و به عنوان دارایی خیالی و تصوری جداگانه وجود نداشته که به داراییهای تاریخ انحلال اضافه گردد که متأسفانه هیأتهای حل اختلاف مالیاتی و مجریان قرار به این امر توجه ننمودهاند. لذا از آن مرجع عالی درخواست میشود با نقض رأی هیأت حل اختلاف مالیاتی تجدیدنظر از اقدام غیر قانونی جلوگیری فرمایند.
رأی: شعبه دوم شورای عالی مالیاتی با ملاحظه شکوائیه واصله و با مطالعه و بررسی اوراق مضبوط در پرونده مالیاتی مربوطه به شرح آتی انشاء رأی مینماید:
هر چند هیأتهای حل اختلاف مالیاتی بدوی و تجدیدنظر با توجه به لایحه اعتراضیه شرکت مؤدی هر کدام به طور جداگانه اقدام به صدور قرار کارشناسی نموده و براساس گزارشهای کارشناسان مجری قرار ضمن تعدیل درآمد مشمول مالیات مبادرت به صدور رأی نمودهاند. لیکن چون مفاد گزارش مجری قرار هیأت حل اختلاف مالیاتی بدوی (که مورد تأیید مجری قرار هیأت حل اختلاف مالیاتی تجدیدنظر نیز قرار گرفته) مبنی بر تأیید عمل ممیز مالیاتی مربوطه به سبب عدم تسلیم اظهارنامه مالیاتی دوره انحلال در موعد مقرر قانونی و داشتن فعالیت اقتصادی شرکت در این دوره و اضافه نمودن سود حاصل از آن به اقلام دارایی، فاقد توجیه قانونی میباشد. علیهذا این شعبه رأی مورد واخواهی را به سبب نقض مقررّات قانونی نقض و پرونده امر را جهت رسیدگی مجدد به هیأت حل اختلاف مالیاتی موضوع ماده 257 قانون مالیاتهای مستقیم احاله مینماید.
صدیقه کاتوزیان- علیاکبر نوربخش- غلامرضا نوری
1315
30/4/3220
25 تير 1380
شعبه شورای عالی مالیاتی
تعیین مبلغ یوزانس به عنوان درآمد مستقل از قرارداد و مطالبه مالیات از این بابت
شماره و تاریخ رأی مورد واخواهی: 4771- 28/6/79
مربوط به مالیات بر درآمد اشخاص حقوقی
سال عملکرد یا تعلق مالیات: 1995 میلادی منتهی به 10/10/75
اداره کل مالیات بر شرکتها
خلاصه واخواهی: قسمت اول رأی هیأت تجدیدنظر ارتباطی به اعتراض شرکت نداشته و قسمت دوم آن نیز که مربوط به بهره یوزانس[1] است مبتنی بر استدلال قانونی نمیباشد. واقعیت امر آن است که مبلغ یوزانس جزء بهای معامله و قرارداد بوده (مورد تأیید مجری قرار) و باید همانند مبالغ قرارداد مشمول محاسبات ماده 111 و تبصره آن قرار گیرد. متأسفانه حوزه مالیاتی مبلغ یوزانس را به عنوان درآمد مستقل از قرارداد تلقی نموده و با اعمال ضریب 100% و با اعمال نرخ ارز آزاد (خلاف بخشنامه 7165 مورخ 10/3/76) به عنوان درآمد بهره تلقی نموده و هیأت حل اختلاف نیز بدون هیچگونه نظریه مستدل و قانونی و بدون توجه به آخرین جمله بند 4 گزارش اجرای قرار که اعلام داشته بحث درآمد مشمول مالیات یوزانس و حتی فاینانس[2] از مباحث روز است و در هر صورت نظر هیأت محترم در این مورد صائب است اصدار رأی نموده است و چون رأی صادره بدون رعایت مفاد ماده 248 صادر گردیده و مقوله[3] یوزانس از جمله مواردی است که از نظر کادر مالیاتی و مؤدیان مالیاتی در پرده ابهام است و نظر صائبی اعلام نشده تقاضای نقض رأی تجدیدنظر و رسیدگی مجدد را دارد.
شعبه چهارم شورای عالی مالیاتی پس از بررسی مفاد شکوائیه واصله و محتویات پرونده مالیاتی ذیربط به شرح آتی اعلام رأی مینماید:
به موجب ماده 111 اصلاحی قانون مالیاتهای مستقیم درآمد مشمول مالیات پیمانکاری اشخاص خارجی در ایران در تمام موارد معادل 12% دریافتی سالانه آنها ذکر شده است. بنابراین تقسیم و تفکیک مبلغ پرداختی به پیمانکاران خارجی به اقلام و فعالیتهای مختلف تحت عناوینی چون بهرهبرداری از سرمایه یا یوزانس و اعمال ضرایب جداگانه بر مبنای نرخهای متفاوت ارز مغایر با ماده مذکور و مقررّات جاریه میباشد و لذا به اقدام حوزه مالیاتی و تأیید هیأتهای حل اختلاف در این خصوص ایراد عدم رعایت قوانین و مقررّات موضوعه مترتب است و ضمن نقص رأی هیأت حل اختلاف مالیاتی تجدیدنظر پرونده امر جهت رسیدگی مجدد به هیأت موضوع ماده 257 قانون یاد شده احاله میگردد.
غلامرضا نوری- اسدالله مرتضوی- صدیقه کاتوزیان
[1]- یوزانس
اعتبارات اسنادی مدتداری که به ضمیمه اسناد حمل کالا، برات عهده بانک گشاینده ارسال میگردد را یوزانس گویند.
براتی که توسط بانک باز کننده اعتبار قبولی داده شود را قبولی بانکی گویند، در این حالت چنانچه ذینفع اعتبار به وجه نقد نیاز داشته باشد میتواند قبولی بانکی را در بازار تنزیل و به وجه نقد تبدیل نماید.
(منبع http://sepahanbank.ir/)
[2]- فاینانس
در برخی مواقع، فروشنده مایل نیست وجه کالا را به صورت اعتبار اسنادی مدت دار دریافت نماید از طرف دیگر خریدار نیز به دلیل فقدان نقدینگی قادر به پرداخت نقدی اعتبار اسنادی نمیباشد، در این حالت معمولاً خریدار از یک بانک یا موسسه مالی درخواست میکند که وجه اعتبار اسنادی را به صورت نقدی به فروشنده پرداخت و اصل و سود مبلغ پرداخت شده را در یک دوره زمانی مشخص از خریدار دریافت نماید، این روش پرداخت را فاینانس مالی و به موسسات تأمین کننده وجوه، فاینانسر مالی میگویند. مدت دوره استفاده از تسهیلات فاینانس معمولاً بین 1 تا 3 سال و مدت دوره بازپرداخت بین 5 تا 15 سال در مورد طرحهای مختلف متغیر است.
(منبع http://sepahanbank.ir/)
[3]- مقوله(اسم) 1- سخن گفته شده گفتار. 2- هر یک از مقولات عشر ...
(منبع: http://farsilookup.com)
1314
14009
24 تير 1380
بخشنامه
کارت شناسایی با ارزش پروانه بهرهبرداری
132
چون به موجب نامه شماره 106073 مورخ 19/04/80 وزارت صنایع و معادن برخی از حوزههای مالیاتی از اعمال 20% معافیت درآمد مشمول مالیات ابرازی مصرح در تبصره 4 ماده 132 اصلاحی قانون مالیاتهای مستقیم مصوب اسفندماه 1366 و اصلاحیههای بعدی آن نسبت به واحدهایی که دارای درآمد حاصل از فعالیتهای مذکور در تبصره یاد شده هستند و از طرف وزارت صنایع و معادن برای آنها کارتشناسایی با ارزش پروانه بهرهبرداری صادر شده است، منحصراً به این دلیل که در متن تبصره موصوف به عبارت «پروانه بهرهبرداری» تصریح شده و از کارتشناسایی سخنی به میان نیامده است خودداری مینمایند، لذا با توجه به اینکه حسب اعلام و مستندات ارائه شده توسط وزارت صنایع و معادن کارتشناسایی با ارزش پروانه بهرهبرداری براساس دستورالعمل شماره 1/4007 مصوب 20/04/73 و تجدیدنظر شده در تاریخ 26/10/73 معطوف به مصوبه 30/06/64 شورای عالی صنایع صادر و به موجب دستورالعمل مزبور درصدر کارت ارزش آن معادل پروانه بهرهبرداری درج و اعلام گردیده است و از طرفی به موجب ماده 4 قانون تشکیل شورای عالی صنایع مصوبات این شورا برای کلیه دستگاهها لازمالاجرا میباشد، به لحاظ اجرای صحیح مقررّات و اتخاذ رویۀ واحد در کلیه واحدهای مالیاتی، مقرر میشود:
حوزههای مالیاتی معافیت تبصره 4 ماده 132 اصلاحی را در مورد کلیه واحدهایی که دارای درآمد حاصل از فعالیتهای مذکور در تبصره یاد شده بوده و برای آنها بهجای پروانه بهرهبرداری کارتشناسایی با ارزش پروانه بهرهبرداری صادر شده است، در صورت حصول سایر شرایط مقرر در قانون اعمال نمایند. بدیهی است در مواردی که بعضی از حوزههای مالیاتی قبل از صدور این دستورالعمل از اعمال معافیت مورد نظر فقط به صرف صدور کارتشناسایی با ارزش پروانه بهرهبرداری بهجای پروانه بهرهبرداری خودداری کرده باشند مکلفاند بدون فوت وقت و با رعایت مقررّات نسبت به اعاده حق قانونی مؤدیان ذیربط سریعاً اقدام نمایند.
حسین نمازی- وزیر امور اقتصادی و دارایی
1313
30/5/2134
24 تير 1380
بخشنامه
آییننامه اجرایی ماده 62 قانون برنامه سوم توسعه
(کدهای 2027 و 2234 را ملاحظه فرمایید)
آییننامه اجرایی ماده 62 قانون برنامه سوم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران موضوع تصویبنامه شماره 14833/ت 23963ه مورخ 6/4/1380 هیأت محترم وزیران جهت اطلاع و اقدام لازم به پیوست ارسال میگردد.
سیدعلیرضا سجادی- مدیرکل فنی مالیاتی
شماره:14833/ت 23963هـ تاریخ:06/04/1380
وزارت امور اقتصادی و دارایی- سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور
هیأت وزیران در جلسه مورخ 27/3/1380 بنا به پیشنهاد شماره 37215/4979/61 مورخ 10/10/1379 وزارت امور اقتصادی و دارایی و به استناد ماده (62) قانون برنامه سوم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران - مصوب 1379- آییننامه اجرایی ماده یاد شده را به شرح زیر تصویب نمود:
آییننامه اجرایی ماده (62) قانون برنامه سوم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران
ماده 1- کلیه شرکتهای دولتی که صددرصد سهام آنها متعلق به دولت یا متعلق به شرکتهای دولتی مذکور هستند، مکلفند طی برنامه سوم توسعه یکبار داراییهای ثابت خود را برابر ضوابط مقرر در این آییننامه طبق نظر کارشناس یا کارشناسان منتخب مجمع عمومی ارزیابی و مازاد حاصل نسبت به قیمت دفتری را پس از ارائه گزارش بازرس قانونی در مجمع عمومی مطرح و حسب مورد به حساب افزایش سرمایه دولت و یا شرکت دولتی مربوط در شرکتهای دولتی یاد شده منظور نمایند.
ماده 2- قیمت دفتری جدید شامل اضافه ارزش ناشی از تجدید ارزیابی داراییهای ثابت استهلاکپذیر میباشد و هزینه استهلاک آنها از جمله هزینههای قابل قبول مالیاتی محسوب میشود.
ماده 3- اضافه ارزش ناشی از تجدید ارزیابی داراییهای ثابت، مشمول مالیات بر درآمد و سایر انواع مالیاتها از جمله حق تمبر نمیشود.
ماده 4- نحوه استهلاک داراییهای ثابت تجدید ارزیابی شده استهلاکپذیر از لحاظ مأخذ استهلاک و تاریخ شروع محاسبه استهلاک، تابع مقررّات قانون مالیاتهای مستقیم و براساس نرخ جدول استهلاک قانون مزبور خواهد بود.
حسن حبیبی- معاون اول رییسجمهور
1312
30/4/3091
20 تير 1380
شعبه شورای عالی مالیاتی
اجرای تبصره 6 ماده 100 قانون
شماره و تاریخ رأی مورد واخواهی: 7255- 22/12/78
مربوط به مالیات مشاغل
سال عملکرد یا تعلق مالیات: 74 و 75
اداره امور اقتصادی و دارایی تبریز
خلاصه واخواهی: حوزه مالیاتی بدون رسیدگیهای لازم در مورد وضعیت کسبی اینجانب با استناد به تبصره 6 ماده 100 قانون مالیاتهای مستقیم بدون تماس و اخذ نظریه اینجانب با تعیین مبلغی به عنوان درآمد و مالیات که به هیچ وجه با درآمد اینجانب تناسبی نداشته توافق مینماید و برگ مالیات قطعی صادر مینماید که برگهای قطعی صادره به استناد رأی دیوان عدالت اداری نقض و دستور صدور برگ تشخیص و ارجاع پرونده به کمیسیون را صادر مینماید متأسفانه کمیسیون بدوی بدون توجه به موارد اظهار شده در لایحه تسلیمی و بدون بررسیهای لازم و کافی در ارتباط با مدت فعالیت و وضعیت کسبی و بدون توجه به اظهارنظر نماینده صنف برگهای تشخیص را تأیید مینماید و هیأت حل اختلاف مالیاتی تجدیدنظر نیز بدون حضور اینجانب که به علت پیش آمد غیرمترقبه نتوانسته بودم در جلسه کمیسیون شرکت نمایم با رد اظهارات اینجانب و بدون رسیدگی مستقیم و ملاحظه وضعیت کسبی در جریان سالهای 74 و 75 که گرفتار راهاندازی کارخانه«...» بودهام و عملاً فعالیت در شغل زرگری افت و کاهش قابل ملاحظه داشته و کاهش سرمایه به علت سرمایهگذاری در تأسیس کارخانه نیز مورد توجه واقع شده و مورد ظلم و اجحاف قرار گرفتهام. تقاضا دارد ضمن بررسی پرونده با نقض رأی دستور رسیدگی مجدد صادر فرمایید.
رأی: شعبه سوم شورای عالی مالیاتی با ملاحظه شکوائیه واصله، مطالعه و بررسی اوراق و مدارک پرونده مالیاتی به شرح آتی انشاء رأی مینماید:
پرونده امر مشعر بر این است که حوزه مالیاتی در اجرای دادنامه دیوان عدالت اداری مبنی بر نقض برگهای قطعی صادره که براساس توافق با اتحادیه صادر شده اقدام به صدور برگ تشخیص و ارجاع پرونده به هیأت حل اختلاف مالیاتی نموده است. هیأت حل اختلاف مالیاتی بدوی ضمن رسیدگی به موارد اعتراض به شرح لایحه تسلیمی درآمد مشمول مالیات مندرج در برگهای تشخیص صادره را عیناً تأیید نموده، مؤدی با وجود ابلاغ برگ دعوت کمیسیون در هیأت تجدیدنظر حاضر نشده و لایحهای هم نفرستاده است با این وجود هیأت مزبور با رسیدگی مجدد به موارد اعتراض موجود در پرونده و توجیه اینکه مؤدی اسناد و مدارک مثبتهای در رد برگهای تشخیص صادره ارائه ننموده استواری رأی هیأت حل اختلاف مالیاتی بدوی را اعلام داشته است. بنا به مراتب و از حیث مندرجات شکوائیه واصله ایراد قانونی به رأی مورد واخواهی وارد نبوده، رد شکایت واصله اعلام میشود. هزینه رسیدگی موضوع ماده 260 قانون مالیاتهای مستقیم قابل وصول است.
علی عزیزی- محمدعلی بیگپور- اسماعیل ملکان
1311
30/4/3049
19 تير 1380
شعبه شورای عالی مالیاتی
عدم اعطای معافیت موضوع ماده 132 قانون از زمان فعالیت تولیدی
شماره و تاریخ رأی مورد واخواهی: 142-4/3/79
مربوط به مالیات بر درآمد اشخاص حقوقی
سال عملکرد یا تعلق مالیات: 1374 و 75
اداره امور اقتصادی و دارایی گرمسار
خلاصه واخواهی: محل کارخانه در خارج از شعاع 120 کیلومتری تهران قراردارد و شرکت از سال 1371 لغایت 1376 به مدت 6 سال مشمول معافیت موضوع ماده 132 قبل از اصلاحی قانون مالیاتهای مستقیم میباشد: هیأت حل اختلاف مالیاتی تجدیدنظر بدون توجه به مفاد ماده 132 مذکور و علیرغم صراحت قسمت اخیر رأی شماره 13502-4/30- 1/10/69 شورای عالی مالیاتی که تاریخ مندرج در پروانه بهرهبرداری به عنوان مبدأ شروع معافیت دانسته است این شرکت را از سال 70 به بعد دارای فعالیت تولیدی تلقی نموده و از اعطای معافیت مالیاتی استحقاقی شرکت خودداری نموده است. همچنین هیأت مزبور برخلاف بخشنامه 41075/12802-4/30- 24/11/74 وزارت امور اقتصادی و دارایی که معاونت راهداری و هماهنگی امور استانی وزارت راه و ترابری را مرجع صلاحیتدار جهت تعیین فاصله واحدهای تولیدی از مرکز تهران تعیین نموده است و با استناد به سایر منابع و مراجع شرکت را داخل محدوده 120 کیلومتری فرض نموده و حتی در مورد فاصله رأی قطعی و روشن نداده و فقط آن را فرض نموده است اینک چون شرکت دارای پروانه بهرهبرداری بوده و تاریخ استفاده از معافیت تاریخ مندرج در پروانه بهرهبرداری میباشد و زمان شروع بهرهبرداری مطابق پروانه بهرهبرداری و نامه شماره 10473 مورخ 20/12/77 صادره از اداره کل صنایع استان سمنان از تاریخ 6/9/70 و همچنین با توجه به رأی شماره 9146-4/30 مورخ 27/7/72 شورای عالی مالیاتی در مورد شرکت «...» که مشابه این شرکت بوده و مشمول استفاده از معافیت گردیده است. ضمناً خیلی از ارگانها به موجب نامههائی که تصویر آنها پیوست است این شرکت را خارج از شعاع 120 کیلومتری دانستهاند. درخواست رسیدگی دارد.
شعبه پنجم شورای عالی مالیاتی با ملاحظه شکوائیه رسیده و پس از بررسی محتویات پرونده امر به شرح آتی اعلام رأی مینماید:
شرکت مؤدی طی لایحه شماره 124-78 مورخ 3/3/78 که تحت شماره 1962- 4/3/78 ثبت گردیده عنوان هیأت حل اختلاف مالیاتی تجدیدنظر با ذکر مطالبی مدعی بوده که بهرهبرداری اصولاً قبل از سال 1370 امکانپذیر نبوده است هیأت حل اختلاف مالیاتی صادرکننده رأی مورد واخواهی در رسیدگی به این بخش از اعتراضات و نیز ادعای مؤدی درباره استفاده از معافیت موضوع ماده 132 قانون مالیاتهای مستقیم مصوب 3/12/1366 (قبل از اصلاح مورخ 7/2/1371) با استناد به پروانه تأسیس و پروانه بهرهبرداری اظهارنظر کرده: شرکت حداقل از سال 1370 به بعد دارای فعالیت تولیدی بوده بنابراین با توجه به مقررّات تبصره 1 ماده 132 با فرض اینکه مؤدی در داخل محدوده 120 کیلومتری مورد نظر قرار داشته باشد، دورۀ معافیت آن پایان یافته و شرکت در سالهای مورد رسیدگی مشمول معافیت مورد نظر نمیباشد
به اظهارنظر فوق ایرادات زیر وارد است:
1- دورۀ معافیت مورد نظر هیأت چند سال بوده است.
2- منظور از استناد به تبصره 1 ماده 132 قانون مذکور مشخص نیست.
3- آیا شرکت در داخل محدوده 120 کیلومتری قرار دارد یا خیر؟
اینک با درنظر گرفتن تاریخ صدور پروانه تأسیس شماره 304949 مورخ 12/2/66، مؤدی جهت استفاده از معافیت، در صورت احراز سایر شرایط، مشمول مقررّات تبصره 3 ماده 132 قانون مزبور (قبل از اصلاح مورخ 7/2/71) خواهد بود، بنابراین حق این بود که هیأت یاد شده ابتدا دوره و مدت معافیت مؤدی را مشخص و سپس به طریق مقتضی تاریخ بهرهبرداری واحد تولیدی مورد بحث را با در نظر داشتن نوع کالای تولیدی مندرج در پروانه بهرهبرداری شماره 14599/23- 9/9/70 تعیین و در صورتی که تاریخ بهرهبرداری به طوری که مؤدی ادعا دارد قبل از 3/12/66 (تاریخ تصویب قانون مالیاتهای مستقیم) نباشد برابر مفاد تبصره 2 ماده 132 پیش گفته که مقرر داشته این قبیل واحدهای تولیدی نسبت به کل مدت از تاریخ صدور پروانه بهرهبرداری (به شرط دارا بودن سایر شرایط) مشمول معافیت مالیاتی خواهد بود، درخصوص مالیات سنوات مورد رسیدگی تصمیم نهائی اتخاذ مینمود که به این صورت عمل نشده است.
ضمناً در مورد اینکه واحد تولیدی مورد بحث در داخل محدوده 120 کیلومتری مرکز تهران قرار گرفته یا خیر به موجب بخشنامه شماره 41075/ 12802 مورخ 24/11/74 وزارت امور اقتصادی و دارایی مرجع ذیصلاح، معاونت راهداری و هماهنگی امور استانی وزارت راه و ترابری تعیین گردیده است. لذا از این حیث هم بایستی در صورت نیاز از این مرجع استعلام شود. بنا به دلایل فوق رأی شماره 142- 4/3/79 هیأت حل اختلاف مالیاتی تجدیدنظر را به دلیل عدم کفایت رسیدگی نقض و پرونده به هیأت حل اختلاف مالیاتی موضوع ماده 257 قانون فوقالذکر احاله میگردد.
محمدعلی سعیدزاده- غلامحسین مختاری- غلامعلی آبائی
1310
30/4/3036
18 تير 1380
شعبه شورای عالی مالیاتی
تشخیص علیالرأس درآمد کمیسیونری برای شعبه شرکت خارجی از سوی ممیز مالیاتی
شماره و تاریخ رأی مورد واخواهی: 2642-6/6/79
مربوط به مالیات اشخاص حقوقی
سال عملکرد یا تعلق مالیات: متمم منتهی به 30/9/1995 (8/7/77)
اداره کل مالیات بر شرکتها
خلاصه واخواهی: 1- این شعبه که فعالیتهای آن صرفاً انجام امور اداری و هماهنگی با مشتریان شرکت اصلی بوده خود در هیچ یک از معاملات مستقیم دفتر مرکزی مباشرت نکرده و رأساً هیچگونه فعالیت بازرگانی و کمیسیونری در ایران نداشته و در سال منتهی به 30/9/95 هیچگونه درآمد نیز از این بابت در ایران تحصیل ننموده است، معهذا ممیز محترم مالیاتی بدون هر گونه مأخذ صحیح و قانونی اقدام به تشخیص درآمد کمیسیونری فرضی برای این شعبه نموده است. 2- درآمد فرضی کمیسیونری برخلاف مفاد ماده 237 قانون مالیاتهای مستقیم تشخیص گردیده و هیچگونه مأخذ صحیح نداشته و متکی به دلائل و اطلاعات کافی نبوده است. 3- در رسیدگی به اعتراض این شعبه ممیزکل بدون هر گونه استدلال پرونده را به هیأت حل اختلاف ارجاع نموده و آراء هیأتهای حل اختلاف مالیاتی بدوی و تجدیدنظر بدون انجام رسیدگیهای لازم و برخلاف مفاد ماده 248 قانون مالیاتهای مستقیم صادر گردیده است. 4- کمیسیون و حق دلالی و یا هر گونه مبلغ بابت بازاریابی و یا امور مربوط به فروش کالا هنگامی تعلق میگیرد که شخص در فروش کالای شخص ثالث مباشرت داشته باشد و لذا فرض پرداخت و یا تعلق حق دلالی و یا کمیسیون توسط هرشخص به خود آن شخص برای فروش کالای خود امری غیرمنطقی و برخلاف اصول و عرف تجارت است و توجیهپذیر نمیباشد. لذا فرض تعلق مبلغی از این بابت برای شعبه که خود قسمتی از شرکت اصلی محسوب میشود وجاهت قانونی ندارد. 5- ممیز مالیاتی قبل از صدور برگ تشخیص شماره 1112/1952- س 111/3274 مورخ 27/12/75 که به موجب آن شرکت مشمول مالیات نبوده کلیه دفاتر و اسناد و مدارک و حتی گزارش هیأت موضوع ماده 181 و کلیه مدارک مربوط به آن را جهت رسیدگی در اختیار داشته و مسلماً پس از انجام رسیدگی دقیق به این اسناد اقدام به صدور برگ تشخیص مذکور نموده است، با این وجود مشخص نیست که چگونه پس از گذشت دو سال و درحالیکه پرونده مختومه بوده بدون ارائه هر گونه مدرک مثبته پرونده مختومه را مورد اقدام مجدد قرار داده و مبادرت به صدور برگ تشخیص متمم نموده است. بنابراین اقدام ایشان وجاهت قانونی ندارد و تخلف محسوب میشود.
بنا به مراتب فوق تقاضای رسیدگی و احقاق حق را دارد.
رأی: شعبه دوم شورای عالی مالیاتی با ملاحظه شکوائیه مؤدی و مطالعه و بررسی پرونده مالیاتی مربوطه به شرح آتی انشاء رأی مینماید:
نظر به اینکه حوزه مالیاتی علیرغم قبول دفاتر مؤدی توسط هیأت سه نفره حسابرسی و صدور برگ تشخیص شماره 1112/1952- س 111/3274 مورخ 27/12/75 بدون اینکه احراز نماید مؤدی درآمد کتمان شده دارد صرفاً بر مبنای مجموع مبالغ پروفرماهائی[1] که منجر به انجام معامله شرکت خارجی «...» با خریداران ایرانی گردیده و این پروفرماها در زمان رسیدگی پرونده مالیاتی و صدور برگ تشخیص مذکور نیز در اختیار حوزه مالیاتی بوده اقدام به تعیین درآمد کمیسیونری برای شعبه شرکت مذکور به میزان 10% فروش یاد شده به خریداران ایرانی نموده که ظاهراً اقدام حوزه مالیاتی در این مورد مغایر حکم قسمت اخیر ماده 156 قانون مالیاتهای مستقیم میباشد و هیأت حل اختلاف مالیاتی تجدیدنظر نیز به اعتراض مؤدی مبنی بر اینکه بابت فروش شرکت مادر به خریداران ایرانی وجهی به عنوان کمیسیون یا عناوین دیگر دریافت نموده است رسیدگی لازم به عمل نیاورده و گزارش کارشناسان مجری قرار صادره از طرف هیأت مذکور نیز مستنداً مشعر بر تحقق درآمد کمیسیونری برای مؤدی به عنوان شعبه شرکت خارجی نمیباشد و هیأت یاد شده بدون اظهارنظر موجه و مدلل نسبت به اعتراض مؤدی از رأی هیأت حل اختلاف مالیاتی بدوی و همچنین اعتراض وی نسبت به گزارش کارشناسان مجری قرار اقدام به صدور رأی مبنی بر تأیید رأی هیأت حل اختلاف مالیاتی بدوی نموده است. بنا به مراتب فوق این شعبه رأی مورد واخواهی را به علت نقض مقررّات قانون و نقص رسیدگی نقض و پرونده امر را به هیأت حل اختلاف مالیاتی موضوع ماده 257 قانون مالیاتهای مستقیم احاله مینماید تا با توجه به مراتب یاد شده و در نظر گرفتن مفاد بخشنامه شماره 30984/6177- 4/30 مورخ 3/7/79 معاون درآمدهای مالیاتی که به تأیید هیأت عمومی شورای عالی مالیاتی رسیده اقدام به صدور رأی نماید.
علیاکبر نوربخش- صدیقه کاتوزیان- غلامرضا نوری
[1]- پیش فاکتور (Proforma-Invoice):
در این صورتحساب قیمت به وسیله صادرکننده به مشتری بالقوه خود در خارج داده میشود. در این مرحله قرار دادی برای خرید یا فروش کالا وجود ندارد. پیش فاکتور چنداستفاده دارد:
الف) خریدار خارجی ممکن است نیاز به ارائه پیش فاکتور به مقامات دولت در کشورش به منظور تحصیل مجوز واردات یا ارز خارجی برای پرداخت کالا داشته باشد.
ب) مظنه قیمت را بدست میدهد و ممکن است شرایط فروش را در برداشته باشد. اگر خریدار مظنه قیمت را قبول کند یک قرارداد محکم فروش بسته میشود و جهت خریدار صورتحساب تجارتی بعد از پیش فاکتور ارسال خواهد شد.
ج) به همین طریق، پیش فاکتور برای مزایده یک قرارداد صادرات مورد استفاده قرار میگیرد.
د) چنین صورتحسابی در وقتی استفاده میشود که صادر کننده پول نقد (قیمت کالا) را همراه با سفارش میخواهد. وقتی خریدار مطابق با پیش فاکتور پرداخت میکند، صادرکننده کالا را به همراه رسید برای او خواهد فرستاد.
مواردی که بایستی در پروفرما آورده شوند:
1- نام شرکت، آرم تجاری، آدرس، شماره تلفن و فاکس شرکت فروشنده در قسمت سربرگ پروفرما. ¬
® 2- تاریخ پروفرما به طوریکه دقیقاً مشخص باشد.
3- شماره پروفرما، که یک شماره مربوط به شرکت فروشنده میباشد و نوع آن چندان مهم نیست.
4- نام و آدرس شرکت خریدار.
5- جدول مربوط به کالا و یا خدمات مورد نظر که معمولا به صورت زیر میباشد:
Items |
Description |
Quantity |
Unit Price |
Amount |
1 2 3 |
|
|
|
|
Total: |
|
در ستون Descriptiuon (شرح) شرح و توصیف کالای مورد نظر به صورت کامل آورده میشود. مانند آلیاژ، رنگ، ابعاد، شماره مدل و ...
در ستون کمیت (Quantity) که به اختصار QTY نوشته میشود میزان کالا نوشته میشود. در این قسمت واحد کالا بایستی برای خریدار و فروشنده ثابت و مشخص باشد و سعی شود از واحدهای جهانی استفاده شود نه واحدهای محلی. مانند کیلوگرم، گرم، متر، سانتیمتر، لیتر، مترمربع و مترمکعب.
در ستون قیمت واحد (Unit Price) که در آن قیمت یک واحد از کالا نشان داده میشود. در این قسمت بایستی ارز مورد نظر نیز به طور واضح نوشته شود.
ستون قیمت کل (Amount) که درآن ارزش کل هر کالا و یا خدمت نوشته میشود. (حاصلضرب مقدار در قیمت آن) و در زیر آن نیز این ستون جمع زده میشود.
6- نحوه ارسال کالا (Shipment) که در آن بایستی وسیله حمل کالا مشخص گردد. (کشتی - قطار - جاده - هوایی)
7- اینکوترمز: که درآن یکی از قراردادهای اینکوترمز آورده میشود.
8- مبدا ومقصد حمل کالا.
9- کشور سازنده (Origin) که کشور سازنده کالا مشخص میگردد.
10- نحوه پرداخت پول (payment): دراین قسمت نحوه پرداخت پول مانند اعتبار اسنادی و ... و زمان دقیق آن مشخص میگردد.
11- تاریخ ارسال کالا (Shipment Date): در این قسمت زمان ارسال و یا تحویل محموله دقیقاً ذکر میگردد که معمولا چند روز پس از دریافت پول و یا گشایش اعتبار اسنادی میباشد.
12- تاریخ انقضای پروفرما: پس از این تاریخ پروفرمای فعلی دارای اعتبار نمیباشد.
13- شماره استاندارد کالا.
14- نام بانک و آدرس و شماره حساب جهت دریافت پول.
15- شرکت حمل کننده در صورت توافق.
16- نام داور و یا دادگاه برای حکمیت در صورت بروز اختلاف.
17- مهر و امضا و نام فرستنده پروفرما.
البته لازم به ذکر میباشد که برخی از موارد بالا مانند شمارههای 14 و 15و16 اختیاری میباشند.
(منبع: http://www.porseshkadeh.com)
1309
1990-5/30
17 تير 1380
بخشنامه
معافیت مالیات بر درآمد حاصل از صادرات کالا
اداره کل امور اقتصادی و دارایی استان آذربایجانشرقی
بازگشت به نامه شماره 23267-105 مورخ 26/05/79 عنوان معاونت محترم درآمدهای مالیاتی اشعار میدارد:
با توجه به بند (ب) ماده 113 قانون برنامه سوم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران مصوب 17/01/1379 مجلس شورای اسلامی که مقرر داشته «کالاها و خدماتی که صادر میشوند مشمول پرداخت عوارض و مالیات نخواهند بود» به نظر میرسد عبارت مالیات، وجه عام داشته و شامل مالیات بر درآمد حاصل از صادرات کلیه کالاها نیز میگردد و در اعطای معافیت مذکور در مورد اشخاص حقیقی و حقوقی غیردولتی هیچگونه تبعیض قید و حصری موجود نیست.
سیدمحمود حمیدی- سرپرست دفتر فنی مالیاتی – از طرف سجادی
1308
900-5/30
16 تير 1380
بخشنامه
افزایش مهریه بعد از عقد در سند نکاحیه دیون متوفی تلقی گردد.
اداره کل امور اقتصادی و دارایی استان آذربایجانشرقی
بازگشت به نامه شماره 8212/105 مورخ 27/02/1380، منضم به تصویر اقرارنامه شماره 72431 مورخ 26/09/1374 اشعار میدارد:
مهریه همان است که در موقع عقد ازدواج در سند نکاحیه تصریح شده و افزایش آن به موجب اقرارنامه، طبق مقررّات مربوط علیالاصول صداق تلقی نمیگردد و از لحاظ مقررّات مالیات بر ارث به عنوان دیون متوفی به وراث خود منظور و مشمول مقررّات صدر تبصره ماده 19 قانون مالیاتهای مستقیم مصوب اسفندماه 1366، خواهد بود.
سید محمود حمیدی- سرپرست دفتر فنی مالیاتی - از طرف سجادی
1307
منسوخ
16099/ت 21316هـ
12 تير 1380
تصویبنامه
اساسنامه صندوق بیمه سرمایهگذاری
1306
منسوخ
10 تير 1380
بخشنامه
کنترل فیشهای مالیاتی
1305
منسوخ
17337/55
9 تير 1380
بخشنامه
در خصوص چگونگی وصول سه درهزار دارندگان کارت بازرگانی
مالیات
پایدارترین و مطمئن ترین منابع درآمدی دولتها برای نیل به اهداف اقتصادی و اجتماعی ...
هر ایرانی در این مشارکت ملی سهمی دارد...
اخبار
- مالیات بر سوداگری، نقطه پایان گریزهای مالیاتی
- ۸۰ هزار میلیارد تومان فرار مالیاتی در طول سه سال گذشته!
- مالیات بر سوداگری گام بعدی در اصلاح نظام مالیاتی
- اپلیکیشن «مالیات من»
- جزییات مالیات بر خودروهای لوکس/ این خودروها مشمول مالیات میشوند
- زمان اجرای قانون دائمی مالیات بر ارزش افزوده اعلام شد
- جزئیات مالیات مواد معدنی و پتروشیمی صادراتی
- حدود ۵۰ درصد مالیاتی که وصول میکنیم فرار مالیاتی داریم
- ۶۵ درصد مشاغل پولساز مالیات نمیدهند
- جزئیات اجرایی مالیات بر خانههای خالی مشخص شد